سکس با خواهرم مهشید

من نیما هستم 23ساله.این خاطره ماله 6 سال پیشه.وقتی که من 17 سالم بود و خواهرم 13 سالش.بابام شغله آزاد داره.مامانم هم معلمه.معمولا تو طوله روز خونه خالیه. 🙂 .من محشیدو از کوچیکیش خیلی دوست داشتم.اصلا هم نظری روش نداشتم.حتی گاهی اوقات معمولا ظهر ها پیشش میخوابیدم.یواش یواش محشید رشد کرد.هیکلش درشت تر شد.و هیکلشو سینه هاش داشت یواش یواش منو تحریک میکرد.محشید همیشه از کوچیکی جلو من تاپ شلوارک میپوشید و این برامون طبیعی بود.اما از وقتی که هیکلش درشت تر شده بود مامانم بهش گیر میداد که اینطوری جلو دادشت راه نرو زشته.آخه شلوارکاش همیشه تنگ بود.اونم دوست نداشت تو خونه پوشیده باشه.میخواست راحت باشه.واسه همین وقتی مامانم سره کار بود.تو خونه راحت لباس میپوشید. منم همش کسو کونو سینه هاشو دید میزدم.یه چند وقتی بود بدجور رفته بودم تو نخش.واسه اینکه توجه اونم جلب کنم گاهی وقتا با شورت از جلوش رد میشدم.تو خونه به یه هوایی میگشتم.معمولا وقتی میخواسنم برم بیرون به هوایه اینکه دارم لباس عوض میکنم لباسامو در می آوردم.با شورت میرفتم تو آشپزخونه آب مبخوردم بعد حاضر میشدم. سعی میکردم وقتی از جلوش رد میشم طوری رد بشم که مهشید متوجه کیرم از زیره شورت بشه چون تنگ بود.که بلخره موفق شدم.
 
 
چند وقتی بود.هر وقت با شورت از پیشش رد میشدم میدیدم زیر چشمی به کیرم نگاه میکنه. 1روز طبق معمول با تاب شلوارک بود.از این شلوارک پاچه کوتاها.پدرسک با اون سنه 13 سالش خیلی سکسی بود.من جلو آینه بودم.از اتاقش اومد بیرون از کنارم رد شد.من یهو زدم به کونش گفتم خاک تو سره چاقت کنن.اصلا چاق نبود ها.تو پر و سکسی بود.برگشت گفت خودت چاقی میمون.گفتم چاق تویی.باسنتو نگا؟؟کون گنده.گفت عوضی کونه توکه گنده تره.گفتم من از تو سنم بیشتره خب.خلاصه یکم بحث کردیم.رفت تو آشپزخونه.اومد سمت اتاقش من جلو آینه بودم هنوز.اون زمان خیلی به موهام ور میرفتم.اومد منو هول داد کنار گفت برو کنار.بعد واستاد جلو آینه خودشو ببینه چاق شده واقعا.منم از پشت سرش 2 دستامو گذاشتم رو کونش گفتم نگا کن پهنای باسنتو؟؟گفت تو اصلا به من چکار داری؟دوست دارم چاق باشم اصلا.خلاصه یکی من گفتم یکی اون.یکی من میزدم بهش یکی اون.بعد هی میخندیدیمو همو یواش میزدیمو به هم قلبه میگفتیم.بعد نمیدونم چی شد که شد کشتی.انداختمش زمین.یهو گفت آآآآآآآآخخخخ نیمااااا کمرم درد گرفت.اخماشو کرد تو هم.بعد همین طور که به پشت رو زمین بود.کنارش نشستم.گفتم کجات دقیقا؟گفت پشتم.برش گردوندم.میدونستم فیلمشه.
 
بعد گفتم الان خوب میشه.شروع کردم به ماساژ دادنه پشتش.بعد یواش یواش شروع کردم به بوسیدنه کمرش.ماساژ میدامو بوس میکردم.بعضی موقه ها پایین تر بالای کونشو بوس میکردمو دست میکشیدم.بعد گفتم میخوای ماساژت بدم؟؟بلدم ها.خیلی حال میده.گفت باشه.همین کرمو یکم ماساژ بده.گفتم خب پاشو بریم رو تخت.گفت نه همینجا.خلاصه چند بار گفتم گوش نداد.منم همونجا رو فرش شرو کردم به ماساژ دادنش کمرشو حسابی ماساژدادم .از نوکه انگشتای پاش شرو کردم به ماساژ دادن مچه پاش.ساقه پاش.روناش.هر چی میرفتم سمته کونش بیشتر فشار میدادم که تحریک شه.حسابی کونشو ماساژ دادم.با دو دست حسابی ماساژ میدادم کونشو.داشت حال میکرد.رفتم بالاتر تا رسیدم به گردنش.گردنشم ماساژ دادم.بعد برش گردوندم.باز از انگشتایه پاش شروع کردم به ماساژ دادن.رسیدم به روناش.نزدیکه کسش رسده بودم حسابی روناشو کناره کسشو ماساژ میدادم.دیدم چشاشو بسته.رفته بود فضا.آروم آروم رفتم سراغه کسش.شلوارکش اینقدر تنگ بود که قاچه کسشو راحت حس میکردم وقتی دست میکشیدم
 
.رفتم باباتر سراغه شکمش بعد سینه هاش.حسابی سینه هاشو ماساژ دادم.بعد گفاتم اینجا نرم نیست.بریم رو تختت اونجا بهتره.هیچی نگف دستشو گرفتم بلندش کردم.بعد بغلش کردم.از زمین بلند شد گفت بزارم زمین نیم.گفتم نه.بردمش تو اتاقش گذاشتمش رو تخت.به پشت درازش کردم.شروع کردم به ماساژه انگشتاش.گفتم شلوارکتو دریار.گفت نه واسه چی؟!!!گفتم شلوارک پاته رونات درست ماساژ نمیخوره.گفت نه همینجوری.گفتم بحث نکن.خلاصه یکم بحث کردیم.همینطور که بحث میکردیم منم ماساژ میدادمو رسیده بودم نزدیکه کسش حسابی ماساژ میدادم.صداش در نیومد.منم آروم دکمه شلوارکشو باز کردم.آروم آروم کشیدم پایین از پاش در اوردم.یه شرته مشکی پاش بود.بعد همینطور که روناشو دوره کسشو ماساژ میدادم . اومدم پایین پایه راستشو بلند کردم.شروع کردم به خوردنه انگشتای پاش.گفت نکن دیوونه قلقلکم میاد منم توجه نکردم.انگشتایه اون پایه دیگشم خوردم.همینطور که میخوردم میرفتم بالاتر بالاتر تا رسیدم به کسش.کسشو نخوردم.از زیره نافش شروع کردم با خوردن میومدم پایین.چشاشو بسته بود.رفته بود تو فضا.رسیدم بالایه کسش.یکم بالایه کسشو خوردم.اومدم پایین تر یهو دستشو گذاشت رو سرم.سرمو دور کرد گفت نیما نه.بسه.گفتم باشه باشه.کاریت ندارم.دستشو گذاشته بود رو کسش.منم دورو بره کسشو میخوردم.دستشو چند باری گذاشتم کنار باز گذاشت رو کسش.منم کوتاه نیومدم.از آخر دستشو برداشتم دیدم چیزی نگفت منم سری شرو کردم به خوردنه کسش از رو شرت داشت حسابی حال میکرد.
 
 
آروم آروم شرتشو کشیدم پایین.وااااااای عجب کسی.سفید.روش چندتا مویه ریز بود.هنوز اونجوری نبود که مثل پشم باشه.کسش تنگ بود.فقط قاچش دیده میشد.دست نخورده.شروع کردم به خوردنه کسش یه آهی کشید.لبه پایینشو مک میزد.منم همچنان کسشو میخوردم.کسش خیس شد.یکم شور مزه بود.از اونجا مزشو فهمیدم :). انگشتمم لایه کسش میکشیدمو میخوردم.بعد به پشت برش گردوندم.شروع کردم به گاز گرفته کونش.شلوارمو در اووردم.کیرم داشت میترکید.از رو میز جلو آینه دستمو دراز کردم کرم برداشتم.یه کم مالیدم دمه سوراخش.گفت چکار میکنی؟گفتم هیچی واستا.کرم سره کیرمم مالیدم.دوباره با انگشت کرم برداشتم سعی کردم با انگشت کرمارو بفرستم بره تو سو راخش.یواش یواش سوداخش باز شد.یکم درد داشت غر میزد.ولی دیگه روون شده بود.خوابیدم روش.دستاشو گرفتم گذاشتم رو باسناش.گفتم بازش کن.اونم باز کرد.سوراخش قشنگ دیده میشد.سره کیرمو گذاشتم رو سوراخش یواش یواش فشار میدادم.یکمی رفت تو بعد دردش گرفت تلاش کرد نظاره بدم تو.
 
منم یه فشار دادم کامل رفت تو.یه دادی کشید گفت احمق درد داره.پااااششششووو.منم محل ندادم.یکم فشار دادم رفت تو تقریبا تا آخر.ثابت نگه داشتم.گفتم الان تموم شد.یواش یواش دردش مثل اینکه کمتر شد چون چیزی نگفت.یواش یواش خیلی آروم شروع کردم به جلو عقب.چند دقیقه ای جلو عقب کردم.تا آبم اومد.همشو ریختم تو کونش. آهسته در اووردم.تا کشیدم بیرون یه جیغی زد.کونشو بوسیدم.صورتشم بوسیدم.رفتم دستشویی برگشتم تا شلوارمو بپوشم دیدم همینطور به شکم رو تخت درازه دستشم انداخته رو صورتش.گفتم حالت خوبه؟؟گفت خفشو میمون. شب شد.همه خوابیدن.محشید داشت درس میخوند.برقشو خاموش کرد بره بخوابه دراز کشید رو تختش من رفتم تو اتاقش درو بستم.بهش گفتم چطوری؟گفت میخوام بخوابم برو بیرون.نشیتم کنارش شروع کردم به زبون ریختن.گفتم چطور بود؟؟گفت درد داشت.هنوزم درد میکنه.گفتم اولش همینطوره.نازش کردم.
 
خرش کردم.دوباره شلوارشو کشیدم پایین حسابی کسشو خوردم.خواستم برش گردونم نذاشت گفت اصلا اصلا .درد داره.نذاشت.گفت برو الان مامان بیدار میشه.اومدم بیرون.فرداش صبح دیدمش گفتم ماساژ میخوای؟گفت نه.خلاصه پیلش شدم.بردمش رو تخت حسابی خوردمش.بازم نذاشت بکنم.من گفتم ببین اگر من نکنم شق درد میگیرم.براش توضیح دادم شق درد چیه.قرار شد ساک بزنه تا آبم بیاد.همینطور که ساک میزد.گفتم آبم اومد بخوری ها.گفت نههه بدم میاد.گفتم نه اصلا بد مزه نیست ها.اصلا مزه ای نداره آب.خلاصه آبم اومد همشو ریختم تو دهنش خورد.یه چندتا هق زد.دویید رفت دستشویی صدایه هقش میومد.از اون شب دیگه هیچ وقت آبمو نخورد.ولی من همچنان 4 سال از عقب باهاش سکس داشتم.مامانم چند باری شک کرد بهمون.حتی به خواهرم گفته بود خیلی دورو برو بره نیما میری ها!!! ما الان اینقدر خیره شدیم که وقتی مامان بابام هم هستن مهشید میاد تو اتاقم سری برام ساک میزنه.تقریبا هفته ای 3 یا 4 بار سکس داریم. پارسال متوجه شدم که مهشید پردش ارتجائیه.
 
از اون موقع از جلو باهاش سکس میکنم.همیشه وقتی میکنمش آبمو میریزم رو شکمش. چند باری به اصراره خودش آبمو ریختم تو کسش.اونم قرصه ld میخوره.بعضی موقها که دستمال کاغذی دورو بر نیست آبمو میریزم توش.چند ماه پیش متوجه شدیم که حاملست.سری بردمش دکتر.براش سونو گرافی نوشت.رفتیم سونو گرافی یارو گفت 4 هفتس که حاملست.2تامون ترسیده بودیم عین سگ.تا یه دکتره داروساز رو پیدا کردم.ازش قرصه سقط جنین خریدم به 320هزار تومن.طبق دستور دکتره قرسارو به 8 سا عت خورد.تا با هزار بدبختی سقط شد. الان تقریبا هر 2 روز باهاش سکس دارم.عاشقمه بدجور.میگه من هیچ وقت ازدواج نمیکنم. بعضی وقتا میاد تو اتاقم میگه من میخوام.سری ازش چندتا لب میگیرم.خمش میکنم 5 دقیقه ای با شدت تلمبه میزنم تا آبم بیاد. مهشید اصلا دوست پسر نداره.چون از هر نظر با من خودشو ارضا میکنه

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

7 دیدگاه دربارهٔ «سکس با خواهرم مهشید»

  1. جوووووون اون کوس وکون ابجیتو بده منم یه حالی باهاش بکنم
    اگر دخترخانمی اینطوری دوست داره با من سکس کنه لطفا پیام بدهژ
    09193297898

  2. منم چند وقته تحت تاثیر این داستان ها عاشق خواهرم شدم چند بار وقتی خواب بوده از لب بوسش کردم ولی جرات ندارم لختش کنم یکی از آرزو هامه که آبمو تو کوسش بریزم ولی پرده داره
    کسی راه حلی پیشنهاد بده ممنون میشم

  3. با سلام متین هستم بیست سالمه خانم های اهل حال و پایه رفاقت از کرج یا تهران بزنگن 09376570996

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا