جنده محجبه

باسلام
 
.اسمم افشين 22 ساله از بوشهر.خلاصه 2 سال پيش يه روز داشتم تو يکى از خيابون محله هامون رد ميشدم ديدم يه دختر محجبه صورت پوشونده فقط چشماش پيدا بود از کنارم رد شد . يه عطرى به خودش زده بود که چند متر بعدش هم بوش ميامد .طالب شدم برم سر نخش پيدا کنم کسى نبود جز دختر عمم رفتم پيشش و قضيه رو گفتم شانس با من بود که طرف رفيق جنگ دختر عمم خلاصه بد جور پيله کردم که بايد شمارم بهش بدى يا شمارش واسم بيارى . اونم حرفم بهش رسوند قبول کرد فقط شرط گذاشت که فقط يک مرتبه بيشتر زنگ نميزنه منم قبول کردم . 2 روز از ماجرا گذشت شب بود ديدم گوشيم زنگ خورد گوشى رو جواب دادم بعداز سلام عليک گفت من نازيم آخه اسمش نازى بود وقتى خودش معرفى کرد داشتم از خوشحالى پر در مياواردم خلاصه حرف زدىم خنديديم وسط حرفهام رک بهم گفت من بدردت نميخورم ) قضيه رو وسط خاطراتم ميفهمين چرا اينجور گفت بهم ( منم کم نياواردم گفتمش حالا کو تا فردا کى مرده کى زنده ست امروزتو بچسب .بعداز چند ديقه گفت خداحافظ من احساس کردم رام شده و اين تماس آخرى نيست .
 
بعداز 1هفته صبح واسم زنگ زد گفت افشين کتابت بيار واسم منم که انتظار همچين تماسى رو داشتم گفتمش آدرس بده تا بيارم واسط گفت الان کتاب خونه سر خيابونتون هستم بيا اونجا . کتاب ورداشتم رفتم تو کتاب خونه تا الان هم صورتشو نديده بودم يهو يکى گفت افشين همين که روم برگردوندم واى چى بود صورت اينهو ماه خوشگل خوشگل صورت گرد چشماش بادمى سياه بزرگ و لبهاش خداى پوروتوز کرده حيکلش هم اندازه من بود 170 يا 175 ميومد پسر نفهميدم چطور کتاب دادمش نميفهمم خداحافظى کردم يا نه همش قيافه سکسش و اون کون گندش تو ذهنم ميومد . روز بعدش زنگ زد گفت افشين کجاى گفتم خونه گفت حوصلم سر رفته از بس درس خوندم گفتمش بيام با ماشين بريم چرخى بزنيم که قبول کرد زود ماشين روشن کردم رفتم دنبالش دم در کتاب خونه منتظرش موندم که يه خانم محجبه صورت پوشانده اومد سوار ماشين شد خوبيش اين بود که جلو هم نشست کنار دست من .رفتيم چند ساعتى چرخ زديم کلا تو راه سکوت بوديم اما من تو سرم داشتم نقشه ميکشيدم که چطور بهش تجاوز کنم سکوت شکوندم گفتم دنده پرايد درست جانميره بيا دستو بزار تا باهم دنده رو جا بزنيم
 
اونم نه تو کارش نبود دستش گذاشت بعد منم دستم رو دستش گذاشتم واى پسر چقدر نرم گرم بود خلاصه چند کيلومتر رفتى که گفت بريم کنار دريا ماشين پارک کن هواى بخوريم گفتم اى بچشم رفتيم کنار دريا پارک کرديم ماشين تو خود ماشين نشستيم تنقلات هم بود نوشيدنى ردبول هم بود خيلى پروو نبودم فقط زود رفتم از لب خوشگلش يه بوس آب دار گرفتم واى الان که مينويسم کيرم بلند شده زياد روى نکردم زود بردمش خونشون گذشت تا عيد نوروز فرا رسيد روز 2 عيد نوروز زنگ زد گفت افشين کجاى گفتم ولوو تو خيابونها گفت مياى پيشم تنهام خانواده همه رفتن مهمونى منم از خدا خواسته گفتم درو باز کن الان زود خودمو ميرسونم هنوز نزديک در نرسيده بودم که در باز شد طفلى پشت در منتظرم بود گفتمش کسى نيست گفت فقط خواهرم الهام هست خواهرش 3 سال ازش بزرگتر بود نازى 17 سالش بود سالم خواهرش کردم رفتم تو اتاق خود نازى شيرينى شربت آورد گفتم نميخواد جاى برى بيا پيشم بشين
 
اومد کنار دستم نشست يه شيرينى تو دهانم گذاشتم نصفش بيرون بود گفتمش بيا نصفش بخور همين که خواست بياد بخوره سرش از پشت گرفتم هى از لباى خوشگلى حال کردم بعد منو کنار زد رفت در اتاق قلف کرد اومد کنارم منم دل زدم به دريا همونجا روش خوابيدم واى نگو انگار رو خوشخواب خوابيدم يه لحظه دامنش زدم بالا شلوار نپوشيده بود اومدم بالا تر فقط يه شرت سبز تورى پوشيده بود گفتم بايد اول حشريش کنم بعد دست بکار بشم اول ازش لب گرفتم يه عطرى به خودش زده بود اون عطره بيشتر حشريم کرده بود لاله گوشش داشتم ميخوردم حرکاتم دست خودم نبود يه لحظه بخودم اومدم ديدم اينهو مار داره بخودش ميپيچه خلاصه گفتم بيشتر حشريش کنم وقتى بهم زنگ زد گفت بيا پيشم قبل از که بيام پيشش رفتم پيش رفيقم يه قرص ترمادول 200 انداختم بالا حسابى تو فضا بودم شنيده بودم که دختر حشرى بشه زود آب از کسش بيرون مياد همينجور که لب ميگرفتم دستم بردم رو شرتش آره از لابلاى تور شرتش آب اچمده بيرون انگشتم خيس کردم آوردمش گذاشتم تو دهانش واى من از اين لبهاش سير نميشدم ىه پيراهن دکمه دار پوشيده بود دکمه هاش باز کردم يه سوتين شيک همرنگ باشرتش سبر بود لباس در آواردم اولش ناز ميکرد نميزاشت سوتين در بيارم بعد که لمس سينهاش کردم ديگه بهم گير نداد واى چه پسونى داشت رنگ نکن دينش قهوه اى روشن بود انگار تا الان کسى نخورده بودش اولين کس بودم که خوردمش چقدر خوش بود تميز که نفهميدم چنديقه سينشو ميمکيده آب دهانم ريختم روش ماساژش ميدادم بخاطر قرص ترمادول دهانم خشک شده بود هى آب دهان از نازى ميگرفتم دهانم خيس ميکردم نيم تنه بالاش لخت کردم منو هول داد گفت نوبت منه من که تازه کيرم داشت بلند ميش تا لختم کرد شرتم در آو رد انگار کير تازه اولين بارش بود ديده
 
گفت چقدر بزرگه افشين چيزى بهش ميزى بزرگ شده تازه کير من هول هوش 19 يا 20 ميومد زياد بزرگ نبود اولش نميفهميد چکار کنم گفتم بزارش تو دهانت بازن نه رو بکار نبرد گذاشتش واى آب دهانش ليز و گرم بود حسابى حال کردم اينقدر بالا پاين کرد و هى بيضه هامو ميخورد اولين بارش بود آب دهانش خيس کرده بود شرتم و لباسم الان نوبت من بود پاينشو بخورم دامنش در آواردم واى پسر کسش باد کرده بود از حدش بالاتر اومده بود سرخ شده بود از بس فشار هوس روش بود شرتش در نياوردم چون تورى بود راحت تونستم پارش کنم آب از کسش داشت ميريخت کم کم بيرون گفتمش ارضاع شدى گفت نه ولى دروغ ميداد کيرم با آب کسش قاطى کردم بردم گذاشتمش تو دانش آب کسش خيلى ليز و گرم بود از آب دهانش بيشتر ليز بود خلاصه خيلى کثىف کارى کرديم همين باعث ميشد حشرى تر بشيم رفتم طرف کسش لامصب جاى مو نبود صاف صاف کرده بود کسش منم بيشتر حالش بگيرم دهانم بردم کنار کسش فقط نک زبونم ميزدم بهش
 
اينقدر ديوونش کردم که دادش در اومد گفت بهم کثافت چکار ميکنى ديوونم کردى بزار لاى پام تمامش کن همين جور بيشتر فوت دادم بيشترش حشريش کردم سر کيرم قرمز شده بود گذاشتمش در کسش گفت من پرده ندارم بزار بره تو کسم تعجب کردم دختر 17 سال پرده نداشته باشه ديد هيچ کارى نميکنم فقط دارم نگاهش ميکنم گفت بهم نترس کسى خرابم نکرده يا بهم تجاوز نکرده من خداى پرده ندارم به اين نوع پرده ارتجاعى ميگن اگر امشب هاشون سکس کردى گوشاد ميشن فرداشب دباره تنگ تنگ ميشن خوشحال شدم بخاطر همين قبلا بهم گفت بدرد ازدواج نميخورم بخاطر پرده نداره خلاصه کيرم بردم تو دهانش سرش خوب خيس کرد آواردم در کسش واى چقدر تميز شده بود سرخ اول يکم خوردم کسش بعد کيرم گذاشتم يواش يواش فرستادمش داخل .سرش که رفت جيغ خفيفى کرد بهاش بازى کردم سوراخش گوشاد بشه ديدم داره اشک ميريزه ادامه دادم تا نصف بردمش هى ميدادم بيرچن ميفرستادمش داخل تا ته فرستادمش داخل بعد خوشش اومد اىنقدر فرستادم داخل آواردمش بيرون که هردو داشتيم از حال ميرفتيم يه هو ديدم کيرم خيلى ليز شده راحت ميره و مياد تا خانمى ارضاع شده آب منم داشت ميومد
 
بهش گفتم گفت بيا بريز رو صورتم گفتم چرا گفت صورتم روشن ميکنه جوشاى صورتم ميبره با اينکه جوش نداشت تا خواست آبش بياد آواردمش بيرون بادست خودش جلغ زد واسم آبشو ريخت رو صورتش بعد بادست رو صورتش صافش کرد کيرم يکم خورد من افتادم حال بلدن شدن نداشتم خوابيدم رو کمر اومد کيرم کرد تو کسش با اينکه کيرم خمار بود فرستادش تو کس گرمش و خوابيد روم بعد از اون قضيه چند بار کردمش بازم کسش تنگ بود مثل روز اول.
 
 
نوشته:‌ افشين  لى

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا