سکس به یادموندنی منو زهره

این خاطره که می نویسم مربوط به 5 سال پیش میشه تقریبا 23 سالم بود. تا اون موقع با کسی سکس کامل نکرده بودم چندتا دوست دوختر داشتم ولی به خاطر این که دختر بودن سکس باهاشون برام جذاب نبود. اینم بگم که اصلا علاقه ای به سکس از کون ندارم. سری اول که باهاش آشنا شدم به عنوان بازاریاب اومده بود شرکت. زن خیلی خوشکل و مهربونی بود و 29 سال بیشتر نداشت البته یه بچه 4 ساله هم داشت. چون شوهرش خلاف کار بود و تو زندان دنبال کارای طلاقش بود. و واسه اینکه رو پای خودش وایسه کار میکرد. همون اول احساس خاصی بهش داشتن نمی دونم به خاطر دلسوزی بود یا دوست داشتن…
 
بعد مدتی که می اومد سر کار باهام احساس راحتی میکرد منم چون تو برخوردم باهاش راحت بودم و همیشه به خاطر مشکلاتش هواشو داشتم باهام راحت درد دل می کرد. رابطه مون هر روز صمیمی تر شده بود.چهار ماه بود که کار می کردم مجبور شدم به خاطر قبولی تو کنکور کارشناسی ارشد به شهر دیگه که قبول شدم نقل مکان کنم. یادم نمیره یه روز بچه ها رو جمع کردم و گفتم دیگه نمی تونم اینجا فعالیت کنم. تقریبا با هم همه صمیمی بودم. بچه ها خیلی نراحت شدند قرار تصفیه رو باهاشون گذاشتم رفتند ولی زهره موندپیشم. وقتی تنها شدیم شروع کردیم به صحبت کردن از رابطه مون که وقتی به موضوع تعطیلی شرکت رسید شروع کرد به گریه کردن. حس عجیبی یه داشتم ولی نمی خواستم فکر کنه منظور خاصی ازش دارم چون اصلن به سکس باهاش فکر نمی کردم. کنارش نشستم و دستشو گرفتم دلداریش دادم آخرش خداحافظی کرد و رفت. تو اون مدتی که کارای پایانی رو انجام میدادیم احساسم بهش خیلی قوی تر شده بود بعضی وقتا دلم براش تنگ می شد. بعد از تعطیلی شرکت هنوز شهرستان بودم بعد یه هفته بهش زنگ زدم و احوالپرسی کردم ازش و صحبت کردیم و بعدش خدا حافظی. تلفن رو که قطع کردم تصمیم گرفتم احساسم رو بهش بگم ولی چون ازم بزرگتر بود یه جورایی ازش خجالت می کشیدم. بالاخره با اس ام اس موضوع رو بهش گفتم. اونم همین حرفا رو بهم زد. دیگه رابطه ای که باهاش شروع کردم یه رابطه عاشقانه بود. سری اول که باهاش تو پارک قرار گذاشتم دل تو دلم نبود زهره هم حسابی به خودش رسیده بود و کلی خوشکل تر شده بود. تقریبا یک ماهی از رابطمون ادامه داشت و شاید تو این یه ماه هر روز باهاش بیرون قرار میذاشتم. یه روز خونمون کس نبود و خانوادم رفته بودن مهمونی شهرستان دیگه و تا شب بر نمی گشتن منم به خاطر زهره نرفتم.
 
 
واسه این که غافلگیرش کنم موضوع رو بهش نگفته بودم . بهش زک زدم و بعد کلی صحبت گفتم که خونه تنهام و می خام بیای پیشم اونم از خدا خواسته قبول کرد و قرار و واسه 2 ساعت دیگه گذاشتیم. بلافاصله رفتم حموم و خودمو آماده کردم واسه یه سکس توپ با کسی که دوستش دارم. از حموم اومدم بیرون با حوله تنی و شرت مشکی که تنم بود نشستم رو مبل و منتظرش شدم. من چون ورزشکار حرفه ام بدن ورزیده ای دارم و پوستم سفیده با موهای قهوه ای روشن. وقتی رسید خونمون و زنگ رو زد دل تو دلم نبود وقتی دیدمش اول یه بوس از لباش گرفتم و محکم بغلش کردم و نشستیم رو مبل و بغلش کردم و شروع به صحبت کردیم. چون تابستون بود براش از یخچال شربت آلبالو اوردم تا از اشپز خونه بیام زهره مانتو و روسریشو در اورده بود نشسته بود رو مبل. کنارش نشستم و شروع کردم به صحبت کردن و بوسیدنش موهاشو خوشگل کوتاه کرده بود و یه تیشرت زنونه صورتی تنش بود پوست برنزش خیلی دوست داشتنی بود و بوی عطر خوبی میداد. زهره رو بغل کرده بودم و کیرم حسابی راست و سفت شده بود خودش این موضوع رو متوجه شد و خودشو می چسبوند بهم. بدون اینکه چیز خاص بهش بگو بهش گفتم دوست داری بریم رو تختم و زهره هم با یه لبخندی اکی رو داد بغلش کردم و بردم رو تختم که تو اتاقم بود. شروع کردم به در آورن لباساش و خوردن لباش. دوست نداشتم حرفی بزنم و زهره هم هی قربون صدقم می رفت. انگار تو ابرا بودم دوست نداشتم حرف بزنم حواسم فقط پیش زهره بود. یه دفه متوجه شدم زهره کاملا رخت زیرمه. بهم گفت امیر جونم تو که منو لخت کردی خودت لباسات تنت زود در بیار ببینه چی قایم کردی. منم از رو شیطنت گفتم : عزیزم هر چی هست مال توئه و حوله تنی و شرتمو در آوردم تا کیرمو دید لبخندی زد و به پشت که خوابیده بود پاهاشو برام باز کرد بدنم رو انداختم لای پاش و شروع کردم به خوردن لباش گردنش سینه هاش رسیدم به کسش حسابی خیش شده بود.
 
 
یه لیس کوچولویی زدم وبوسش کردم.نگا به صورت زهره کردم از شهوت سرخ شده بود. دیدم منتظر کیرمه 16 سانتیمه که بره تو کسش آخه دو سال بود که سکس نکرده بود. یه لحظه بلند شدم کاندوم بزنم بهم گفت که دستگاه داره و نمی خواد و چون خیالم ازش راحت بود که مشکلی نداره منم از خدا خواسته اومدم روش داشتم ازش لب می گرفتم کیرمو می مالوندم به کسش حسابی داغ شده بود می خواستم بشتر لذت ببره اول یکم با کیرم مالوندم بهش گفتم عزیزم آماده ای؟ با چشای خوشکلش یه اشاره داد آروم سر کیرمو هل دادم تو یه اخ کوچیکی زد منم به صورتش و عکس العملش نگاه می کردم. از این که این قدر ازمن لذت می برد حس خیلی خوبی داشتم .
کیرم رو اروم فشار دادم تو با این که حسابی خیس بود ولی کسش اینقد تنگ بود کیرم به زور می رفت داخل. کیرمو کشیدم بیرون و با یه حرکت قوی تر کیرم رو تا ته کردم تو کسش. یه آه بلندی کشید و محکم بغلم کرد منم مه حساب تحریک شده بودم تلمبه میزدم. سینه های زهره که با هر ضربه من جل چشام می لرزید خیلی بیشتر تحریکم می کرد. زهره هم لباشو گاز گرفته بود و تو چشام نگاه میکردو از حرکات لذت میبرد. کاملا حس میکردم چقدر داره لذت می بره. شاید 3 یا 4 دقیقه بود که داشتم تلمبه می زدم که آبم اومد با یه ضربه محکم ابمو ریختم تو کسش زهره هم اهی کشید فهمیدم اونم ارضا شده یه بار ولی هیچکدومون سیر نشده بودیم هنوز. بدون اینکه کیرم بخوابه به تلمبه زدن ادامه دادم. می دونستم که ارضای بدیم شاید 30 تا 40 دقیقه ای طول بکشه واسه همین خیالم راحت بود. یه کم که تو این حالت تلمبه زدم پوزیشنمون رو عوض کردیم. زهره هم حسابی حشری شده بود والتماسم میکرد محکمتر بکنمش. رو شکم خوابید منم خوابیدم روش یه ذره پاهاشو باز کردم کیرمو از پشت تا ته کردم تو کسش و دوباره شروع کردم به تلمبه زدن. دیکه صدای آه آه ها ش خونمونو پر کرده بود. منم که دیگه حسابی حشری شده بودم محکم ضربه می زدم و کیرمو می کردم تو کسش. زهره التماسم می کرد می گفت امیر محکم تر بکن دوست دارم محکمتر… همه کیرتو بکن توفدات بشم ….
 
 
این حرفاش دیونم می کرد. زیرم خوابیده بود و تلمبه می زدم کونشو بالاتر می آورد تا کیرم بیشتر بره تو کسش.منم تا اونجا که به تخمام می رسید کیرمو می کردم تو. سرشو برمی گردونو منم همزمان که از پشت تلمبه می زدم از بغل ازش لب می گرفتم. شاید 10 دقیقه ای همین مدل کردمش. از روش بلند شدم اونم حالت چهار دست و پا وایساد. دوباره رفتم پشتش و تو حالتی که رو زانو هام بودم دوباره کیرمو کردم تو. دستاشوگذاسته بو رو تشک منم دست راستم رو انداخته بودم از زیر سینه هاش و بغلش کرده بودم و لب می گرفتم و تلمبه میزدم اینبار خیلی محکم تر ناله می کرد. تو هر ضربه که به کسش می زدم سینه هاش رو می دیدم که تکون میخورن و میخورن به ساعد دستم که زیر سینه هاش بود. زهره هم فقط قربون صدقه ام میرفتو تشویقم می کرد که محکم تر بکنمش. انگار هیچکدوممون سیر شدنی نبودیم. تقریبا هر مدلی که تو دهنم بود کردمش. دوباره به پشت خوابوندمش رفتم لای پاهاش و کیرمو دوباره تا خایه کردم تو کسش. پاهاشو دور کمرم حلقه کرده بود و دستشو گذاشته بود رو پهلوهام منم هم لب می گرفتم هم به شدت تلمبه میزدم زهره هم فقط آه و ناله از شهوت. کم کم حس کردم دارم واسه بار دوم ارضا می شم شاید 40 دقیقه ای میشد که داشتم می کردمش. ضربه هامو محمکم تر میزدم تا هردومون بیشتر لذت ببریم. لحظه ای که اخرین ضربه هام میزدم زهره هم محکم چسبیده بود به قفسه سینم و سفت بغلم کرده بود. همزمان با هم ارضا شدیم و دوباره آب کیرمو ریختم تو کسش .
 
 
تا قطره آخر ریختم تو کسش و خوابیدم روش. جفتمون حساب عرق کرده بودیم. هنوز سیر نشده بودم می خواستم ادامه بدم ولی وقتی خستگیه زهره رو دیدم بی خیال شدم. آخه بیچاره حق داشت بعد دو سال سکس سنگینی بود بوسش کردم دوباره وبغلش کردم. وقتی به ساعت نگا کردیم گفت امیر دیرم شده باید برم خونه. بلند شد که راه بره از زور خستگی نزدیک بود بیفته. لباساشو پوشید. به نزدیک ترین آژانس زنگ زدم و فرستادم خونشون. یادمه وقتی ارضا میشد سر شونمو گاز گرفته بود که تا یه هفته جاش رو بدنم مونده بو . واسه اینکه خونوادم متوجه شیطنتم نشن همیشه لباسمو تو اتاقم عوض می کردم ولی هر وقت تو آینه جای دندوناشو می دیدم خاطره این سکس به یاد ماندنی تو ذهنم زنده میشد و هنوز بعد از 4 سال هر لحظش خاطرم هست. بعد از این جریان 5 یا 6 باری با هم اینجوری سکس کردیم ولی اولین سکسم همیشه تو ذهنم موند و همیشه با یاد کردنش لذت می برم چون بهتر از این نمیشد. بعد یه مدت که تو دانشگاه بودم زهره با یه مردی از فامیلای دورش ازدواج کرد. برام خیلی سخت بود ولی باید کنار می اومدم. آلان هم دورا دور ازش خبر دارم و همیشه براش آرزوی خوشبختی دارم. خیلی دوست دارم دوباره باهاش یکبار دیگه سکس کنم ولی فکر نکنم شدنی باشه.
 
نوشته:‌ امیر.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا