کادوی جق

سلام به همه بار و بکس داغ و حشری شهوتناک.اسمم امید و 19سالمه .

***

روز پنجشنبه بود که قرار بود شب عموم و زن عموم بیان شام ساعت 9 بود که اومدن وقتی که رسیدن گوشی من زنگ خورد دیدم دوستم نیماست گفت که فیلم سکسی جدید دارم میخوای منم گفت اره گفت 1ربع میام جلو درتون بعد من رفتم فیلم گرفتم اوردم انداختم کامپیوتر بعد از اینکه یکی ازفیلم هارو باز کردم داشتم نگاه میکردم که حوس جق زد بلند شدم دراتاق بستم زود کیرمو از زیپ شلوارم دروردم و داشتم جق میزدم که دیدم یکی درو باز کرد دیدم که زن عموم یعنی صحنه رو قشنگ داشت میدید منم زود مانیتور خاموش کردم وبعد گفت که پاشو بیا شام حاظر بعد رفت من که خیس عرق شده بودم رنگم پریده بود نمیدونستم چیکار کنم به خودم میگفتم یدفعه نره بگه…

 

رفتم سرسفره شام خوردیم و بعد شام رفتم بعد یه هفته گذشت که مامانم داشت آش می پوخت که زنگ زد زن عموم واثه کمک بیاد صبح ساعت 8 بود که زن عموم اومد من خواب بودم که زن عموم اومد اتاقم منو بلند کرد گفت امید مامانت میگه نخودها تو اتاقت کجاست منم گفتم تو کمد وبعد نیم ساعت مامانم رفت بیرون تا ماست وسایل آش بگیره منم تو اتاقم پشت کامپیوتر بودم که دیدم زن عموم اومد نشست رو تخت بعد گفت امید فیلم نداری منم گفتم چه فیلمی زن عمو گفت یه فیلمی بزار دیگه منم یه فیلم کمدی گذاشتم رفتم نشستم پیشش و بعد چند دقیقه گفت امید گوشی من ویروسی شده نگاه کن چیکار کنم منم داشتم گوشی شو نگاه میکردم که حس کرده دستش رو پای منه بعد هی فشار میداد بعد گفت امید اون هفته داشتی یکاری میکردی اون کارو انجام بده…

 

منم قفل کردم گفتم کدوم کار راحت گفت داشتی با کیرت بازی میکردی ،بعد گفت زود باش شلوارتو بکش پایین منکه اب دهنم خشک شده باز گفت زود باش منم از خدام بود بعد شلوارمو کشیدم پایین نشستم رو تخت بعد خودش با عجله شرتمو کشید پایین وقتی که موهای کیرمو دید گفت امید چه خبره چرانمی زنی موهاتو منم که صدام اصلان درنمی یومد بعد شروع کرد برام جق زدن دستاش گرم بود منم که 4ماه بود جق نزده بودم خیلی حال میداد بعد به هم گفت فقط کیرتو میخوام بازی بدم چیزی دیگه ای نمیکنم بعد دستشو تند تند بالا پایین میکرد دیدم اینجوری زیاد حال نمیده بعد به زن عموم گفتم میشه یه کار دیگه هم بکنی گفت چه کاری ،منم که عاشق فوت جاب بود م خصوصا با جوراب بهش گفتم فوت جاب گفت چی گفتم یعنی با پات بازی بدی کیرمو گفته این دیگه چه مدلی منم گفتم فقط یه زره گفت باشه

 

بعد پاشو اورد بالا دیدم جوراب نداره گفتم زن عمو جوراب نپوشیدی گفت چرا دروردم گفتم برو بپوش بعد گفت امید از دست تو وقتی که رفت تلفن خونه به صدا درومد منم رفتم تلفن بردارم که دیدم مامانم گفن که ماست هنوز اماده نشده من دیر میام منم گفتم باشه بعد زن عموم گفت کی بود گفتم مامان بود بعد رفتم روتخت نشستم دیدم اومد پیشم نشست گفتم پوشیدی گفت اره کیرمن که خوابیده بود بعد پاشو اورد بالا دیدم یه جوراب مشکی شیشه ای پوشیده منم که عاشق اینجو جورابیم بعد گفت چیکار کنم گفتم هیچی بقیه اشو من انجام میدم پاهاشو گرفتم اوردم سمت کیرم بعد گزاشتم لای پاش بعد گفتم اینجوری بالا پایین کن من شروع کرد وای چه حالی میدای ساپورت هم پوشیده بود کونش از روساپورت سکسی تر شده بود بعد میگفت حال میکنی من میگفتم اره بعد دستمو بردم دست زدن به کونش بعد گفت پسندیدی منم گفتم بمیرم براش من زود گفتم میشه از روساپورت بمالم اول گفت ن بعد با اصرار گفت باشه زود تمومش کن

 

بعد بهش گفتم برگرد برگشت بعد حالت سگی کردم بعد زانو هاشو چسبوندم حالت کونش باحال تر شد بد کیرمو میمالیدم بهش بعد از رو ساپورت قشنگ لاپای زدم دیدم داره ابم میاد گفتم بهش ابم داره میاد گفت وایسا بعد گفت اب زیاد میاد یا کمک منم گفتم 4ماه جق نزدم فکر کنم زیاد بیادگفت باشه گفتم میخوام بریزم روکونت گفت نه دیگه پرو نشو همون روساپورت انجام بده گفتم همین میخوام بریزم رو ساپورت گفت اخه شلوار دیگه ای ندارگفتم یه کاریش بکون زود گفت باش تو انجام بده از مامانت شلوار میگیرم بعد منم شروع کرده به لاپا زدن از روساپورت میمالیدم به پاهاش دیدم داره ابم میاد یزره فاصله گرفتم بعد شروع کردم به جق زدن بعد ابمو کلن ریختم رو کونش که انقدرابم پرت شد که تا موهاش رسید بعد که توم شده گفت امید ابت چقدر زیاد بود بعد بلند شد رفت شلوارشو عوض کردو بعد اومد گفت به کسی نگی منم که کمرم کلن خالی شده بود افتاده بودم روتخت…

 

امیدوارم از داستان خوشتون اومده باشه