سکس با خواهر زاده خانومم

با سلام من شایان هستم و این جریان برمیگرده به 3 ساله پیش که عروسی برادر خانمم بودم ما رفتیم شمال از ساعت 12 ظهر عروسی شروع شد تا 3 صبح که تموم شد که از سالن اومدم بیرون دیدم خانمم با خواهر زاده (کیمیا ) و شوهرش وایستادن دارن میگن میخندن منم یه 206 SD فول داشتم بزور کلید ماشین از تو جیبم پیدا کردم از بس که مست بودم همه غر میزدند که نمیتونی رانندگی کنی هم دیشب نخوابیدی همم مستی خلاصه نشستم پشت رولو روندیم به طرف خونه .

کیمیا لاغر اندام بود خوش فرم نشست وسط جلوی ماشبن خانمم کنار در من زمانی که دنده عوض کنم دستم می خورد رونش اما چیزی نمیگفت قبلا هم چند باز موقعیت پیش اومده که بهش خورده بود خلاصه تو عالم مستی شروع کردم به مالوندن رونش که چیزی نمیگفت خلاصه رسیدیم خونه همه یه چای خوردن خواب خدایی خسته بودیم همه تا سرشون گذاشتن زمین بی هوش شدن خانمم وخواهر کیمیا تو اتاق خواب خوابیدن منم با پسرم تو حال جلو تلویزیون کیمیا با دخترشو وشوهرش کمال بالا سر ما تو رخت خواب بودم منی که مستم بودم وبی خواب نمیتونستم بخوابم خواب به چشمام نمیومد اومدم ساعت ببینم چند گوشیم بالا سرم بود چشم خود به پاهای کیمیا روناش از دامنش زده بود بیرون بالا بگاه کردم دیدم کمال روش به اونوری سرشم کشیده کیمیا باهاش فاصله داشت خودمو کشیدم بالا دستم یواشکی چسبوندم به ساق پاش دیدم تکون نمیخوره 2 دقیقه میشد دست رو پاش بودم که جسارتم بیشتر شد دستمو بردم بالا تر کم کم بازی میکرد با رونش که رسیدن به کونش دستم خورد به شرتش از رو شرت دست زدم به لای پاش دیدم نه خوابه خوابه یا خودشو به کوچه علی چپ زده بود خدا داند اما من مطمئن بودم که بیداره

 

خلاصه دستمو از شرت کردم تو مالوندن کونش یواش لاپاشو باز کردم به کوسش دست زدم وبازی بازی که دیدم پر آب شد میخواستم بیخیال بشم اما اب کاره خودشو کرد بلند شدم بی سرو صدا خوابیدم بقلش سر کیرمو دراوردمو یه تف به سرش گذاشتم لاپاش با کمی عقب وجلو کردن رفت تو کسش 10 ذقیقه طول نکشید ابم اومد ریختم لا پاش وبا دستمال کاغذی کنار سرش بود پاک کردم ورفتم تو جام خوابم برد بیدار شدم ساعت 12 بود کسی خونه نیست تو جام بودم هنوز دیدم از در حیاط اومد تو دید بیدارم مثل همیشه سلام وصبح بخیر گفت شوخی کردن چون دختری با نشاط وسرزدنه وشوخ خلاصه اما به روم نیاورد حالا بیدار یا بود شک دارم اما خونه ما زیاد میاد تا بقیه میرم شهرستان تنها هم باشم به کمال میگه من با شایان که شوهر خالش باشم میرم تهران اما تا حالا نتونستم جسارت بکنم برای بار دوم اگه باز اتقاق افتاد مینویسم که چشم اب نمیخوره…

 

بای

نوشته: شایان

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

4 دیدگاه دربارهٔ «سکس با خواهر زاده خانومم»

    1. سلام سارا
      میشه باهام تماس بگیری ؟ ممنون میشم عزیزم
      09393500225

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا