پرده بکارت یا زنجیر اسارت

سلام.اسمم نگینه این داستان اولین سکسمه…

این داستان مربوط میشه به دو سال پیش. من از سکس فوق العاده وحشت داشتم میترسیدم که دردش خیلی زیاد باشه و نتونم تحمل کنم.برای همین شب ازدواج یا همون شب زفاف اینقدر گریه کردم و محمد (شوهرم)رو قسم دادم که دلش برام سوخت ولی ازم قول گرفت که هر وقت امادگیشو پیدا کردم بهش بگم.تو تابستون بود.از سر کار بر گشته بودم و تصمیم گرفتم برم حموم که خستگی از تنم دربیاد. یه دوش سرسری گرفتم و به قول قدیمیا گربه شور کردمو از تو حموم اومدم بیرون.حولمو پیچیدم دورم و رفتم تو اشپزخونه که اب بخورم.شیشه اب دستم بود و داشتم سر می کشیدم که در باز شد.حدس زدم که محمده ولی وقتی سلام کرد و صداشو شنیدم فهمیدم خودشه.

برگشتم و بهش سلام کردم که دیدم حالت نگاهش مث همیشه نیست.نگاهش خمار بود و میخ شده بود روی سینه هام.اب دهنشو به زور قورت داد و اومد جلو.فهمیدم که بهم نیاز داره.ولی هنوزم اون ترس لعنتی تو وجودم بود.محمد جلو تر اومد تا اینکه فاصله اش با من شد فقط یه قدم.هرم نفساش به صورتم میخورد و منو پر از نیاز میکرد.هم اون به من احتیاج داشت هم من به اون.میخ شد رو لبام.چشمامو بستم که لبای داغشو چسبود رو لبام.نرم و شیرین لبامو بوسید که اروم اروم دستش رفت سمت حوله ام.هلش دادم عقب و با ترس نگاهش کردم که گفت نترس.حولمو باز کرد.سینه هام افتاد بیرون.شروع کرد به خوردنشون.وقتی سیر شد دستمو گرفت برد تو اتاق خواب.منو خوابوند خودشم لباساشو در اورد و دراز کشید روم.تمام بدن خیسمو لیسید و بوس کرد تا اینکه رسید به کسم.

زبونشو کشید رو کسم که آهم رفت هوا.با چوچولام بازی کرد.بدون اینکه بپرسه ساک میزنی یا نه اومد جلو و کیرشو گرفت جلو دهنم.منم تو عمل انجام شده قرار گرفتم کیرشو خوردم.شده بود عین فولاد.دو سه دقیقه ای ساک زدم که عقب رفت و سر کیرشو گذاشت رو سوراخ کسم.دستشو گرفتم و فشار دادم.میترسیدم.خیلی .داشتم بهش نگاه میکردم که یهو پایین تنه ام سوخت.جیقم رفت هوا.محمد کیرشو سریع در اورد و گفت چی شد.گریه ام گرفته بود.بهش نگا کردم که گفت دیگه تموم شد.خانوم شدنت مبارک .لبخند زدم که دیدم دوباره داره کیرشو میکنه تو.هنوزم درد داشتم.کیرشو کامل کرد تو و بعد در اورد که دیدم خونیه.رفت دستمال اورد و خونارو پاک کرد. دوباره شروع کرد به تلمبه زدن.اینقدر محکم این کار رو میکرد که حس کردم واژنم به گا رفت.کامل بهم چسبیده بود و تند تند تلمبه میزد.حس کردم ارضا شدم.کیرشو در او رد و شروع کرد خوردن ابم.از تماس زبونش با کسم یه حالی شدم. کیرشو کرد تو دهنم که کامل ساک بزنم.وسطای ساک زدن ارضا شد و مجبور شدم بخورم….

وقتی که رفت احساس کردم بزرگترین هدیه دنیا رو بهم داده. پرده بکارت یا زنجیر اسارتم پاره شده بود و آزاد شده بودم. آزاد از وحشت از دست دادنش ،آزاد از وحشت از سکس، کاش زودتر از اینها از شرش راحت شده بودم…

نوشته:‌ نگین

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «پرده بکارت یا زنجیر اسارت»

  1. من واقعا متاسفم بابت این عقیده غلط یک سری که فکر می کنن پرده بکارت یعنی فرد رابطه جنسی نداشته.این عقیده غلطه.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا