پسر اوبی

من اراد ۲۰سالمه پسر خیلی حشریم سفیدم و لاغر کونم تپل تره به اقا های سن بالا شدیدا علاقه دارم مخصوصا اگه چاق و پرمو باشن من تاحالا نداده بودم و سوراخم صفر بود ولی خودمو انگشت میکردم یروز حشری بودم رفتم بدنمو شیو کردم کامل برق انداختم چنتا عکس خوب از خودم گرفتم و […]

پسر اوبی بیشتر بخوانید »

لزبین دلشکسته

۱۵ یا ۱۶ ساله بودم که عاشق دبیر تاریخم شدم. یه زن بذله گو و شوخ بود. حدود ۴۰ ساله. پوست سبزه ای داشت با دماغ درشت ولی اخلاق نمکیش خیلی به دل مینشست. یه روز زدم به در پرویی و گفتم خانم چند تا بچه داری و چند سالته و اینا. اونم همشو جواب

لزبین دلشکسته بیشتر بخوانید »

طعم لذتبخش سکس

سلام اسمم آیدا است ۴۵ ساله‌ام از ۱۳ سالگی طعم لذتبخش سکس را در یک روز بارانی چشیده ام … تک دختر خانواده ای ثروتمندم زیبایی و تناسب اندامم زبانزد فامیل و غریبه هاست پدرم در گوهردشت طلافروشی داشت و باغ و مستقلات و ماشین و دو دهنه مغازه که اجاره می‌داد هنوز داریم دست

طعم لذتبخش سکس بیشتر بخوانید »

منو جرررررم دادن

سلام هانیه هستم ۲۲ساله واین داستان که تعریف میکنم واقعیت است و مربوط به زمانیکه هفده سالم بود که میخام بنظرهمه دوستان برسونم اول ازخودم میگم دختری هستم که ۱۷۰قدم است بانوهای مشکی و سفید پوست هستم ، قضیه برمیگرده به زمانیکه من واسه کنکور داشتم شدیداً درس می‌خواندم و به توصیه یکی از دوستانم

منو جرررررم دادن بیشتر بخوانید »

داشتم میدادم که …

سلام. من ندا هستم ۵۱ ساله. این داستان روایت خرید خونه ایه که سال ۸۹ اتفاق افتاده یعنی زمانی که من ۳۸ سالم بود. من و شوهرم هر دو شاغلیم و اون موقع قصد داشتیم دومین خونه ی خودمون رو بخریم. با مقدار پولی که پس انداز داشتیم خونه ی مناسبی پیدا کرده بودیم البته

داشتم میدادم که … بیشتر بخوانید »

گذاشت به کص خانم جان

با سلام داستان من از اونجایی شروع میشه ک اولا من بسیار متعصب و بد غیرت بودن طوری که زن اولم و سر همین موضوع از دست دادم بعد پنج سال دوباره ازدواج کردم با دختری که از خودم هفت سال کوچکتر بود ولی ازدواج اولش بود خیلی خوشحال بودم بعد که ازش پرسیدم چطور

گذاشت به کص خانم جان بیشتر بخوانید »

زمانی برای مستی بیغ ها

روز اول هفته بود و تازه رسیده بودم. یه روز سرد زمستونی. یه تیپ تقریبا اسپورت زده بودم با شال گردن و یه کت بارونی. رفتم داخل اتاقم بعد از سلام کردن با همکار ها فقط دلم یه کافی گرم میخواست. صدای نفس ها و تپش قلبم رو احساس میکردم در حالی که داشتم سیستم

زمانی برای مستی بیغ ها بیشتر بخوانید »

گی نیستم اما کون میدم

سلام آرش هستم از کرج قد ۱۶۸ وزن ۶۴ تپلم و سفید من یه پسر دایی داشتم از خودم یکسال و دو ماه بزرگتر بود. یادمه اولین بار که ۱۳ سالم بود اون توضیح داد بهم درباره سکس و کردن و دادن با اصرار زیاد بالاخره موفق شد منو راضی کنه که پیش هم لخت

گی نیستم اما کون میدم بیشتر بخوانید »

همیشه حشری

من و هانیه بچه های ماقبل آخر و آخر یه خانواده شلوغ و مذهبی هستیم که اختلاف سنی قابل توجهی با خواهر برادرهای بزرگتر مون داریم. همین اختلاف سنی باعث میشد که احساس کنیم نه تنها با پدر مادرمون، که حتی با خواهر برادرهامون هم از دوتا نسل متفاوت هستیم. واسه همین من و هانیه

همیشه حشری بیشتر بخوانید »

میکنه منو

سلام. اسمم وحیده این خاطره برای سه هفته پیشه. من ۲۲ سالمه و مشخصات ظاهریم بدون ریش و تپلم از ۱۵ سالگی حس مفعول بودن بهم غالب شد، و تا پایان دبیرستان هی توسط همکلاسی هام انگشت میشدم و خوشم میومد تا اینکه زد کنکور دادم سمنان قبول شدم، هزارتا گره گور حل کردم تا

میکنه منو بیشتر بخوانید »

پیمایش به بالا