به آرزوم رسیدم

با سلام به دوستان عزیزم.رویا سکسی هستم وبا یه خاطره دیگه که خیلی برام جذاب وخاطره انگیز بوده برگشتم.امیدوارم بازم باهام همراه باشین. یه روز سر ظهر که داشتم ازمدرسه به خونه برمیگشتم گوشیم زنگ خورد ودیدم که روژان پشت خطه.وقتی باهاش صحبت کردم دیدم حالش خرابه وحسابی آمپر حشرش زده بالا وازم کمک میخواد.بهم گفت که بعد ازظهر توی خونه تنهاست وازم خواست که پیشش برم وباهاش لز کنم.بعد از اون روز که من وروژان با رضا سکس کرده بودیم دیگه باهاش لز نکرده بودم وحالا که خودش ازم خواسته بود منم تحریک شدم که برم ودوباره اون اندام سکسی وجذاب رو ببینم وباهاش حال کنم.واقعا دختربه سن وسال روژان تا این حد هات وسکسی ندیده بودم.خلاصه قبول کردم وگفتم که راس ساعت 4 عصر به خونشون میرم.اونم کلی خوشحال شد وتشکر کرد.

 

هنوز موفق نشده بودم که مخ منصور پدر روژان رو برای سکس بزنم اما همین قدر که زمینه سکس بین رضا وسمیرا رو فراهم کرده بودم می دونستم که می تونم روی سکس با منصور حساب باز کنم.البته راهی برای این اتفاق پیدا نمی کردم.بعد ازظهر به خونه سمیرا اینا رفتم و برخلاف انتظارم ماشین منصور رو پارک شده جلوی خونه دیدم.روزان که گفته بود تنهاست پس ماشین منصوز اون جا چیکار می کرد.کنجکاو شدم وبا خودم گفتم:نکنه کاسه ای زیر نیم کاسه باشه.خلاصه با تردید زنگ زدم وارد خونه شدم.سمیرا خونه نبود اما منصور وروژان به استقبالم اومدن.با دیدن هیکل جذاب ومردانه منصور دست وپاهام سست شدن اما به روی خودم نیاوردم.روژان هم منو به بهانه درس کار کردن به اتاقش راهنمایی کرد.خیلی دوست داشتم که بدونم جریان ازچه قراره.با هم وارد اتاق شدیم وقبل از اینکه من حرفی بزنم روزان گفت:خاله تو اون روز موقع سکس گفته بودی که دوست داری با بابای من سکس کنی.میخوام بدونم واقعا میخوای یا اون روز توی حشر بودی این حرفو زدی؟با تعجب نگاهش کردم وگفتم:منظورت چیه؟روژان:اگه بخوای با بابا سکس کنی من می تونم ردیفش کنم.همون طوری که تو باعث سکس من وآقا رضا شدی.-:چطوری میخوای ردیفش کنی؟روزان:من با بابا سکس می کنم.دیگه داشت برق ازسرم می پرید.

 

فقط همین کم مونده بود که روزان با پدرش سکس کنه.وقتی تعجب بیش ازاندازه منو دید گفت:من ومامان که با هم لزمی کردیم کم کم مامان منو وارد سکس های خودش با بابا کرد والان ما خانوادگی با هم سکس می کنیم.-:یعنی تو به پدرت کون میدی؟روژان:آره.البته بابا قول داده پرده ام رو هم بزنه وبتونه کسم رو هم بگاد اما من زیاد حرفش رو جدی نمی گیرم.دیگه مغزم داشت سوت می کشید.ارتباط با چنین خانواده سکسی می تونست فوق العاده باشه.-:حالا چطوری باید با بابات سکس کنم؟روژان:خیلی راحت.ما اینجا لخت میشیم وبعدش من بابا رو صدا میزنم که بیاد.اون میدونه که تو ومامان با هم لز انجام میدین.-:اما من دوست دارم بابات منو لخت کنه.هنوز حرفم تموم نشده بود که در اتاق باز شد ومنصوروارد اتاق شد.چقدر هیکلش جذاب وخواستنی بود.منصور:پس دوست داری من لختت کنم؟با شنیدن این حرف دستم رو روی کسم کشیدم وروژان هم ازروی لباس مشغول مالیدن سینه ام شد.منصور بهمون نزدیک شد ولبم رو بوسید ودستم رو گرفت وبه سمت اتاق خودشون کشید.با منصور وارد اتاقی شدم که سالها دوست صمیمیم دراون توسط شوهرش گاییده شده بود وحالا من اومده بودم تا جای سمیرا رو بگیرم وزیر کیر شوهرش گاییده بشم وبه بهشت برسم.نمیدونم چرا اون زمان دوست نداشتم روژان درکنارمون باشه.اما روژان بود ومیخواست با کمک من پدرش رو به جاهای خیلی خوب برسونه.

 

 

منصور منو روی تخت خوابوند ویکی یکی وبا آرامش لباس هام رو ازتنم دراورد.دلم می خواست هرطوری که دلش میخواد باهام رفتار کنه.روژان هم خودش لباس هاش رو ازتنش دراورد وکنارم دراز کشید.حالا من وروژان لخت درکنار هم قرار داشتیم ومنصور داشت بدن ظریف وزیبامون رو ورانداز می کرد.خیلی زود لباس هاش رو ازتنش درآورد وبرای اولین بار چشمم به جمال مبارک کیرش روشن شد.کیرخیلی بزرگ نبود اما خیلی خوشگل وخوردنی بود.منصور روی من دراز کشید ولبش رو روی لبم قرارداد.من ومنصور مشغول لب بازی شده بودیم وروژان هم داشت کسش رو می مالید وبا خودش ور می رفت.منصور به سراغ سینه هام وسپس تمام نقاط بدنم رفت وبدنم رو غرق بوسه های ریزوعاشقانه کرد.این بار بین پاهام قرار گرفت ومنم پاهام رو ازهم باز کردم.منصور سرش رو به کسم نزدیک کرد ومشغول لیسیدن کسم ومکیدن چوچوله ام شد.همزمان روژان هم داشت سینه هام رو می مالوند ومن از دوطرف درحال لذت بردن بودم.منصور خیلی ماهرانه داشت کسم رو می لیسید ومنم که ازبس حشری بودم خیلی زود به ارگاسم رسیدم.منصور این بار به سراغ روژان رفت ومشغول لیسیدن کسش شد ومنم سرم رو به طرف روژان برگردوندم ولبم رو روی لبش گذاشتم.

 

 

روژان همون طور که به من لب می داد آه وناله های ریز وشهوتی می کرد وازلیسیده شدن کسش درحال لذت بردن بود.منصور محکم زبونش رو به کس دخترش میزد وهر بار روژان ناله می کرد وبه قدری این حرکت تکرار شد که روژان هم جیغ خفیفی کشید وارضا شد.منصور دوباره به سراغ من اومد واین بار برای گاییدنم آماده شد.خودش بین دو تا پام قرار گرفت وکیرش رو با کسم تنظیم کرد وبا یک فشارتمام کیرش رو وارد کسم کرد ومن ازفرط لذت آهههههههه بلندی کشیدم.بالاخره به آرزوم رسیده بودم وداشتم کیر منصور رو درکسم احساس می کردم.منصور شروع به تلمبه زدن کرد وابتدا به آرامی وسپس محکمتر وسریعترکیرش رو درکسم عقب وجلو می کرد وهر بار من آههههههه می کشیدم وتقاضا می کردم که منصور مقدار بیشتری ازکیرش رو وارد کسم کنه.همزمان با کس دادن به منصور مشغول خوردن ومکیدن لبهای روژان بودم وسینه هام هم به تصرف دستای قدرتمند منصور دراومده بودن.حالا دیگه تلمبه های منصور محکم تر ازهرزمان دیگری شده بودن وداشتن کسم رو بگا می دادن.پس ازچند دقیقه منصور بالای سرم حاضر شد وکیرش رو مقابل صورتم گرفت.منم درنگ نکردم وکیرش رو توی دهنم گذاشتم ومشغول سلک زدن شدم.کیرش خوشمزه ترین کیری بود که تا حالا خورده بودم.خیلی حرفه ای وماهرانه کیرش رو خوردم ووقتی خوب خیس شد کیرش رو ازدهنم بیرون آورد وبه سراغ روژان رفت.روژان رو به حالت سگی خوابوند وخودش پشت سرش حاضر شد.اولین بار بود که شاهد گاییده شدن دختری توسط پدرش بودم.روژان قاچ های کونش رو ازهم باز کرد ومنصور کمی تف به سوراخ کون دخترش مالید وکیرش رو با سوراخش تنظیم کرد وبا یک فشار سرکیرش وارد مقعد روژان شد.

 

 

روژان یک آخ گفت لبش رو گاز گرفت.معلوم بود که کمی درد داره اما درد به نظر اون قدر نبود.خیلی زود تلمبه های منصور آغاز شد وکیرش با سرعت وقدرتی باور نکردنی درکون تنها دخترش عقب وجلو میشد.بدن روژان هم براثر گاییده شدن به عقب وجلو می رفت وسینه های درشتش هم بدجوری می لرزیدن.منم سینه های روزان رو درمشت گرفتم ومنصور هم که دیگه وحشی شده بود داشت با قدرت کون دخترش رو می گایید.با دست موهای روزان رو می کشید وهمزمان کیرش رو با قدرت به ته کونش می کوبید وروزان هم با آه وناله هاش همراهی می کرد.چند بار دیگه منصور کیرش رو درکون دخترش عقب وجلو کرد وسپس بیرون کشید ودرمقابلش قرار گرفت.روزان کیر پدرش رو توی دهنش گذاشت وبا اشتها مشغول خوردنش شد.منصور هم سر روژان رو با دستاش گرفته بود ومحکم توی دهنش تلمبه میزد.وقتی که کیرش دوباره خیس شد منصور به سراغ من اومد واین بار ازمن خواست که قنبل کنم وکیرم رو دراختیارش قرار بدم.منم طبق خواسته اش عمل کردم.منصور پشت سرم حاضر شد وکیرش رو با سوراخ کونم تنظیم کرد وبا یک فشار نصف کیرش وارد کونم شد.من کمی از روژان گشادتر بودم وکمتر درد کشیدم اما این به اون معنا نبود که اصلا درد نداشته باشم.درد ولذت با هم قاطی بود ومن حتی اون درد رو هم دوست داشتم.

 

 

با یک فشار محکم دیگه تقریبا تمام کیرش وارد کونم شد وتلمبه زدن های بی امانش شروع شد.با دست به باسنم میزد ومن آخ می گفتم واونم حشری تر میشد.کیرش با تمام قدرت وارد کونم میشد ومنم با التماس ازش می خواستم که منو بگاد.اونم که دیگه ازخود بی خود شده بود کیرش رو تا دسته وارد مقعدم می کرد وآههههههه می کشید.من یک بار دیگه ارضا شدم ودرست درهمون زمان بود که منصور چند تلمبه محکم دیگه توی کونم زد وگفت:دارم میام عزیزم.کجا بریزم.-:بریز توی دهنم عشقم.دلم میخوادآبتو بریزی تا ته حلقم ومن داغیش رو احساس کنم.منصور کیرش رو ازکونم بیرون کشید ومنم سریع برگشتم وکیرش رو توی دهنم گذاشتم ومشغول ساک زدن شدم.منصور هم کیرش رو تا دسته توی حلقم فرو کرد وناگهان آبش با فشار زیادی توی دهنم وحلقم پاشید ومنم تا قطره آخرمنی منصور رو خوردم وهیچی واسه روژان نذاشتم.این سکس سه نفره ما هم به پایان رسیده بود ومن داشتم واسه یه ضربدری تمام عیار 5 نفره که دیگه حتی اسمش ضربدری هم نبود برنامه ریزی می کردم.امیدوارم ازاین خاطره هم خوشتون اومده باشه.نظرات دلگرم کنندتون فراموش نشه تا بازم براتون بنویسم.بی نهایت ازهمتون سپاس گزارم.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

6 دیدگاه دربارهٔ «به آرزوم رسیدم»

  1. کیان خان

    خیلی داستانت قشنگ بودفقط قدرت تخلیت کم بودسعی کن سری بعدی بیشترفیلم نگاه کنی.فکرمیکنم داستان بعدیت سکس به کل محلتون باشه

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا