من و مامانم تو سونا

سلام.امروز میخوام داستان سکس با مامانم توی استخر و سونای خونمون رو براتون بگم.قبل از شروع داستانم بگم که من اسمم سروش هستش.16 سالمه.مامانم یه زن 46 سالست.لاغره.ولی بر خلاف لاغر بودنش کونش وحشتناک بزرگه.سینه هاشم همین طور.تازه با اینکه 46 سالشه خیلی جوون تر نشون می ده و شکمش به خاطر پیری خیلی بزرگ نشده.مامانم هیکلش حرف نداره و تو خونه چشمم رو کونشه.اخه تقصیر خودشه.به جای اینکه تو خونه لباسای گشاد بپوشه که کون گندش تابلو نشه بدتر لباسای تنگ می پوشه و منو حشری می کنه.اکثرن شلوارای استرچ مشکی سیلکی و براق می پوشه که از تنگی و چسبونی کونش می خواد شلوارشو پاره کنه و بیفته بیرون.از اون بدتر زیر اون شلواره تنگ شورتای لامبادایی جنده ها رو می پوشه که بابام از امریکا واسش اورده.بابام بهش هیچی نمی گه.اونا منو خیلی ازاد گذاشتن.میزارن باهاشون فیلمای صحنه دار ببینم و جلوی من از هم لب می گیرنو …….. بعضی وقتا که جلوی من اینطوری می گرده میرم یه شرتشو ورمی دارم باهاش جق میزنم.باعث شده بهش بد نگاه کنم و هوس کنم بکنمش.این از ارزوهام بود و فکر نمی کردم موفق بشم. هروقت میرفت حموم منو صدا می کرد پشتشو لیف بکشم.وقتی می رفتم واسه لیف کشیدنش انگار نه انگار.همون طوری لخت لخت جلوم میومد.اصلن خودشو نمی پوشوند ومن از دیدن کس و کون وسینه هاش سیخ می کردم.مامانم هم می دید ولی به رویخودش نمی اورد.تا پشتشو به من میکرد دلم میخواست رو غوس کونش جلق بزنم.هیکل مامانم یه جوری بود که انگار 100 سال جنده بوده و هیکلشو ساخته واسه سکس.تا خودتون نبینید باور نمی کنید من چی میگم.تا حدی که وقتی معمولی وایمیستاد و پشتشو به من میکرد کسشو از لای کونش و لای پاهاش میتونستم ببینم.یه چند بار هم موقع لیف کشیدن تابلو کردم و به کونش دست زدم که عصبانی شد. ماجرای ما از اینجا شروع میشه که 1 روز قبل عید بابام برای کاری رفت امریکا.اخه زیاد اونجا میره و منو مامانم تنها شدیم.برای من خیلی ضد حال بود.چون باید 15 روزعید رو تو خونه میشستیم و ازمسافرت خبری نبود.تنها سرگرمی من استخر و سونای خونمون بود که حالا باید با شنا کردن تعطیلات رو می گذروندم.
 
اخه خونه ما نوساز بود و مجهز به استخر و سونای سر پوشیده که روزای زوج برای اقایون اپارتمانمون بود و روزای فرد واسه خانوما.نزدیک ظهر رفتم واسه شنا.تنهای تنها.اخه همسایهامون همه رفته بودن مسافرت و هنوزم چنذ تا از واحدامون خالی بود و سرایدار هم نیاورده بودن.اصلن حال نمی کردم.خواستم بیام بیرون که دیدم مامانم اومد کنار استخر.گفتم مامان شما اینجا چی کار می کنید.امروز که روز خانوما نیست.گفت:منم حوصلم سر رفته بود گفتم بیام با هم شناکنیم.امروزم روزخانوما اقایون نداره .تو این ساختمون فقط ما دوتاییم. منم خوشحال از این که تواستخر می تونم کون مامانم رو دید بزنم و خودمو بهش بمالونم گفتم:پس مامان منتظر چی هستی بیا شنا کن.خندید و شروع کرد همونجا لباساشو در اوردن.زیر مایو پوشیده بود.مایو شو بابام از امریکا اورده بود.یه مایوی یه تیکه تنگ که وقتی باهاش راه می رفت کون گندش توش وول میخورد.زیر اب شق کرده بودم.مامانم چه کسی شده بود.اینه جنده های فیلم سوپرا. اومدتو استخر شروع کرد به شنا کردن.وقتی شناش تموم شد بهش گفتم مامان بیا یه بازی کنیم.اخه حوصلم از شنا کردن سررفت.گفت باشه.چه بازی ای؟منم که می خواستم به هوای بازی کیرمو بچسبونم به کونش گفتم:بیا با هم تو اب کشتی بگیریم.
 
اولش به بهونه این که خطرناکه و …. قبول نکرد.بعد با اسرار من قبول کرد.گفت چه چوری؟گفتم همدیگرو بغل می کنیم و میبریم زیر اب.اینجوری.بعد قبل از اینکه جوابی بده و اماده شه رفتم پشتش کمرشو گرفتم و هی کیرمو می مالوندم درش و می کشوندمش زیر اب ولی یه کاری نمیکردم که بترسه و بگه دیگه بسه.طوری وانمود میکردم که مثلن زورم اونطوری نمیرسه که ببرمش زیره اب و فقط می مالوندم درش.دیگه داشت ابم میومد.مامانم هم متوجه شده بودکه کیرم سیخ شده و دارم میمالونمش.ولی به روی خودش نمی اورد.چون پشتش بهم بود و اب استخر هم تازیر کون مامانم بود کیرمو از تو مایوم در اوردم و بدون اینکه بفهمه ابمو ریختم رو قوس کون گندش.مایو ی مشکیش سفید شده بود.ولی نفهمیده بود.منم سریع کیرمو گذاشتم تو مایوم و چون کارمو کرده بودم گفتم کشتی دیگه کافیه.مامانم هم گفت باشه و به من گفت میره سونای خشک.یه لحظه قلبم وایستاد.اخه روی مایوش روی قسمت کونش پراب کیربود و چون عمق استخر تو اون قسمتی که ما بودیم کم بودکونش نرفت زیر اب که ابکیرا تمییز شه.منم نمی تونستم دست بکشم رو کونش چون تابلو می شد.اون موقع به هوای کشتی دستمالیش کرده بودم.اب کیرم هم اونقدر غلیظ بود که با این کارا پاک نمی شد. تازه اونقدر سریع از استخر اومد بیرون که من نتونستم تصمیم بگیرم.از استخر که اومد بیرون به من گفت من تو سونامیخوام لخت شم.اگه خواستی بیای تو در بزن تا لباس بپوشم.دیگه کارم تموم بود.چون اگه مایوشو در میاورد ابکیرارو می دید. گفتم چشم.یه ده دقیقه گذشت مامانم منو صدا کرد منم برم تو سونا.منم رفتم.البته خیالم راحت شده بود و با خودم گفتم نفهمیده.وگرنه اینطوری صدام نمی کرد.
 
 
رفتم در زدم.گفت بیا تو.وقتی رفتم دیدم لخت لخته.گفتم مامان شما لباس نپوشیدین.گفت اشکال نداره.اخه مایوم کثیف شده بود.با دست به مایوش اشاره کرد و به اون لکه های سفید.بعد گفت ایراد نداره.من مامانتم.مثل زن و شوهر که با هم محرمند ما هم بهم محرمیم. بیا تو.منظور حرفشو نفهمیدم.منظورش ایراد نداشتن به خاطر جق روی مایوش بود یا اینکه جلوی من تو سونا لخت نشسته بود.بازم به روی خودم نیاوردم و رفتم یه گوشه نشستم. گفت:سروش جان برات یه زحمت دارم.اگه میشه بیا بدن منو روغن بمال ماساج بده.منم که دوزاریم افتاده بود ولی بازم شک داشتم از خدا خواسته گفتم چشم.بعد روغنو داد دستم و دمر خوابید کف سونا.کیر منم دوباره سیخ شده بود و مامانم که از اون ابکیر رو مایوش فهمیده بود پسرش چیکارست و روش باز شده بود گفت:اگه داره به دودولت فشار میاد مایوتو درار راحت باش .منم سرخ شدم .مامانم هم واسه اینکه خجالت نکشم گفت که من ناراحت نمیشم.چون طبیعیه که مردا وقتی یه خانوم لخت میبینند اینطوری می شن.حتی اگه اون خانوم مامانشون باشه.درار من نگات نمیکنم.منم لخت لخت شدم و شروع کردم به ماساج دادن کمر خوشگل و باریک مامانم.همش چشم به کون گنده و کس مامانم بود.دلم می خواست بپرم با کیرم رو کونش بخوابم بکنمش.با اینکه قمبل نکرده بود و دراز کشیده بودولی کسش معلوم بود.وقتی داشتم ماساجش می دادم هی می گفت اخیش اخیش..دیگه هیچی حالیم نبود.هر چند وقت یه بار رو باسنش یه دست می کشیدم تا ببینم چیزی می گه یا نه.ولی چیزی نمی گفت……وقتی به خودم اومدم دیدم از خود بی خود شدم و فقط دارم کونشو می مالم.دیگه مامانم هم به جای اخیش اخیش اه اه میکرد. ولی بازم می ترسیدم بپرم روش.واسه همین گاهی دستمو لای پاش میبردم و به کسش دست می کشیدم.
 
 
دیگه مطمین شده بودم که بله مامانم داره پا می ده.منم برای اخرین اطمینان گفتم مامان جون میشه بشینم رو باسنتون تا بهتر ماساجتون بدم.اونم گفت من مامانتم هر کاری میخوای بکن.منم نشستم رو کون نرم و گندش.یه اه بلند کشید.دستم رو بردم رو کسش شروع کردم به مالوندن.دیگه حالیم نبود انگشتم هم می کردم توش.حسابی حشری شده بود.بعد من که روم باز شده بود گفتم مامان میشه چهار دستو پا کف حموم حالت بگیرین؟.مامانم هم سریع حالت گرفت.کونش بد قمبل شد و کسش باز شد.منم بادیدن این صحنه شروع کردم به خوردن کس مامانم.خیلی کس تمیزی داشت .یه دونه مو هم نداشت.بعد مامانم ازم خواست که بزارم کیرمو ساک بزنه.منم قبل از اینکه بهش اجازه بدم کیرمو گذاشتم تو دهنش.خیلی قشنگ ساک می زد .ابم داشت میومد که گفتم مامانی دیگه بسه.می خوام بکنمت.بلند شد و وایستاد و دو تا دستاشو گذاشت رو دیوار و کونشو قمبل کرد.منم عاشق این نوع سکس بودم مطل نکردم و کیرمو تا ته کردم تو کسش.سینه هاشم با دو تا دستام گرفته بودم تو دستام و محکم می مالوندمشون.اه و اوه مامانم رفته بود هوا.یه ده دقیقه از کس کردمش.بعد رفتم سراغ کونش.مخالفتی نکرد.کونش اصلن تنگ نبود.بعدها که ازش پرسیدم بهم گفت که از بس به اینو اون داده اینطوری گشاد شده و گنده.ابم اومدو همه ابم رو ریختم تو کونش.اون روز خیلی حال کردیم و تا شب چند سری دیگه تو استخر کردمش.تو اون 15 روز دیگه کمر واسم نمونده بود.اون سال بهترین عید و تعطیلات ما بود

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

13 دیدگاه دربارهٔ «من و مامانم تو سونا»

  1. داستان عالی بود!
    قشنگ ترین داستانی بود که تا حالا خوندمش!
    وقت کردی یه میل به ما بده!

  2. عزیزم خیلی جالب بود سرایدار خواستید به من ایمل بزن که منم بیام تو سونا و جکوزی

  3. قربون اون کوسو کون مامانت برم لطفا اگه میشه یار منم بکونمش حاضرم موقع کردن مامانت کیرتو بخورم جدی میگم اگر بیاریش دوتائی مامانتو بکنیم تورا هم میکنم حتی کونم بهت میدم فقط تو مامانتو بیار

  4. قربون توبچه بامعرفت برم که نزاشتی مامانت احساس بی کیری بکنه

    چی میشد منم پیشتون بودم وسه تای حال میکردیم.اگه خواستی باهم دوست بشیم ایمیل بزن

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا