سکس من و سفیدبرفی

اسمم ناصره و25 سال سنمه قد 180.
یه روز ک نشسته بودم تو خونه نرگس(خواهرم)داشت با الهام(خواهرزن داداشم)حرف میزد که بع ازقط کردن گف قراره
بیان تهران آخه شهرستان زندگی میکنن.منم که الهامو خیلی دوس دارمو همیشه تو کف اندامشم و صورت خوشکلش از
خوشحالی داشم بال درمیاوردم والبته داشم نقشه هم میکشیدم ک بیاد شده1بوس ولب هم ازش بگیرم.
خلاصه بلاخره اومدن قراره چن روزبمونن.همش چشمم بهش بود زیرچشمی نگاش میکردم آخه یه لباسایی میپوشید
ک کیرم راس میشد.این چند روز داشم نقشه میکشیدم ک چطوری بهش نزدیکشم ک جوررررررررررشد خودبخود.
1روز که مامانش اینا با مامان من میخواستن برن بیرون الهام گف من نمیام حوصله ندارم نرگسم گف میخام برم حموم
منم نمیام.منم الکی خودموزدم ب خواب ک بهم نگن برم.خلاصه اینارفتن نرگس رفت حموم الهامم تواتاق نرگس دراز
کشیده بود وآهنگ گوش میداد در هم تانصفه بازبود.وااااااای شلواروبلوزسفید تنگ پوشیده بود اندامشم ک محشره
منو مست مست کرده بود.ازاونجایی ک میدونسم حموم نرگس2ساعت طول میکشه آروم آروم رفتم تواتاق الهام پشتش
ب دربود.رفتم رو تخت نشستمو ب پاهاش دس کشیدم ک یهوالهام پاشدنشست هندفری رو درآورد بهم گفت اینجا چیکارمیکنی؟
گفتم حوصلم سررفته بود اومدم پیشت میشه1بوس کنمت جووون من ؟فورا راضی شد1بوووووس محکم کردمش چنان ک
لپش قرمزشد آخه رنگ پوسش سفیدبود.گفت پاشو برو الان میان گفتم خیالت راحت دوباره لباموبه لباش نزدیک کردمو یه
لب ازش گرفتم وای داشم ازشهوت میمردم درازش کردموتاجا داش بوسش کردمو لباشوخوردم.اولش مقاومت میکرد ولی
بعدش بدنش شل شد.دکمه های لباسشوبازکردم وسوتینشو درآوردم واااای چ سینهایی سفید و گرد وسربالا فورا گذاشتمش
تودهنم ک صدای آه الهام بلند شد یه سینش تو دسم بود ویه سینش تودهنم .نوک سینشو ب دندون گرفتموکشیدم ک آخخخ
بلندی گفت ک مست ترم کرد تموم بدنشولیسیدم تا رسیدم پایین. شلوار وشورتشو باهم درآوردم چ کوسی داش سفید و تپل
بدون1دونه مو.شرو کردم ب خوردن کوسش .چوچولشو لیس میزدمو میخوردمش کوسش خیس شده بود.الهامم هیچی کم نمیزاش
منظورم آخ آخشه.

 

خلاصه1 بالشت گذاشم زیر کونش تا بیادبالا بتونم سوراخ کونشوبخورم.سوراخ کونش خیلی کوچیک بود خدا
ب دادش برسه.دوباره افتادم روش وازش لب گرفتم الهامم بغلم کرد وبا پاهاش شورتمودرآورد. سینهاشو چسبوند بهمو منم کیرمو لای سینهاش جلوعقب میکردم ک سر کیرمم میرفت تودهنش.گف پاشو برات بخورم منم بلندشدم سرپا اونم دو زانوشدو کیرمو گرفت دستش بازبونش باسرکیرم بازی میکرد وبعدکیرموکرد تودهنشوتند تند عقب جلومیکرد منم سرش گرفته بودموفشارمیدادم.
کیرم داش میترکید گفتم بسه بلندشد پشتشوکردمو یکم سوراخ کونشوخوردم بعدسر کیرمو گذاشم جلوسوراخ کونش میترسیدم فشار بدم ازبس تنگ بود.آروم سرشو کردم ک آاااااخ الهام بلندشد و کیرمو پس زد ونشست روزمین منم بلندش کردمو بوسیدمشو گفتم اروم میکنم.دوباره کردم توش اینباراشکش دراومد ویه بندآخ آخ میکردومیگف نکن منم دسموگذاشم دهنش گفتم دردت اومد فشار بده ک یوقت دادنکشه نرگس بشونه بازم کیرموفشاردادموخیلی درد داشت طفلک آخه کیرم23سانته وقطرشم4.کون الهامم ک خیلی تنگ بود با اینکه داش یکم خون میومد بی توجه بقیه کیرموکردم توشو نگه داشم تاجابازکنه الهام مدام دسموبادندوناش فشارمیدادوگریه میکردتا اینکه یکم دردش کمترشد تونسم تلمبه بزنم بعداز چن دقیقه تلمبه زدن آبم اومدوریختم توکونش وکیرمو درآوردم.

 

خوابوندمش روتخت1دستمال برداشم سوراخ کونشو ک خونی بود پاک کردم.شرو کردم ب خوردن کسش
تاآبش بیاد انقدخوردم ک الهام لرزید فورا دهنمو باز کردم آبش ک جهش داش ریخت تو دهنم.بغلش کردموبوسیدمش
گفتم ببخشیدعشقم آخه واقعاااااااادردش اومده بود اونم بی حال افتاده بود رو تختوهنوزم از گوشه چشمش داش اشک میومد
وکونشو دس گرفته بود.اینم از سکس منو سفیدبرفی.