افتتاح کون دختر داییم

سلام به همه.

 

من حامدم ۲۱ سالمه ومیخوام خاطره اولین سکسم رو با دختر دایی براتون تعریف کنم.
اول بگم که کلا رابطه ام با دختر داییم حتی قبل از سکس هم خوب بوده وتقریبا هر روز به هم اس میدادیم و باهم چت میکردم و همیشه هر وقت میرفتم خونشون با یه شلوار استریج و یه پیراهن و بدون روسری از اتاقش میومد بیرون و براش این چیز مهم نبود
دختر داییم ۲۴ سالشه و مجرده و مهندس کشاورزیه ویکم مغروره و کلاس میذاره ولی هیکل سکسی و نازش همه این عیب هاشو برطرف میکنه قدش حدود۱۷۶سانته و سینه هاش سایز ۷۵ و کلا هیکل خاصی داره…

 
اما داستان از اونجایی شروع شد که یه روز خانواده داییم اومده بودن خونه ما و توی پذیرایی نشسته بودن باهم حرف میزدن که مامانم به دختر دایی گفت برو یه نگاه به غذا بنداز که دختر دایی بلند شد و رفت توی آشپزخونه که غذا رو نگاه کنه و منم بلند شدم رفت که بحساب آب بخورم وقتی رفتم دختر داییم گفت که قاشق بزرگ کجاست منم بهش گفتم توی کابینت بالا و در کابینت رو باز کرد وگفت دستم نمیرسه میشه بهم بدیش منم گفتم باشه و رفتم از پشت خودمو کامل چسبوندم بهش ( طوریکه کیرم که داشت شلوار مو پاره میکرد قشنگ چسبید به کونش و مطمئنما که کیرم رو حس کرد) ولی بروی خودش نیاورد قاشق رو بهش دادم و بحساب آب خوردم و رفتم توی پذیرایی نشستم و بعد مدتی اونم اومد و روبروم نشست.

 
منم زیر چشمی داشتم نگاش میکرد که حواسش توی گوشی بود بخاطر همین بهش پیام دادم که فقط یه شکل چشمک بود
اونم برام یه شکل خنده فرستاد
فهمیدم که خوشش اومده دیگه از اون روز رابطمون خیلی بهتر شده بود
و تا این حد که کم کم ازش سوال های جنسی میپرسیدم که مثلا پریود چیه و سایز سینه چجوریه و از تو چه سایزی و …
مدتی گذشت که یه روز داییم اینا میخواستن برن شهرستان و چند روزی دختر داییم تنها می موند و قرار شد که شب بیاد خونه ما و چند روزی که داییم نبود پیش ما بمونه عصر شد که دیدم گوشی خونه زنگ خورد شماره خونه داییم بود جواب دادم دختر داییم گفت که سرش درد میکنه و امشب نمیتونه بیاد و فردا که حالش بهتر شد میاد منم گفتم باشه و به مامانم گفتم که جریان از چه قراره و مامانم گفت که اینجوری نمیشه شب تنها توی خونه بمونه و حالا که سرش درد میکنه غذا میپزم بخور و واسه اونم ببر و شب پیشش بمون.
منم با بی میلی جوری که ضایع نشه که خوشحال شدم قبول کردم.

***
شام خودم رو خوردم و شام اونم برداشتم و رفتم خونشون و در زدم که دختر داییم از پشت آیفون با صدایی گرفته و بی حال گفت کیه منم گفتم درو باز کن حامدم در رو باز کرد و رفتم بالا وقتی دختر داییم رو دیدم چشمام چهار تا شد آخه تا حالا دیگه اینجوری ندیده بوده با یه ساپورت کوتاه تا زیر زانوش و یه تاپ نازک که سوتینش معلوم بود.
رفتم جلو وسلام کردم و دست دادیم و نشستیم و یه حال واحوالی کردیم و غذا ها رو دادم بهش
گفت چیزی میخوری بیارم گفتم با خنده گفتم بی زحمت یه لیوان آب
گفت باشه و رفت توی آشپزخونه که آب بیاره
باخودم گفت حالا وقتشه و پشت سرم رفتم توی آشپزخونه ولی متوجه من نشد رفتم پشت سرش و دستمو گذاشتم رو سینه هاش و یواش در گوشش گفتم شیر میخوام که خودشو جمع کرد و گفت چیکار میکنی گفتم خب شیر میخوام گفت خودتو لوس نکن بیا آب بخور و منم باپر رویی گفتم نه و یه دستم رو گذاشتم روی کسش و شروع کردم به مالیدن اولش یکم مقاومت کرد ونذاشت وحتی لیوان آب رو که توی دستش بود رو پاشید توی صورتم و ازم خواست که ولش کنم منم بیخیال نشدم وادامه دادم و تا اینکه بعد از مدتی مقاومت اونم بیخیال شد و خودش رو ول کرد تو بغلم منم تاپ و سوتینش رو در آوردمو شروع کردم به خوردن سینه هاش و بعد یه لب ازش گرفتم و بغلش کردم و بردمش توی اتاق و روی تخت خوابوندمش و ساپورتش رو در آوردم و کسش رو از روی شرتش میمالیدم که کم کم آه و نالش در اومد بلند شدم و لباسامو در آوردم رفتم روی تخت و روش خوابیدم و ازش لب گرفتم و سینه هاشو مالیدم بعد بلندشم کردم و کیرمو گرفت و باهاش یکم بازی کرد بهش گفتم که واسم بخورش گفت که نه خوشم نمیاد و ازین حرفا گفتم یه امتحان کن یکم کیرمو کرد تو دهنش و نگه داشت بهش گفتم چرا نمیخوری گفت که نمیتونم گفتم باشه.

 

دستمو گذاشتم پشت سرش و خودم کیرم رو جلو عقب کردم تو دهنش
بعد گفتم که خودت واسم ساک بزن
که شروع کرد و این دفعه بدون هیچ معطلی خورد چند دقیقه ای کیرمو خورد و بلندش کردم و شرتش رو در آوردم کسش رو یکم خوردم و بعد کیرمو گذاشتم در کسش که گفت میخوای چیکار کنی گفتم
میخوام شروع کنم دیگه
گفت مگه دیوونه شدی من که تا حالا باکسی نبودم پرده دارم
گفتم پس بچرخ از پشت گفت درد داره
گفتم بچرخ کاری نداره و بعد بلند شدم و رفتم از تو آشپز خونه و روغن مایع رو برداشتم اومد گفت الان کاری میکنم که درد نداشته باشه یکم رو ریختم روی کمرش و کونش وماساژ دادم و کم کم انگشتم رو چرب کردم و یواش کردم تو کونش و یکم باهاش بازی کردم تا جا باز کنه بعد چند دقیقه کیرم رو چرب کردم به دختر داییم گفتم آماده ای قبل ازینکه جواب بده کردم تو کونش که دیدم خودشو جمع کرد ولی چیزی نگفت شروع کردم تلنبه زدن و کم کم سرعتمو بیشتر کردم و باقدرت تلنبه میزدم آه وناله اش بلند شده منم فقط تلنبه میزدم ولی لامصب آبم نمیومد نزدیک نیم ساعتی تلنبه زدم که دیگه داشتم خسته میشدم که آبم اومد و همشو ریختم تو کونش و بعد بیحال کنارش خوابیدم وازش یه لب گرفتم
و تو بغل هم نیم ساعتی خوابیدیم که بلند شدیم و رفتیم حمام و بعد شام درست کردیم و خوردیم و تا صبح کنارهم خوابیدیم…

 
امیدوارم خوشتون اومده باشه

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

8 دیدگاه دربارهٔ «افتتاح کون دختر داییم»

  1. کارت خیلی خوب بود رفیق آدم نباید از دختر فامیل بگذر اگر پا بدن باید گاییدشون من عاشق گاییدن دختر دایی و خاله هستم

  2. کیر کلفت

    مخصوصاً سمت خراسان و سیستان وبلوچستان لطفاً
    من یه کیر کلفت هستم و می‌دونم هیچ کسکشی نمی‌تونه کیرمو بخوره. کیرم تو اسلام و این رژیم محمدی که ما رو مجبو میکنه برا جقع زدن هم فیلتر بشکنیم. کونی‌‌های خایه دار پیام بدن. بسیجی‌ هم میکنم
    ۰۹۳۷۵۷۶۴۱۷۶

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا