خاله کون گنده

سلام من محمدم 19 سالمه و دانشجوی رشته ی عمران . من یه خاله دارم به اسم مرضیه که قد بلند سفید و یه کون خیلی گنده و لبای غنچه ای که 4 سال از من بزرگتره. وقتی من کوچیک بودم ( 8 سالم بود) همیشه همه ی تابستون با پسر خاله ام خونه پدر بزرگم می مندیم می مندیم چون خیلی بزرگ بود و یه حیاط داشت که پر درخت بودو و به خاطر شیطنت هایی که می کردیم می رفتیم اونجا . خالم یه کامپوتر تو اتاق خودش داشت که یه بازی توش بود ( سلطان جاده ها) که داییم هر شب بازی می کرد منم که عاشق ماشین روندن بودم برا همین شبا تا ساعت 12 یا 1 بازی می کردم و برا همین همون جا می خابیدم ولی پسر خالم از همون بچگی ورق باز ماهری بود و با داییام ورق بازی می کرد و منو خالم تنها بودیم . 
یه شب ساعت 12 بود همه خواب بودن خالم تو تخت خوابیده بود بهم گفت بیا گفتم دارم بازی می کنم گفت بازی استوپ کن بیا منم رفتم گفتم چیه چی می گی گفت محمد جون امروز خوردم زمین پام بد جوری درد می کنه یکم ماساج می دی گفتم کجاشه پتو زد کنار و شلوارشو در اورد یه شورت پاش بود ولی رنگشو یادم نیست واااااااااااای چه کسی داشت ( البته اینا رو بعدا فهمیدم ) رو شکم خوابید کونش مثه دو تا هلو بود ( اینم بعدا فهمیدم ) با انگشتش کونشه نشون داد گفت اینجاس منم بدون ایتکه چیزی بدونم شرو کردم مالش دادن خیلی خوشش اموده بود و آروم ناله می کرد و بر عکس شد و کسوشو نشون داد اینجامم درد می کنه اگه می شه مالشش بده منم که با اینکه نمی دونسام دارم چی کار می کنم از رو شرت مالشش دادم بعد چند دقیقه کیرم خیلی درد گرفته بود چون بزرگ شده بود به خالم گفتم خاله دودولم درد می کنه گفت بزار برات مالشش بدم گفتم باشه انم دست کرد تو شرتم و کیر کوچیکمو گرفت و بهم گفت برم زیره پتو اون منم رفتم اونم دکمه چیرهنشو باز کردو بهم گفت سینه هاشو بگیرم منم این کارو کردم تا اینکه نفهمیدم چی شد که خوابم برد( بازم بگم اون مو قه من از اینکارا سر در نمی اوردم و فقط به لذتی که بهم داده بود این کارو می کردم . گذشت تا اینکه خالم می خواست عروسی کنه و ما یه هفته قبل رفتیم خونه پدر بزرگم اون موقه یه 8 ماهی می شد خالمو ندیده بودم وایییییی کونش خیلی گنده تر شده بود یه کم که لاغر کرده بود خیلی خوش تیپ تر شده بود و سینه هاشم خیلی بزرگ شده بود
 
منم بد جوری تو کفش بودم می خواستم بکنمش .هه خاله ها داییام امده بودن من 12 خاله 5 تا دایی دارم چون پدر بزرگم 2 تا زن داره خلاصه شب که شد خونه پدر بزرگم پر از تشک و پتو شده بود برا خواب منم با یکی از دختر خاله هام نامزد بودم ( قضیه به بچگی بر می گرده که از زمانی که دختر خالم به دنیا می اید مامان بابامون قرار می زادن که ذر آینده ما با هم ازدواج کنیم و حالا ما با هم محرم بودیم ) و برا ما دو تا تو اتاق خالم مرضیه تشک انداختن منم که با دیدن خالم حشری بودم می خواستم با نامزدم یه شیطونی کوچیک بکنم ( نامزدمم خیلی هیکلی خوبی داره و از خالمم خوشکل تره ولی کون خالم یه چیز دیگس) ولی مگه شد همش این زنا با هم حرف می زنن فردا خالم می خواست بره یه خرید با شوهرش بکنه به منو نامزدم گفت بیام تا بریم ما هم باهاش رفتیم خلا صه به جز یه عالمه پول خرج کردن و خریدن لباس گرون برا عروسی هیچی نشد برگشتنه همه مون رفتیم خونه پدر بزرگم ولی نامزده خالم سری بر گشت چون یهکاری براش پیش امد من رفتم حموم موهای کیرمو حسابی زدم ( من زیاد تو حموم می مونم یه یک ساعتی میمونم ) وقتی امدم بیرون دیدم هیچ کس نیست ( رفته بودن خونه پدر پدر بزرگ هنوزم زندس ) حوله رو از رو خودم انداختم رفتم تو اتاقی که لباسام توش بود رفتم با یه صحنه تووپپپپپپپپ روبرو شدم دیدم خالم با شورت و کرسته سیاه هست که با پوست سفیدش خیلی بهش می امد و می خواد یه لباس پرو کنه . هر 2 تا مون خشکمون زده بود اون داشت کیر منو نگاه می کرد که هی بزرگ تر می شد منم داشتم سینه هاشو که از کنار کرست زده بود بیرون نگاه می کردم و کسشو دید میزدم تا اینکه کیرم داشت می ترکید گفت وایییییییییییی به کیر بزرگی داری گفتم قابلتو نداره آماده خدمته فقط کافی دستور بدین گفت دستور صادر شد تا اینو گفت رفتم جولو یه لب از اون لبای غنچه ایش گرفتم و همین طور داشتم می بردمش تو هال و انداختمش رو کا ناپه و کرستشو در اوردم
 
یهو پستوناش هلوپی پرید بیرون منم شرو کردم خوردن کم کم ناله هاش شرو شئ رفغتم پایین تر و از رو شرت کسشو خوردم یهو یه جیغ کشید و انذار شد شرتشو با دندون در آوردم ودوباره کسشو خوردم و هی زبونمو می کشیدم رو کسش گفت بسه ته دیگه جرم بده . کیرتو می خوام گفتم چشم قثط باید به میرم یه حالی بدی . کیرمو گرفتم جولو دهنش گفت این کارو نمی کنه این قدر خواهش کردم تا کیرمو کرد تو دهنش اونم فقط کله کیرم گفتم درست بخور حیف کیره من که تو دهنته گفت اینم دارم به ظور میکنم منم دو تا دستمو گذاشتم رو سرش و به زور کیرمو کردم تو دهنش اونم تا ته داشت زور می زد تا درش بیاره ولی مگه من گذاشتم خوب ساک زد کیرمو در اوردم گفتم بر عکس بخواب می خوام بکنمت گفت کاری دستم ندی این آخر کاری گفتم نترس می خوام از کون بکنمت گفت تو رو خدا نه گفتم پس این سکسو نامزدت می فهمه یکم فکر کرد گفت فقط یواش خیلی درد داره گفتم مگه قبلا این کارو کردی گفت نه یکی از دوستام هم گفته گفتم هر کاری می گم بکن هی چی نمی شه فتم یه کرم پیدا کردم امدم به کیرمو چرب کردم و یه کمم به سوراخ کونش زدم و یواش انگشت اشارمو کردم تو کونش یه جیغ بلند کشید گفت جریدم بسه گفتم این انگشتم بود گفت تو رو خدا صرف نظر کن بعدا که پرده کسمو نامزدم پاره کرد بیا از کس بکنم گفتم اون موقه هم میام فعلا بزار کارمو بکنم
 
کم کم انگشتمو بالا پایین کردم و اونم همش التماس می کرد ولی من گوشم بده کار نبود دیدم اگه بخوام این طوری برم جولو نمی تونم بکنمش چون اونا از راه می رسن کیرمو گذاشتم دم سوراخش یه کوچلو فشار دادم کله کیرم رفت تو گفتم درد داشت گفت نه هنوز حرفش تموم نشده بود کیرمو تا دسته کرئم تو کونش گفت جریدم گه خوردم بزار برم ولی این کاراش بد تر منو حشری کرئ طوری که شرو کردم با آخرین سرعتی که می تونم تلمبه زدن اونم جیغاش بلند تر می شد ولی من بی خیال بعد 2 دقیقه آبم داشت می امد سزی کیرمو در اوردم با امد بجنبه کیرمو کردم تو دهنش و آبمو خالی کردم تو دهنش همین که آبم تموم شد ولش کردم اونم با سرعت رفت به سمت رو شویی و منم زو کاناپه ولو شدم . بعد اون قضیه الان یه 3 ماه می گذره و من 5 با دیگه خالمو کردم.
بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

1 دیدگاه دربارهٔ «خاله کون گنده»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا