قشنگی دختر به کونشه

سلام
من بهنام 25ساله لیسانس میکانیک هستم
قد185 وزن 80, ماجرا برمیگرده به دوسال پیش،من همیشه سکسی وشهوت پرست بودم وتو همه رابطه هام دنبال سکس بودم ولی حسابی مخ زن بودم وطوری پیش میرفتم ک کسی باورش نمیشه من اینکاره باشم[شرمنده تعریف میدم ازخودم]
هرهفته بابچه های فامیل دختراوپسرا کوه میرفتیم،اخه تو فامیل همه باهم صمیمی هستیم و رفت وامد ها زیاد و طبیعیه
نزدیکای عیدبود یه هفته ک رفتیم طوری شدکه تعدادمون کم شد،چندنفرنیومدن بعضیاهم وسط راه برگشتن،منو یکی از پسراموندیم با دوتا دخترا
خلاصه مسیریه کم خطرناک بود ومادوتا هوای دخترارو داشتیم
ندا بامن بود،از ندا براتون بگم اونموقع 17ساله بود خوشگل وخوش هیکل تقریبا 170 قدش ،وزنش یه کم بالا نسبت به سنش، بدنش پربود،کون ناز و بزرگی داشت،تو ارایشگاه کار میکرد وحسابی بخودش میرسید،خیلی خیلی هم بامن صمیمی بود،رابطه مون داشت به جاهای باریک میکشید،منم دوسش داشتم واقعا وعاشقش شده بودم هرروز منتظر پیام و زنگش بودم ک به یه بهانه ای ببینمش یا کاری براش انجام بدن،اخه برادربزرگ نداشت وباباشم معتاد بود،هرکاری داشت بهار من میگفت یا هرجا میخواست بره من میبردمش.
خلاصه تو کوه اینقد حواسم بهش بود ونزدیکش بودم و مرتب دستشو میگرفتم ک خودشم کم کم فهمیده بود این کارام عمدیه ،نمیشه بگم چه نسبت فامیلی باهام داشت به دلایل امنیتی!
 
همیشه میگفت عاشق بارونم،وازشانس من اونروز تو کوه بارون زد و خیلی عاشقانه بود خیلی ازاینکه هواشو داشتم لذت میبرد ومرتب میخندید خیلی بهش خوش گزشته بود و میگفت از اینکه کنارشم ارامش میگیره وقت برگشتن خونه خیلی هم ازم تشکر کرد
من ک حسابی خودمو بهش نزدیک کرده بود
خلاصه گذشت و به هم پیام میدادیم و درددل میکردیم،یه روز ک از سرکار برگشتم خونه خواستم بخوابم ک پیام داد،حرف زدیم گفتم خیلی سرده،بغلم کن،یه کم طول کشید تا مخشو زدم پیامکی بغلم کرد،قدم اولو برداشته بودم چندروز همینطوری گذشت بعد کم کم سرحرفو بازکردم و درباره اندام دخترا ازش پرسیدم درباره پریود شدنش[اخه من خواهرندارم] بزور باهام راه اومد و از اندامش میپرسیدم و اونم جواب میداد میگفت قشنگی هیکل دختر به پشتشه گفتم پشت چیه گفت کون،گفتم اره ماشاله تو که هیکلت عالیه درباره سینه هاش پرسیدم گفت سینه هام برعکس هیکلم کوچیکن گفتم بعد شوهرت میخورشو تا بزرگ بشن.
 
شکلک خنده برام فرستاد دیدم خوشش اومد و تا تنور داغ بود منم نون چسبوندم خلاصه مخشو زدم و مثلا پیامکی لختش کردم وبغلش کردم بعد چند روز ک بهم وابسته شده بود و خودشم راه افتاده بود دیگه حشری بود واماده بود گفتم میخوام پیامکی بکنمت،گفت نه،گفتم چه عیبی داره پیامکی،وبلاخره راضی شد بقول معروف سکس چت کردیم،ولی با پیام،خیلی لذت میبرد بهش گفتم برو تو حموم کم کم لختش کردم گفتم شامپو بزن به تنت و خودتو بمال خیلی حال میکرد از پیاماش معلوم بود میگفت جنده تم کیر خورتم بیا بکنم پیام میفرستاد بهنام عشقم کیرت تو کونم بیا نداتو جر بده بیا پارم کن عاشق کیرتم کلی هم مثلا چتی برام ساک میزد،لذتم میبردم ولی من اهداف بلند مدت داشتم !خلاصه بسختی ارضاش کردم،میخواستم بفهمه چه لذتی داره و موفقم شدم میگفت خیلی حال کردم و بازم میخوام منم گفتم چشم
 
دیگه هروقت میدیدمش طور دیگه ای نگام میکرد،هرجا میبردمش سوار موتور میچسبید بهم ومنم دست میزدم به پاهاش
کلی باهم حرفای مختلف میزدیم
عید شد ویه کم ازهم دور شدیم ومن بشدت ناراخت بودم ک مجبوریم ازهم دوربشیم خیلی دوس داشتم ببرمش یجای بکنمش،خودشم مطمئنم ازخداش بود ولی میترسیدیم بی ابرویی سرمون دربیاد،مخصوصا خوده من میترسیدم،اخه ندا تو فامیل زیر ذره بین بود هم خوشگل بود هم وضع باباش خراب بود هم ارایشگاه کار میکرد خیلی خوشگل بود خیلیا میخواستنش و کلی حرفم پشت سرش بود
منم ک بهش وابسته بودم و این حرفا تو گوشم نمیرفت
گزشت تا چند روز بعد تعطیلات نوروز،من خونه دوستم بودم چون دوستم رفته بودمسافرت باخانمش،ومن میرفتم خونه دوستم میخوابیدن شب،اخه با خانواده خودمم دعواکرده بودم و قهر بودم
ندا هم صبحا میرفت ارایشگاه تا شب
یشب خیلی حشری بودم و ندا نمیتونست پیام بده خلاصه تانصف شب بیدار بودم وکلی پیام ازناراختی وگله کردن فرستادم رو گوشیش،صب ک پیامارو دید کلی ناراحت شد و زنگ زد بهم ،گفت کجایی گفتم خونه دوستم،گفت ادرسو بفرست،گفتم براچی،گفت میخوام بیام ببینمت کارت دارم
 
ترسیدم ولی عصبی بود و اسرار زیاد کرد
گفتم پس حواست باشه کسی نبینت ک بد میشه،فرستادم براش،خودمم رفت سرکوچه ک ادرسو گم نکنه،بدجوری عصبی بودم فک میکردم ازپیامای دیشبم ناراحت وعصبانی شده و میاد ک دعوام کنه و رابطه مونو تموم کنه
ساعت تقریبا 8ونیم رسید سلام کردیم گفت کو خونه؟ بردمش تو خونه،طبقه بالا بود بردمش داخل خونه لبخند رو لبش بود ومنم اروم شدم خونه رو دید زد گفت زودباش زیاد وقت نداریم بایدبرم ارایشگاه!
تعجب کردم گفتم چی؟ گفت چی چی؟ و خندید.. گرفتم براچی اومده البته حدسم میزدم ولی یه درصد،داشتم دیونه میشدم باورم نمیشد ک پیشمه و الان میتونم لختش کنم و بکنمش،کیرم سریع طی چند ثانیه سیخ شد چند ثانیه نگاش کردم یه چشمک بهم زد و منم پریدم وبغلش کردم گفتم دوست دارم عاشقتم ای جونم فدات سریع لباشو خوردم تنش داغ بود بدجوری
لباشو که میخوردم گفت منم میخوام اخه خوب به صورتم نمیرسید
گفتم بیارو پله وایسا خودم پایین پله وایسادم صورتمون روبروهم بود لبای همو خوردیم بشدت با ولع زیاد زبونمو میکردم تو دهنش خیلی شیرین بود گفتم چی خوردی؟گفت شکلات بعدشالشو دراوردم یه شال قرمزداشت موهاشو نازکردم و سرشو گزاشتم رو شونم و کمرشو مالیدم
همیتطور ک توبغلم بود نگا پشتش کردم
برامدگی کونشو دیدم ک چقد بزرگ بود گفتم ندا جونم گفت جانم گفتم یچیزی این پشت بدجوری خودنمایی میکنه دست بزنم بهش ؟گفت مال خودته،دست کشیدم رو کونش وای چه حالی میداد بزرگ و نرم بود
بعد مانتوشو دراوردم یه مانتوی سفید نازک گفتم بخوابیم گفت چشم
خوابیدیم تو رختخواب خودم ک هنوز رو زمین بود خوابوندمش و افتادم روش لباشو خوردم گردنشو لیس زدم گوششو لیس میزدن ک لذت میبرد و به نفس نفس افتاد رفتم پایین سینه هاشو از رو لباس مالیدم رفتم پایین تر یه تاپ آبی تنش بود کم کم تاپو میزدم بالا و شکمشو لیس میزدم همینطور میومدم بالا نافشو حسابی لیس زدم کیف میکرد رفتم بالاتر رسیدن به سینه هاش تاپو کامل دراوردم یه سوتین سفید داشت پوست تنش سفید نبود تقریبا سبزه بود ولی نه زیاد،بین سفید وسبزه
تحمل نداشتم سوتینشم سریع دراوردم،سینه هاش همونطوری ک خودش میگفت کوچیک بودن،شروع کردم به خوردن لیسش میزدم بایه دستم یکیشو میمالیدم با اون دستمم یکیشو میگرفتم میزاشتم دهنم،نوکشو مک میزدم داشت اه و ناله میکرد انگشتمو میکردن تو دهنش میخورد انگشتمو
 
 
بعد دیگه صبرم تموم شده بود رفتم پایین شلوارشو بزور دراوردم یه شلوار لی سفید بودهم تنگ بود هم کونش لامصب بزرگ بود
وای یه صحنه ای دیدم ک کیرم از شق درد ترکید
یکی ازاین شرتای بندی پاش بود نمیدونم اسمش چیه ک فقط رو کسش یه کم پارچه داشت بقیه ش همش بند بود میرفت لای کونش
هیکل نازی داشت خیلی کون توپی داشت واقعا راست میگفت ک قشنگی هیکلش به کونش بود هرچی ازش تعریف کنم کم گفتن
حسابی لای پاهاشو روناشو و کونشو دست کشیدم و بوسیدم گفتم بخواب گفت نه
گفتم چرا؟ گفت منو لخت کردی و خودت هنوز هیچ! تو بخواب! من خوابیدم البته اول پیرهنمو در اورد، خوابید روم داغ داغ بودیم لبامو خورد سینه من خیلی مو داره رفت پایین سینه مو لیس میزد باموهای زیادسینه م بازم لیس میزد، رفت پایین تر خیلی کیف میکردم دستشو گذاشت رو کیرم اروم میمالید شلوارمو در اورد از روشرت کیرمو لیس میزد شرتم از اب دهنش خیس شده بود منم بادستم سرشو موهاشو ناز میکردم کیرم داشت میترکید توشرت ک دست کرد تو شرت و کیرمو گرفت اورد بیرون باورم نمیشد کیرم تو درست ندا باشه خیلی لذت میبردم مهلت نداد سریع انداخت تو دهنش و خورد تانصفه میخورد و بیرون میاورد کیرم تو یه دستش بود و با اون دست شرتمو دراورد ساک میزد مث حرفه ای ها،تند تند میزد حال میکرد مخصوصا ک سروصدا هم میکرد تخمامو میخورد لیس میزد تخمامو، حس خیلی خوبی داشتم عالی
کیرمو از پایین تا بالا لیس میزد میکرد دهنش منم سرشو فشار میدادم روکیرم اوووم اوووم میکرد که نکن اخه کیرم بزرگ بود تاته نمیتونست بخوره عوق میزد
 
گفتم بسه بیا بخواب
اول به پشت خوابوندمش دوطرف کونشو لیس زدم اخه بدجوری چشممو گرفته بود میزدم رو کونش بادستم ،صدایی میداد ک کیرم کیف میکرد یه کم رو کونش خوابیدم بعد گفتم برگرد
روناشو لیس زدم و رفتم بالا کسشو از رو شرت یه کم کردم تو دهنم ،اروم انگشتمو کردم زیر شرتش ،نوک انگشتم وسط کسش کشیدم پایین یه اهی کشید و گفت زود باش، شرتشو دراوردم پاشو باز کردم رفتم نزدیک کسش کس معمولی داشت یه کم تپل بود تمیزم بود داغ بود و خیس بادستم مالیدمش ک صدای ناله ش در اومد. بالای کسشو لیس زدم همینطور اومدم پایین شور بود کسش چندتا لیس از پایین تا بالا زدم ک تکون زیادی میخورد وناله های بلند میکشید فهمیدم داره ارضا میشه بادستم تندتند مالیدمش تا ابش اومد خیلی سروصدا کرد ریخت تو دستم ،خیلی چسبناک بود، بعدش نفسای اروم کشید و گفت اخیش وبغلم کرد یه کم باش حرف زدم و یه دستم تو پستوناش بود یه دستم لای کونش خیلی ازم تشکر میکرد گفت حالا نوبت توئه[یادم رفت بگم من یه کم که نه،یه زیاد دیر ارضا میشم]
منو خوابوند و باز شروع کرد به ساک زدن مث جنده ها میخورد،میگفت کیر خورتم بهنام جونم جنده تم کیرت تو کونم،کسم کیرتو میخواد…
بعدخوابید روم و کیرمو گزاشت لای پاش اروم اروم تکون میخورد منم لذت میبردم لبامو میخورد انگشت میکردم تو دهنش میخورد گفتم پاشو خوابوندمش نشستم روسینه ش، کیرمو میزدم به صورتش،رولباش میکشیدم تقلا میکرد ک با دهنش کیرمو بگیره اما دستاش زیر پاهام بود،دستامو گزاشتم بالای سرش پاهام دراز کردم پایین وزنم کامل رو دودست و دوپام بود کیرمو گزاشتم تو دهنش بادستش کیرمو گرفت بااون دستشم تخمامو میمالید تلمبه میزدم تو دهنش خیلی حال میداد اونم میخورد شدید،ک اصلا سیر نمیشد از خوردن کیرم،لباشو غچه کرده بود، کلی تلمبه زدم بعد کیرمو دراوردم تخمامو گزاشتم دهنش میخورد ومنم کیف میکردم، دوباره کیرمو کردم دهنش چندتا تلمبه زدم
 
بعد بلندشدم گفتم برگرد،برگشت به پشت عجب کونی داشت لاشو باز کردم سوراخش تنگ بود یه کرم تو کیفش برداشتم مالیدم به سوراخ کونش،خواستم کونشو جربدم اخه کسش پاره نبود نمیشد از جلو بکنمش منم ک بدجوری هوسی بودم نمیدونستم چیکار میکنم، خوب مالیدمش میزدم روکونش گفتم خدا عزیزم کونتو سفت نگیر شل کن یه انگشت کردم تو کونش ک صدای جیقش در اومد درش بیار وای وای گفتم شل کن چندتا زدم روکونش تا شل کرد یه کم عقب جلو کردم اونم ک درد داشت طاقت نداشتم بردمش تو حالت سگی رو چاردستوپا گفتم سینه تو بچسبون به زمین کونتو بده بالا،اماده شد گفت بکن سرورم ولی توروخدا یواش،فهمیده بود ک هوسی شدم شدید و هیچی حالیم نیست،یه تف انداختم رو کیرم یه تف هم از خودش گرفتم زدم به سوراخ کونش اخه کرم خوب نبود،سرکیرمو گزاشتم سوراخ کونش اول بازیش دادم تاخوب شل کنه بعد اروم فشاردادم یه کم رفت تو،شاید سرکیرم تنها رفته بود خیلی تنگ بود ک جیق بلندی کشید ومنم ازترس کشیدم بیرون،دیگه دیدم دردداره وزیاد سروصدا میکنه ترسیدم و بیخیالش شدم خوابوندمش و کیرمو گزاشتم لاپاش از پشت تلمبه میزدم لای کونش گفتم حرف بزن بام حرفای سکسی گفت بهنام جونم قربون کیرت برم کسم مال توئه کونم مال خودته عاشق کیرتم بزار کیرتو بخورم پارم کن جندتم و … منم ک داشتم محکم تلمبه میزدم لای کونش خیلی هم حال میکرد
صدای شالاپ شلوپ تلمبه رو کونش شهوتمو به اوج رسوند دو انگشتمم کردم تو دهنش میخورد و سروصدا میکرد ابم داشت میومد ک گفتم زودپاشو،بلند شد ونشست و منم ابمو ریختم رو سینه ش،میگفت بازم میخوام ابتو بده زودباش اب میخوام خیلی حال کردم.
تمیزش کردم بوسش کردم بعد توبغل هم یه کم خوابیدیم ساعت 10ونیم شده بود لباسامونو براهم پوشیدم،اون لباسای منو تنم کرد منم مال اونو ،کلی همو بوس کردیم و تشکر ازهم ومن رفتم خیابون اونم رفت ارایشگاه،خیلی همدیگه رو دوس داشتیم و پشیمون نبودیم از کارمون،اینکه بتونیم باهم ازدواج کنیم غیرممکن بود،چون خانواده هامون متفاوت بودن خیلی،
فقط یه بار دیگه سکس کردیم. چندوقت بعد اون به هردلیل ازم دورشد و بی وفایی کرد من توتنهایی سوختم ولی دیگه سمتش نرفتم چون انگار حوصلمونداشت نمیدونم چش بود،منم رفتم یه شهردیگه سرکار و بیخبر شدم ازش،بعدفهمیدم کس دیگه ای تو زندگیشه ومنم سعی کردم فراموشش کنم…. هنوزم دوسش دارم
مرسی

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

3 دیدگاه دربارهٔ «قشنگی دختر به کونشه»

  1. بد کاری کردی مراعاتشو کردی .باید سفت میکردیشو تا راه رفتن یادش بره .اخ اگه زیر کیر کلفت من بود ،بهش نشون میدادم …

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا