زن عمومو جنده ی خودم کردم

سلام.داستانی رو ک میخوام براتون بگم بر میگرده به دو ماه قبل و سکس با زن عمومه..
از خودم بگم ک 19سالمه ودانشگاه میرم و دانشگاهمم نزدیکه خونه عموم و ایناست.. چون اخلاقم شوخ طبعه با زنای فامیل رابطه خوبی دارم و طعریف از خود نباشه تقریبا همه ازمن خوششون میاد…
از زن عموم بگم ک یه زن 35 ساله با اندام ایده آل و سایز سینه اش هم 85(چون از روی سوتینش نگاه کردم میدونم) کس و کون تپلی داره،و واقعا حرف نداره …

تقریبا یه دوسالی میشه ک به زن عموم نظر داشتم و این دو سال به روش های مختلف انگشتش میکردم . حالا چه از وقتی ک خواب بود تا….(یادم نمیره وقتی ک میخواستیم جهاز عمم رو ببریم. اون رفته بود زیر راه پله تا اونجا رو مرتب کنه ،دولا شده بود و داشت وسایل و جمعوجور میکرد منم با دیدن این صحنه کیرم داشت خشتک شلوارمو پاره میکرد. دلو سپردم به دریا و رفتم پشتشوخودموچسبوندم بهش {چون خیلی کیرم آچار بود .کرده بودمش زیر کمربندم}جوری ک کیرم دقیق لای خط کونش بود{اونم یه شلوار ریون پا کرده بود.که نرمی کونشو به راحتیه راحتی میتونستی حس کنی} گفتم زن عمو کمک نمیخوای.گفت ک نه ممنون .منم گفتم پس همینجا می ایستم تا هر وقت کمک خواستی کمکت کنم، اونم گفت باشه بالاخره یه ده دقیقه ای همینجوری کیر من لای کون این خانووووم بود ،ولی نمیدونم چرا چیزی بهم نمیگفت و ده دقیقه تو اون حالات داشت کارای الکی میکرد ، من که دیگه طاقتم تموم شده بود .رفتم تو دستشویی و یه جق حسابی زدم)بگذریم….

بریم سره داستان اصلیمون…

شبه چهار شنبه بود که رفته بودیم خونه عموم اینا ،و قرار بود که عموم ساعت 11 با هواپیما بره تهران برای ماموریت ولی ما نمیدونستیم بالاخره رفتیمو ساعت 11 که شد عموم بلند شد خداحافظی که بره و از اینجور کارایی….

ما تا ساعت 12 اونجا بودیم.وقتی که داشتیم میرفتیم بابای من به زن عموم گفت که اگه میترسی محمد اینجا بمونه(چون فرداش امتحان داشتم کتابامو برده بودم اونجا)با این حرف بابام دلم یهو ریخت پایین تو این فکر بودم که اگه میشد چی میشد ک یهو زن عموم برگشت گفت اگه محمد(من) سختش نیست باشه چون منم از تنهایی میترسم .منم سریع گفتم ک آره من مشکلی ندارم و فردا هم میتونم سریع تر برم دانشگاه.بالاخره شب شد زنعموم یکی از بیژامه های عموم آوورد که من راحت باشم .ولی نمیدونم چرا خودش رفت دامن پا کرد.جای منو انداخت توی حالو خودش هم رفت توی اتاق خوابید ودرهم رو باز گذاشت. منو که میگی تا ساعت 3 نصفه شب داشتم از شق درد میمردم.بالاخره اینجاهم مثل اونجا دلو زدم به دریا و بلند شدم رفتم تو اتاق ،یه لحظه چراغ گوشیمو انداختم که ببینم اوضاع از چه قراره و چطوری خوابیده ، که اینم دیدم به دنده خوابیده …آخخخخ آخخخ چه کونی بود .طاقت نیاووردمو رفتم بغلش خوابیدم و دستمو از زیر پتو آروم کردم تو مالوندم به کونش .چیییییییی بود.دیدم نه حسی نداره،شلوارمو درآووردمو آروم پتوشو بلند کردمو خوابیدم بغلش …

 
کیرمو از رو دامنش گذاشتم رو کونشو یکم عقب جلو کردم که بیدارش کنم .اینم دیدم نچ،حرکتی نمیکنه .(حالا یا واقعا خواب بود یا خودشو زده بود به خواب)با اینکارا دلو جرعتم بیشتر شد ودستم و از زیر دامنش کردم تو کس و کونشو آروم مالوندم .وااااای چه چیزی بود.که اونم معلوم بود شهوتی خراب بود.چون آب کسش راه افتاده بود..
دستمو در آووردموکردم زیر پیرنش وسوتینشو آووردم بالا ی سینه هاش و سینه هاشو مالوندم.بالخره هرجور بود دامنشو شرتشو تا زانوش کشوندم پایین تف انداختم روی دستم و مالوندم لای کونش ،کیرمو گذاشتم لای کونشو با دستم بالا پایین کردم،یک آن کیرمو فرو کردم تو کونش معلوم بود که درد داشت چون کونشو هم کشید و رفت جلو،هلش دادم و از جلو خابوندمش .یه تف دیگه انداختم لای کونشو کیرو تا دسته کردم تو کونش و شروع کردم به تلمبه زدن،اینقدر تلمبه زدم که آبم اومد و ریختم تو کونش.رفتم دستمال بیارم تا آبمو از لای کونش تمیز کنم .ولی وقتی برگشتم دیدم از پشت خوابیده ،فهمیدم که میخواد از کس هم بکنمش ،منم که از خدا خواسته ،لخت مادرزاد شدمو به زور اونم رو لخته لخت کردمو افتادم روش ،ولی هر چی صداش میکردم چشماشو باز نمیکرد.گفتم ولش کن اینجوری هم راحت ترم هم خودش .بگذریم ،افتادم روشو تا ده دقیقه فقط لباشو میخوردمو بوسش میکردم .

 

از روش بلند شدمو پاهاشو گذاشتم رو شونه هامو کیرمو کردم تو کسش ،از این طرف تلمبه میزدم از اون طرف هم پستونای خوشگلشو میخوردم .چچچچچچچه حالی میداد.داشت آبم میومد،کیرمو درآووردم آبمو ریختم رو شکمش .دستمالی که آوورده بودمو برداشتم و آبمو که ریخته بودم لای کونشو و روی شکمش و پاک کردمو افتادم روش .از بس خسته شده بودم توی همون حال خواب رفتم ..
صبح تقریبا ساعت 9 بود که بلند شدمو دیدم خانم خشکله نیست.لباسامو پوشیدمو رفتم تو حال .تو آشپز خونه.توی اون اتاق ولی نبود .یکم ترسیدم گفتم خاک بر سرم شد .رفتم تو دستشویی ک دیدم صدای شرشر آب حموم میاد(اینم بگم که دستشویی و حمومشون توی یه مکانه ولی بینشون در هست.)خیالم راحت شد رفتم توی دستشویی و کارمو کردم.وقتی از دستشویی اومدم بیرون و اون بدن و لخت زیر دوش آب حموم تصور کردم ،داشتم دیوونه میشدم.رفتم دره حمومو زدم .گفتم زن عمو گفت چیه گفتم میشه یه لحظه بیاید دم در اونم دروو باز کردو سرشو از لای در آوورد بیرون گفت چیه گفتم که هیچی میخواستم ببینم نمیخوای پشتتو بشورم اونم گفت نه نمیخوام لازم نکرده گفتم خوب میشورما ، اینم یه کم فکر کرد و گفت یه لحظه بایست .

 

منو که میییگی.دودقیقه بعدش درو باز کرد دیدم شرت و کرستش رو پوشیده .و گفت بیا ولی مراقب کارو بارات باش پاشیا گفتم باشه .رفتم تو حمومو لیفو برداشتم اونم نشست رو صندلی که تو حموم بود منم لباسو شلوارمو در اوردم که ارواح سرم خیس نشه .شروع کردم به لیف زدنشو آروم دستمو بردم توشرتش وبلندش کردم معلوم بود ک خودش هم دوباره شهوتی شده بود.اومدم جلوشو نگاهش کردمو سرمو آروم بردم جلوش ولبامو گذاشتم رو لباشو شروع کردم به لخت کردنش و وقتی لختش کردم خوابوندمش کف حموم و شروع کردم به انجام عملیات .دوتایی رفتیم زیر دوش حمومو خودمونو شستیم اومدیم بیرون ولی لخت بودیم.اومدیم صبحونه بخوریم که اومد رو پام نشست با کیرم بازی میکرد کیره منم که بیجنبه سریع بلند شد اونم اومد روش نشست و کرد توی کوسش.بالاخره صبحونه هم رو یجوری خوردیم ووو…….

و آخرش قرار شد که هر وقت عموم میره ماموریت به خاطر این که زن عموم نترسه من برم پیشش ..
خدارو شکر تا حالا دو بار بوده که عموم رفته ماموریت …
اگه همینجوری پیش بره میترسم یه بچه هم از من بیاره خخخخخ

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

8 دیدگاه دربارهٔ «زن عمومو جنده ی خودم کردم»

  1. سلام یه دختر یاخانوم برا دوستی وسکس میخوام ازاطراف قزوین اینم شماره امه09390592634

  2. blody mersad

    داداش خیلی باحالی کاش ما هم یکی اینجوری تو فامیل داشتیم نه حالا زن عمو دختر عمویی دختر خاله ای چیزی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا