سلام.
خاطرم برميگرده به يه هفته پيش من يه دوست دختر دارم به نام ستايش خيلي خوشگله سه ماه بود حرف ميزديم يه بار بم زنگ زد گف بيا خونمون مامانم اينا رفتن سرعين شب برميگردن اونم به خاطر امتحان زبانش نرفته بود چون خيلي به زبان اهميت ميداد منم از خدا خواسته رفتم خونشون درو باز كرد رفتم بالا بعد سلام و احوال پرسي كرديم به من شربت آورد خوردم بعد تلوزيونو روشن كرد يه فيلم گذاشت گفت موافقي فيلم ببينيم؟ منم گفتم باش بعد فيلمو گذاشت داشتيم نگا ميكرديم صحنه سكسي شد منم بد جور حشري شدم بعد يه چن بار فيلم صحنه دار شد اونم چه صحنه قشنگ نشون ميداد كير و كس رو بعد ستي اومد به طرفم گفت ميخوام تورو بوس كنم گفتم باشه
ازم لب گرفت تو اون موقع داشت كيرمو مالش ميداد بعد رفت پايين شلوارمو كشيد پايين يه ربع برام ساك زد هي ميگفت كيرت خيلي خوشمزست و اينا بعد ابم اومد همشو خورد بازم شروع كرد گفت ابت خيلي شيرينه و اينا بعد گفتم شلوارتو در بيار كلن لخت شد پاهاشو وا كردم بعد كسشو ليس زدم خيلي خوشمزه بود كمي ازش لب گرفتم بعد گفتم ميزاري از كون بكنمت؟ گف باشه ولي يواش اصن نميدونست چقدر درد داره چون اولين بارش بود كمي با انگشتم جا باز كردم بعد كيرمو فرو كردم تو اونم اه و ناله ميكرد خيلي حشري بود كمي از كون كردمش بعد بازم لب گرفتم لباسامو پوشيدم به من شيرموز درست كرد برا خودشم با هم خورديم بعد منم رفتم دو هفته پيش هم دوستشو هم آورده بود ترتيبشونو دادم كه بعدا واستون تعريف ميكنم..