سکس من و سمیرا

با سلام من متین هستم و الان 26 سالمه این داستانم واسه 22 سالگیم هست که با اولین بارم بود با یه دختر سکس میکردم.
 
اسمش سمیرا بود و 16 سالش بودیه دختر سبزه و چشم بادومی و قد حدودا 165 و سینه هاش کوچیک بینهایت خوش سکس یادش میافتم الان میخواد ابم بیاد و دختر صاحب مغازم بود.صاحب مغازم 2 تا پسر که بزرگی ناقص بود اسمش نصیر هست و دو تا دختر.جریان اشنایی من و سمیرا هم از همین نصیر شروع شد که یروز گوشی سمیرا رو این میاره پیش ما منم واسه اینک یکم اذیتش کنم شمارشو ورداشتم به اسم ن ذخیره کردم و بهش تک میزدم و قطع میکردم این ماجرا گذشت بعد یه مدت داشتم مخاطبینمو چک میکردم که ن رو دیدم یادم نیومد کی هست بهش اس دادم شما.و اینجوری ما شروع شد.بعد یع مدت از دوستیمون من اصلا خیال سکس رو بهاهش نداشتم اخه از ترس باباش که صاحب مغازم بود این سمیرا یه دل نه صد دل عاشق ما شده بود.و یه شب داشتیم اس بازی میکردیم که اس داد که متین فیلم سکسی داری بهم بدی ببینم.منم گفتم نه و بحث سکس رو اینجوری شروع کردیم راجب سکس گفتن هرشب پشت گوشی ارضا میشد و سکس تل میکردیم و با همین سکس تل از کون میکردمش.تا اینکه بهم گفت خونه خالی پیدا کن میخوام باهم سکس کنیم منم واسه اینکه باباش صاحب مغازم بود چند بار ازش پرسیدم مطمئنی.و جوابش بله بود منم شرط کردم اگه سکس کنیم چون بار اولمون بود هردومون باید قول بده که از کون بکنمشواولش قبول نکرد اما بعد دوروز بخاطر حشری شدنش قبول کرد اونم ازم قول گرفت که یبار میخواد سس کیرتو(اب کیرمو)بخوره چون بس که فیلم دیده بود میخواست امتحان کنه
 
از سکس تلفنی هرشب هم باعث اینقد حشری شدن سمیرا شده بود.قرار شد من خونه خالی رو جور کنم و بهش خبر بدم تا اینکه دوستم که اموزش رانندگی کار میکرد بهش گفتم وقتی خانومش رفت خونشون یروز صبح کلیدشو بهم بده و س روز بعد زمان قرارمون شد به سمیرا خبر دادم و چون مغازم تو یه گوشه از حیاطشون بود دقیقا دوشنبه 5 بهمن ماه بود هوا هم سرد سمیرا گفت به بهانه رفتن به تولد دوستش با باباش میره منم بیرون و من برم دنبالش پ.جلوی در مغازه منتظر بودم که دیدم سمیرا با باباش دارن میرن و منو دار از ماشینشون نگاه میکنه منم داشتم به کیرم صابون میزدم که الان میرم و یروز خیلی قشنگو با یه کون تنگ و کلی حال یخوام داشته باشه مغازه رو بستم به دوستم زنگ زدم که با ماشینش بیاد دنبالمون اومد و رفتم به کوچه منزل دوستش و با دوستش اومد و خودش سوار شد و دوستش خداحافظی کرد باهاش و تو راه هم بهش اس داد که کون نده بهش و زاید کیر نخور امروز چون همیشه از اینجور شوخی ها داشتن باهم.حتی فکر اولیه خوردن اب یرمو اون بهش داده بود.و رفتیم خونه دوستم کلیدو ازش گرفتیم ساعت 9 صبح بود و دوستم گفت تا ساعت4 وقت دارین.رفتیم تو خونه درو قفل کردم و اومدیم داخل.ایستاده بود پرده ها رو کشیدیم بخاری رو زدیم بالا.و اومد جلوم وایساد و گفت نمیخوای شروع کنی و خودش شروع کرد به لخت شدن
 
من چون بی تجربه بودم فقط نگاه میکردم وای وقتی سینه هاشو دید اونقد کئچولو جون میداد واسه خوردن تو یه ان دیدم فقط با یه شورت سبز وایساده اخه ازش خواسته بودم سبز بپوشه منعاشق سبزم و یه شورت دیگه با خودش بیاره اخه میخوام شورتشو جر بده تو یه فیلم دیده بودم.من هنوز لخت نشده بودم بهم گفت نمیهوای لخت شی منم تازه یادم اومد چه هلویی هست سریع لخت شدم و بغلش کردم و لبشو گذاشت رو لبم چنان لب میگرفتیم صداش اتاقو پر کرده بود بهم ابراز عشق میکردیم و من خابوندمش و روش خوابیدم و بازم لب میگرفتیم و چند دقیقه همینجوری بودیم تا اومدم به سینه ها که من عاشق خوردن سینه هستم و شاید نیم ساعت بشتر داشتم سینه های قشنگشو میخوردم که گفت بسته نوکشون درد گرفت منم اومدم پایین شورتشو محکم با دستام جر دادم که صداش خیلی قشنگ بود و زبونمو گذاشتم رو کسش اولش بدم اومد اما بعدش اونقد شیرین شد برام چوجولشو گاز میگرفتم.صدای اه واوهش اتاقو گرفته بود خدا رو شکر خونه ویلایی بود کسی صدا نمیشنید و با همسایه بقلی هم فاصله زیاد بود و یهو دیدم سمیرا ارضا شد و بدنش لرزید.بعد دو دقیقه گفتم عزیزم خوبی و اره گفت من خوابیدم و گفتم حالا نوبت توئه اومد کیرمو گرفت و بوسید همشو کرد تو دهنش من دیگه واقعا تو فضا بودم اونیی که یاک زده شده میدونن چی میگم.کئنش طرف من بود و داشت کیرمو قشنگ میخورد برام.ازش پرسیدم سیمرا کرم نداری تو کیفت گفت دارم کیفشو باز کرد یه کرم نیوا داشت منم گفتم همین حالت ساک بزن برام عشقم منم از پشت انگشتم از کرم برداشتم اروم نوک انگشتمو فرو کردم تو سوراخش یهو سمیرا مثل رق از جا پرید من گفتم عزیزم قول دادی بکنمت و چون قول داده بود چهار دست و پا شد و من باز انگشتمو کردم تو کونش اونقد تنگ بود که داشت خواهش میکرد بیارمش بیرون گفتم عزیزم این هنوز انگشته کیر نیست الان باید بازت کنم تا کیرمو بکنم تو کونت همش بخاطر قولی که داده بود حرفی نزد بعد یه مدت که انگشتمو عقب جلو کردم دیدم داره حال میکنه و کونشو قر میداد برام و انگشت دوممو اروم بازم با یه مقدار کرم دیگه بردم تو سمیرا داشت گریه میکرد اما بازم دلداریش میدادم الان تموم میشه و این خرفا.بازم بعد چند دقیقه عقب جلو کردن باز همون حالت قبلی شد براش و کیر منم بخاطر قرص تاخیری ویاگرا که خورده بودم بدجور راست شده بود و حالا اصل کاری بود برام اروم به کل سوراخش کرم زدم و برش گردوندم و پاهاشو دادم هوا و زیر کمرش بالش گذاشتم و جوری گزاشمش که نتونه از زیر کیرم در بره
 
اگه در میرفت دیگه بهم کونونمیداد.خلاصه سر کیرمو کرم زدم و اروم سرشو فرو کردم تو سوراخش ی اخی گفت که فقط شکر کردم همسایه نداره نزدیکی منم هم یه جووون گفتم با صداش اونقد حال داد این اخخ که گفت اما سمیرا داشت گریه میکرد مثل ابر بهار اما منم دیگه باید میکردمش کیرمو باز کرم زدم از حاشیه و اروم یه مقدارشو کردم تو و سمیرا هم اجزاه هر حرکتی رو ازش گرفته بودم و همش میگفت درش بیار درد میکنه خیل منم میگفتم الان تموم میشه با حرکت سوم بود که یهمشو کردم تو که ایندفه جیغش از اولی هم بیشتر بود.و گریه هاش.خمون تو نگه داشتم حدود 3 یا 4 دقیقه تا سوراخش قشنگ باز شد اروم شروع کردم عقب جلو کردن کیرم داشت میترکید از بس تنگ بود و بعد یه مدت دیگه سمیرا داشت حال میکرد خیلی و بهم میگفت محکمتر بکن کونمو جر بده منو بکن
 
دیدم واقعا حشری هست این دختر حیفه نکنمش.منم سرعتمو بیشتر کردم و تنت تند داشت ابم میومد ازش پرسیدم کحا بریزم و ریختم رو سینه هاش. و خوابیدیم خدود نیم ساعد بغل هم و ابمو از رو سینش با دستمال پاک کردم.و بعدش بلند شدیم رفتیم حموم باهم دوش بگیریم اونجا هم نشست جلو پتم زانو زد و شروع کرد به ساک زدن اونقد قشنگ ساک زد برام اونجا که بترین روز عمرم بوده تا الان ائنجا بعد حدود 15 دقیقه ساک زدن داشت ابم میومد دهنشو باز کرد ابم ریخت تو دهنشو همشو قورت داد به ادم یه حس قدرت میده وقتی اب ادمو میخورن و این بود داستان سکس من و سمیرا بازم 2 بار دیگه کردمش بعدش از هم جدا شدیم.اگه داشتانمو میخونه بدونه اگه باز میخواد باز میخوام بکنمش اگه راضی باشه.
 

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا