من و همسرم و رامین

 

به سونیا زنگ زدم و گفتم : خانمم امشب مهمون محترمی داریم ، خودتو خونه رو مرتب کن . اونم اطاعت کردو منتظر شد . منو رامین باهم برگشتیم . . . بگزارید یکم از جزییات بگم … شهر زندگیم کرج . شغلم آهنگساز و خواننده … حالا شاید زیر زمینی اما روی زمین فعالیت می کنم … سونیا هم دانشجوی دوره کارشناسی ارشد و منهم به همین صورت کیری … رامین هم استاد خوانندگی من . وقتی به خانه رسیدیم سونیا ذر رو ری ما باز کرد . .. وقتی رامین سونیا رو دید یک دفعه سلااااااااااااااااااااااااااااااااااام (: خیلی افتضاح سلام کرد جوریکه تابلو بود اسمشو یادش نموند و کمی هم دستپاچه … سئنیا هم همراه با سلامش میخندید و گفت سلام آقا رامین . همین … رفتیم پذیرایی و نشستیم … سونیا پاهاشو رو هم گذاشته بود و ناز کردن خنده دارشو شروع کرده بود . رامین هم سرشو پایین انداخته بود و الکی به موبایلش زل زده بود (: به سونیا گفتم آقا رامین و بنده تشنه هستیم … سونیا رفت شربتی برای رفع خستگی بیاره … همین که رفت رامین سرش بلند کردو بهم گفت بابا تو کی هستی … منم تا حدودی منظورشو گرفتم و گفتم سونیا رو میگی ؟ گفت آره خدا وکیلی چه زنی گرفتی تو بعد خندید … بگذارید خلاصه اش کنم … و قسمتهای مهمشو براتون بازگو کنم البطه برای شما دوست با حال … سر میز غذا نشسته بودیم که رامین همین جوری سونیا رو نگا میکرد و معنی دار میخندید و زنمم همونطوری جوابشو میداد … که من به یه سیگار روشن کردم … هر دو عقاید شخصی منو تا یه حدود لازمی می دونستند … برای همین بود که به سونیا گفتم … چی گفتم ؟ ؟ ؟ گفتم رامین تو کفته … سونیا چشاش از کاسه بیرون زدو گفت سینا !!! رامین سرشو دوباره پایین انداخت … با خنده گفتم می خواد بکنتت (: رامین از من مطمئن بود که غیرتی نمیشم ! قبلا باهمدیگه در این مورد حرف زدیم که تعریف کرد چطری زن خودشو گاییدن و بهم گفت : اگه زنم راضی شه دوس دارم با هر کسی سکس کنه چون از انتخابش مطمئنم …

 
منم گفتم که همیجوریم اما با یه فرق که منهم در انتخابش نقش اصلی دارم و رضایت من شرط هستش و چون سونیا هم براش فرقی نمی کنه من براش انتخاب می کنم در غیر اینصورت به انریکه هم نمیده … بگذریم . اون حرف رو که در حال سیگار کشیدنم گفتم هر دو رو آتیش زد … اما یک دقیقه سکوت همه جا رو گرفت و به رامین گفتم بی عرضه پاشو مال خودتش کن و بکنش … و سونیا هم ترسید و با خنده ایی شیطون وار فرار کردو به اتاق خوابمون پناه گرفت … شایدم میدونست وعده یه سکسشون اونجاس … این رو هم اضافه کنم که اخلاق زنمو خودم بهتر از هر کسی میدونم . توضیح : از رفتارش فهمیدم که از رامین خوشش اومده بود بعدش بگم که قبل از آمدنمان هم تیپ سکسی زده بود و خیلی وقت هم بود سکسی نکرده بودیم چون پریودش تازه اتمام یافته بود و گرسنه ی کیر … توضیحی برای اندامهایمان : سونیا پوست سفید و مو سیاه و چشم قهوه ایی قد 165- وزن 60- سایز سینه 80 و خوش فرم (یعنی ایستاده) و باسن خوش فرم و ایستاده … لبهای گوشتی و همیشه ترک دار چون حساس هستش و پاها و انگشتهی کشیده … شاید برای همه زیبا نباشه اما برای طرفدارای این استیل دیوونه مننده و کیر شق کننده … من : سبزه و مو سیاه و قد 172 و وزن 70 و سایز کیر بد رنگ و بد فرمم که خودمم ازشش خوشم نمیاد 17 اما باریک . قیافه ی منم کمی تپل و موهای کم پشت اما کچل نه !!! و سگاری … من 26 سالمه و سونیا 24 … رامین هم سن من و قد بلند 186 و کلا خوش قیافه دختر کش و اوجوریکه گفته بود کبر کلفت وسایزش 22 !!! همه چی اتفاقی رخ داد وگرنه کار ما این نیست همیشه … بدونید سکس فرنگیم یه خورده حال میده ( یعنی بدون خر تعصبی نه بی غیرتی ) … فرهنگم اینجوری نسیتن ! خلاصه همه دوس دارید که براتو تعرف کنم که کیرتون بلند شه و جق بزنید و بعد فحش … ها هااااااااای … باشه …
 
رفتم اتاق در زدم و گفت کیه گفتم باز کن منم … تنهایی رفتم تو و رامین هم منتظر من که صداش کنم … سونیا گفت کیر میخوام … منم گفتم پس صداش کن … اونم قبول کردو گفت رامین … وقتی اومد تو زنمو دوباره با همون تیپ دید : تیشرت تنگ سفید و یغه بتز که سینه های بزرگش زده بئدن بیرون و شورت جین آبی آسمانی … تیپی که از اول مهمانی کیر رامینو شق کرده بود … زنم دستور داد که شلوارشو از پاهاش دربیارم و همینطور شورتو تی شرتو رکابیشو … بعد سونیا خودش تی شرتشو درآورد و سوتیین هم نبسته بود (: سینه های ایستاده ش و شورت چین اندامیش کیرارو راست کرد که خواستم برم بیرون که سونیا گفت همین جا بمون سیگارتو بکش … قبول کردم … رامین رفت روش و کیرشو بین رونهای زنم گذاشتو سینه هاشو میمالوند و لبشو میخورد … دیدن اینکه یه روشنفکر که زنش آزاده و زنتو بوخوره و … خیلی لذت بخشه … منم سیگارم که تموم شد به درخواست زنم لخت شدم و گفت کون رامینو بلیس . منم که برام افت بود اما لذت داشت سرمو گذاشتم لای کونش و کون پر از موو رو لیس میزدم … شورنشو رامین از پاش کشید و همینطور زیریش رو هم که قرمز توری بود … حالا زنم لخت زیر یه مرد خوش هیکل لخت بود و کسش با کیر مرد کیر کلفت نوازش و مالیده میشد در خالیکه سینه هاش با دستاش و لبهایش با لبهای مرد مالیده می شد . و شوهر دستو دل بازشم کون معشوقشو میلیسید که از او خواسته شد پاهای زن هم لیسیده شود …
 
منهم گفتم که کست رو هم لیس میزنم که آماده بشه واسه کیر آق رامین . اونم گفت جوووووووون … زنتو مکنن منم بهش چشمک زدم (: سونیا اومد رو بغلش دراز کشید وکونو کسشو قنبل کرد … منم ازرامین اجازه گرفتم و لییسی تپلو آبداز زدم که یک دفعه صداش بلند شد : اوووووووووم … بعدشم کنار کشیذم که رامین بتونه زنمو از پشت تو بغل بگیره و کیرشو تو کوسی کنه که صاحب داره (: کرد تو کس زنم و بغلش کرد … سینه هاشو میملوند و کسشو میکرد اونم از شدت حال یک کیر کلفت تر از مال من پاهشو حرکت میداد رو هم دیگه … انگاری یه اردک تو بغل یک شیر جووون میداد و ناله های سکسی می کرد که سکسش به رامین بچسبه … کس خانووممو داشت جر میداد لامسب … منم داشتم با دیدن این صحنه ها جق میزدم که یک دفعه آ بم اوومد و ریخت رو صورت سونیا اونا به انزال سریع من خندیدن و سونیا گفت با دسمال صرتمو تمیز من سیناااااا … چشم … انواع مدلهای رایج را تو سکسشون تجربه کردن روز سونیا بود که داشت به با دوستم به اوج لذتهای سکسی می رسید …
 
که آخریش که سومین ارضا شدن سونیا و اولین انزال رامین بود بدین صورت بود که به خواسته زنم که روی تخت نشسته بود: رامین ایستاد و من هم می بایست کیرشو ساک بزنم که خانووم خود ارضایی کنه … شروع کردم تا اینکه خواست آبش بیاد که درش آورد و زنمم برای بار دوم ارضا شد … دستشو گرفتم و ایستاده دادمش دست رامین که از پشت سر کس زنمو بکنه … کیرشو به دستم گرفتم فرستادم تو کس زنم اونم دردش اووود و سیلی محکو کوبوووند در گوشم که صداش تو مغزم پیچید و آماده برای تلمبه های شدید رامین جوونش … سینه هاش مه توسط رامین مالیده می شد اما من می بایست روی زانوو بایستم و از جلو ،کس خاااااانومم و کیر در حال تلمبه زدن تو کس خانوووووومم رو لیییس بزنم … داشتم همین کارو می کردم که خانوومم از من می خواست که از دوستم خواهش کنم که زنمو جامله کنه … منم یک لحظه کپ کردم و تا آخرشو تصور کردم …
 
درد زایمان زنم با بچه ی دوستم تو شکم زنم و بزرگ کردن بچه و … که یک سیلی ریگه خوردم که ادامه دادم به لیسیدن کیره رامین تو کسش که ازش خواستم زنمو خمله کنه که قبول کررد و یک دفعه ایستاد و آبش تو کسش خاااااااااالی کرد . صدای آهو اوه هایشان به نفس نفس های تند تند تبدیل شد … زنم تو بغل دوستم تا مدتی کیر در کسش رو تخت نفس میزد تا اینکه رامین پا شد و ازمون تشکر کرد و به من گفت جبران می کنم و یه بوس لب از خانوومم کردو خداحافظی کرد … بعد سونیا هم از من تشکر کردو گفت حالا میخوای بچه دار بشیم یا نه ؟ گفتم نه بابا دیوونه … البطه هر چی تو بگی عزیزم اوونم گفت باشه حالا بیا دراز بکش رو زمین بشینم رو دهنت آبو بمیکی بعد بریم بخوابیم که خیلی خوابم میاد منم گفتم چشم و کل آب کیرو خوردم و خوابیدیم اما من با هوسِ کردن زنم که دیگه خوابیده بود . پایان (:

نوشته: سیگاری

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

4 دیدگاه دربارهٔ «من و همسرم و رامین»

  1. سلام سینا جان
    میشه با هم دوست باشیم؟
    اگه از من خوشت اومد میتونیم جلوتر بریم و ….
    میش

  2. الان پنجساله که ازدواج کردم .حدود یکسال بعد از ازدواج متوجه لذت عجیبی شدم قضیه این بود که زنم در موقع عادت ماهانه درد زیادی دارد و برای تسکین در این مواقع مسکن تزریق میکرد یکروز که در مطب دکتر بودیم برای تزریق روی تخت دراز کشیده بود که جوان خوش برو روئی برای زدن آمپول آمد من مطابق معمول رفتم پشت پاراوان .و از اونجا صدای گیتی را شنیدم که داشت میگفت لطفا یواش بزنید آخه خیلی درد داره.و مثل اینکه با وارد شدن سوزن بود که شروع به آه و ناله کرد و میکفت خواهش میکنم یواشتر .با شنیدن ای جملات و آه وناله هائی که میکرد قلبم به تپش افتاد و کیرم در شلوارم میلرزید .یاد اون رونهای کپل سبزه اش و کون لختش و دستهای پسرک که داشت اونو میمالید نزدیک بود آبم بیاد . از اون روز ببعد فهمیدم که چقدر خوشم میاد که گیتی این زن خوشگل من را یکی باهاش بازی کنه و اون با لحن حشریش بگه خواهش میکنم یواشتر .حالا در مدت هر وقت میخواد بره دکتر اول خودم حشریش مبکنم تا در مطب کیر همه را شق کنه.

  3. داریوش

    سلام سینا جان.
    اول بگم میخوام باهات دوست بشم.در ضمن میخوام از زنت یه بچه خوشگل داشته باشم.
    میشه؟؟؟
    [email protected]

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا