بازم سارا کوس داد

سلام من اسمم ساراست الان سی و دو سالمه مطلقه ام و خاطرات قبلیمو خوندین من عاشق لباس چرمم و همیشه شلوارم چرم و بیس لباس پوشیدنمه من وضع مالیم خوبه و دنبال کس دادن برای پول نیستم عشقی این کار و انجام می دم و معمولا با آدم های با کلاس نه با هر دله دهاتی… خوب بگذریم بهتره واستون یکی از خاطرات جدید خودمو تعریف کنم…

***

تو اردیبهشت ماه می خواستم برم بیرون به کار بانکی داشتم یه شلوار چرم مشکی پوشیدم با یه مانتوی جلو باز تاپمم کوتاه بود جوری که جلوم کامل دیده می شد و شلوار چرمم بود و آقایون حسابی حشری شده بودن خلاصه رفتم تو بانک و صف خیلی طولانی بود ساعتم تقریبا یک ونیم بود وداشت بانک تعطیل می شد از استرس اینکه پول و واریز کنم داشتم دیونه می شدم تا اینکه دیدم یه مرد خیلی شیک پوش و خوش تیپ منو صدا کرد و گفت کار تون چیه منم گفتم می خوام واسم پول واریز کنین اونم همین کارو کرد و منم اومدم بیرون یه کوچولو کار داشتم کارمو انجام دادمو اومدم برگردم خونه که اون مرد و دیدم باورم نمی شد اون رئیس شعبه به اون بزرگی بود و جنتلمن با هم روبرو شدیم ازش تشکر کردم اونم خیلی حال می کرد که با من صحبت می کرد خلاصه قرار شد منو برسونه که همین کارو کردو منو رسوند منم شمارمو دادم بهش و اونم رفت تا شب منتظر بودم که دیدم تو تلگرامم پی ام گذاشته منم شروع کردم به جواب دادن مجرد بود وضع مالیشم بد نبود اون از تیپم خیلی خوشش اومده بود می گفت دوست دارم همیشه همینطوری ببینمت منم ازش خوشم اومد…

 

بعد یه ماه پی ام دادن دعوتم کرد شام منم قبول کردو دقیقا همون طور به خودم رسیدم یه شلوار چرم مشکی براق با یه مانتوی جلو باز با یه کفش مشکی پاشنه بلند و موهای بلوند خلاصه هر مردی رو دیونه می کردم رفتم تو رستوران دیدم خیلی خوشتیپ و باکلاس نشسته منو هم صدا کردو رفتم و جاتون خالی یه شام توپ خوردیمو دیگه داشتیم خیلی عاشقانه مشدیم بهم گفت تنهام امشب میای پیشم منم یه خورده ناز کردم ولی قبول کردمو رفتم خونش هنوز درو نبسته بود که لباشو خوردم دیگه اونم تحمل نداشت شروع کرد به خوردن گردنو لبام مانتو شالمو درآوردم تاپمو داد بالا و سینه هامو می خورد داشتم دیونه می شدم لباساشو دآوردمو وای عجب کیر باحالی داشت منم تمامشو کردم تو دهنم طوری می خوردم که احساس می کردم از حال میره اون داشت دیونه می شد و بلند شد گفت نمی خوام شلوارتو در بیاری گفتم واسیه چی هنوز هیچی نگفته بودم که شلوارم پاره کرد یه روغن ماساژ آورد و حسابی چرب کرده بود هم کونمو هم کسمو

 

داشتم دیوانه می شدم بهش گفتم بکن منو دیگه اونم نامردی نکرد اول از کونم شروع کرد آنقدر چرب کرده بود که راحت رفت شروع کرد به تلمبه زدن منم واسش آه می کشیدم اونم می گفت تو بانک آه منو درآوردی حالا من آه تورو در میارم از کونم در میاورد می کرد تو کسم با دست دیگشم چوچولمو می مالید حسابی حشرم رفت بالا و من ارضا شدم اونم رقت سراغ کسم حسابی تلمبه میزد که دیدم داره تند میزنه بهش گفتم بریز تو ولی قبول نکردو کیرشو درآوردو همشو ریخت رو شلوارم حسابی حال کرده بود منم همین طور خلاصه اون خیلی از شلوار و لباس چرم خوشش میومد منم همین طوری بود همیشه می پوشیدم واسم یه لباس لاتکس سرهمی خریده بود مثل این زنهای هالیوودی شده بودم و متو حسابی می کرد که داستانشو بعد براتون تعریف می کنم ….

 

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون
پیمایش به بالا