کون بزرگ مهران جون

سلام به همه  مخصوصا آقایان سن بالا که من عاشقشونم میمرم برای کیرشون . امروز میخوای داستان واقعی و صد درصد واقعی اولین کون دادنم به یک مرد و اولین تجربه ی من برای گی رو براتون تعریف کنم. داستان از این جایی شروع میشه که من برای اوقات فراغت خودم بیشتر اوقات به استخر میرفتم و این داستان هم در تاریخی که هیچ وقت یادم نمیره : 7/11/1390 که من در اون روز به قول معروف اولین سکسم رو داشتم که تا اون روز کون سفید من بسیار کوچک بود ولی خیلی نرم بود چون به کون مامان گلم رفته بود در اون روز کون بسیار کوچک من تبدیل شد به یک کون تپل و بسیار بزرگ که الان حملش برام مشکل است

 

من اون روز که زمستان بود و هوا هم سرد بود به استخر رفتم و وقتی رفتم تو رختکن لباسم رو در بیاورم دیدیم یک مردی با سن 50 ساله خیلی داره بهم نگاه میکنه و همش منو باسنم رو نگاه میکرد من لباسام رو درآوردم و به داخل استخر رفتم حدود نیم ساعت از سانس استخر گذشت احساس کردم اون مردی که داشت نگام میکرد همش دنبالم منم از ترس این مرد رفتم تو سونا بخار چون هوای داخلش گرمه وداغه زیاد کسی نمیاد رفتم چند دقیقه اونجا نشستم دیدم یک دفعه اون مرده اومد داخل بهم سلام کرد و اومد کنار من نشست و بهم گفت چقدر هواش گرمه منم گفتم اره یک دفعه شروع کرد بحث کردن درباره ی چیز های چرت وپرت باهم حرف میزدیم که بهم گفت یک سوال ازت دارم منم گفتم بله بفرمایید گفت اسمت چیه من گفتم مهران هستم برای چه گفت هیچی میخواستم بدونم به اسم صدات کنم گفتم آهان بهم گفت تا به حال دیدی دوتا مرد باهم بازی کنن گفتم چه بازی گفت مثلا یک نفر با کون یک پسر دیگه بازی کنه گفتم شنیدم ولی نه گفتم چطور مگه گفت ندیدی که چی شده تو کوچه ی ما ساعت 12 شب دو تا پسر داشتن باهم این کارو میکردن چقدر زشت

 

منم همش حرفشو تایید میکردم یک دفعه دیدم دستشو آروم برد زیر باسنم گفت چه باسن نرمی داری منم خندیم گفت بله گفت باسنت تو خانواده تون به کی رفته گفتم یعنی چی گفت منظورم اینه که بدنت به کی رفته گفتم خودم فکر میکنم به مامانم چون بدن مامانم هم مثل من نرمه گفت چه خوب اتفاقا منم 3 تا دختر دارم مادرشون انقدر بدنش نرمو بزرگه بدن دخترامم به اون رفته منم گفتم بله همینجوری داشت باهام صحبت میکرد یک دستشو کرده بود تو کونم من هی میترسیدم کسی نیاد آبروم بره چون حقیقت دستوشو کرده بود تو کونم یک آرامش بهم میداد بعد آخر گفت مهران جان یک پیشنهاد بدم قبول میکنی گفتم چی هست گفت از خواهش دارم امروز بیا بریم خونه ی من من با تعجب گفتم برای چی گفت من ازت خوشم اومده بیا باهم از اون بازی ها کنیم میای گفتم ببخشید منو شمما سنمون بهم نمیخوره که گفت فرق نمیکنه تو بیا من برات هرچی بخوای فراهم میکنم پول خوراکی .

 

هر چی که بگی منم گفتم نه مسئله اینا نیست آخه من از این کارا تا به حال انجام ندادم نمیدونم چه جوری گفت تو بیا من بهت یاد میدم گفتم بهش حالا چرا بامن تو که خودت زن داری بروی باز نت این کارا رو بکن گفت آخه من ازتو خوشم اومده بعدش هم من نمیتونم تو این سن برم از زنم خواهش بکنم بیاد بکنمش قبول نمیکنه منم یک لبخندی بهش زدم بهم گفت قبوله میای بریم گفتم چی بگم گفتم بریم گفتم باشه بریم بعد باهم سریع رفتیم لباسامون رو عوض کردیم و رفتیم بیرون بهش گفتم با چی میخوای بریم بهم گفت همین حا وایسا من برم ماشین رو روشن کنم بیام رفتش دیدم با یک ماشین شاسی بلند لندکروز اومد بهم گفت بریم عزیزم بیا سوارشو رفتم تو ماشینش نشستم بهم گفت ساکتو بزار عقب گفتم باشه بعد همینجوری داشتیم میرفتیم بهم گفت میدونی برای چی اسرار کردم امروز بیای خونم گفتم برای چی گفت امروز خانموم با دخترام ظهر رفتن خونه مادربزرگشون کرج فردا صبح هم میان بعدش هم منم امروز خیلی کیرم راست شده بود آرزو داشتم امروز یک نفر بیاد بهم تا بکنمش گفتم بله بهم گفت راستی تا به حال به کسی کون دادی گفتم نه برای چی گفت نه میخواستم ببینم سوراخ کونت گشاده یا تنگه منم گفتم تا اونجایی خودم میدونم تنگه بهم گفت عزیزم نگران نباش گشادش میکنم گفتم باشه حالا نمیرسیم گفتم الان رسیدیم

 

رفتیم تو کوچه بعد دیدم یک آپارتمان خیلی شیک 4 طبقه درشو با ریموت باز کرد رفتیم داخل بعد ماشینو گذاشت تو پارکینگ بهم گفت بریم باهم از ماشین پیداه شدیم بعد بهش گفتم طبقه چندمین گفت 3 بعد رفتیم تو آسانسور یک دفعه شروع کرد تو آسانسور منو مالش دادن گفت الان میرسیم عزیزم رسیدیم رفتیم سمت خونه درو باز کرد رفتیم داخل دیدم یک خونه ی بزرگ حداقل 200 متر بود سه دست مبل خیلی بزرگ رفتیم داخل بهم گفت بشین رو مبل من لباسامو عوض کنم رفت لباشو عوض کرد اومد لخت لخت شد دیدم یک کیر بلند کلفت گفت ببوسش گفتم بله گفت ببوسش منم سر کیرشو بوسیدم گفت چیزی میخوری گفتم نه عزیزم الان چیکار کنیم چون من دیرم میشه گفت تازه اومدیم باهم باشیم بعد بهم گفت لباساتو در بیار منم لباسامو درآوردم یک دفعه کون سفید نرم منو دید شروع کرد مالش دادن بعد بهم گفت تف بریزم تو سوراخت یا کرم گفتم کرم بیار رفت کرم آورد بعد اومد بماله سر سوراخم بهم گفت راستی یادم رفتم بیا همرام گفتم چی شد گفت بیا منو برد تو اتاق زنش بعد در کشو رو باز کرد بهم گفت بشین یک سوتین شورت خوشگل با یک جوراب شلواری یک چیزی پیدا کن با سلیقه خودت بپوش بیا گفتم مگه واجبه بهم گفت این جوری حال میده گفتم باشه بعد رفت بیرون درو بست

 

منم نشستم در کشو رو باز کردم دیدم نزدیک 10 یا 20 سوتین رنگی یک رنگه سبزشو پوشیدم بعد کشو پایینی رو باز کردم دیدم یک عالمه شورت تنگ . کشی . رنگی . سفید . قرمز . مشکی یک رنگ قرمزشو برداشتم پوشیدم و بعد در کشو سومی رو باز کردم دیدم 3 .4 تا جوراب . ساپورتو توشه یکی از جواربو رو برداشتم که روش یک طرح گل بود جوراب شلواری بود اونم برداشتم ولی به سختی کردم پام بعد رفتم جلوی آیینه دیدم وای چه سکسی شدم خودم از خودم خوشم اومد بعد دیدم روی کشو رژ لبو مداد ابرو از این جور چیزاست یک رژ قرمز رو رداشتم زدم روی لبم بعد درو باز کردم دیدم یک دفعه نگاه کرد به من گفت وای خدا الانه که بیهوش بشم چه سکسی شدی گفتم باشه ممنون بیا کارمون رو بکنیم بعد بهش گفتم ببخشید من تا اینجا باشما اومدم آخر اسمتون رو نپزسیدم چی بود اسمتون بهم گفتم من بهرامم عزیزم گفتم آهان بعد خوابیدم روی کاناپه یک زره کرم مالید سر کیرش یک زره دیگه مالید سر سوراخ کونم بعد اومد کیرشو بکنه تو کونم من یک جیغی از درد کشیدم گفت آروم عزیزم بعد آروم آروم کیرشو کرد تو کونم منم هی میگفتم آه آه آه آه تروخدا آروم تر بهرام بعد همینجوری کیرشو کرد توکونم سه چهار بار بعد آخرش داشت آبش می اومد بهش گفتم حواست باشه تو کونم نریزی گفت حواسم هست منم داشته در حال کون دادن یک دفعه دیوانه آب کیرشو ریخت تو کونم من یک دفعه گفتم دیوانه چیکار کردی بعد گفت ببخشید نتونستم جلوی خودم رو بگیرم منم سریع رفتم تو دستشویی کونم شستم بعد اومدم بهم گفت چی میخوری عشقم گفتم چی من دیرم شده گفت مگه میزارم شام نخورده بری بیرون بعد به زور نگه داشت بهم گفت من پیتزا میخورم توهم میخوری گفتم باشه…

 

بعد دوتا پیتزا با مخلفات سفارش داد تا پیتزاها داشت می اومد بهم گفتم عاشقتم مهران جون درد داشتی گفتم آره خیلی گفت عیب نداره اولش بود بعدا خوب میشه بعد بهم گفتم کیرمو میخوری منم چون خودم خوشم می اومد گفت آره عزیزم بعد همیجوری کیرشو کرد تو دهنم هی براش ساک زدم بعد خودش گفت بسه عزیزم بعد پیتزا ها رو آوردن باهم خوردیم بعد منم لباسای زنشو عوض کردم لباسامو پوشیدم بعد یک ایران چک 50 هزاری بهم داد گفت اینو بگیر الان زنگ میزنم آژانس بیاد گفتم این کارا چیه گفت بگیر عشقم بعد شمارشو بهم داد تا هروقت خودم خواستم بهش زنگ بزنم بعد آژانس اومد من رفتم خونه اون شب بهترین شبه زندگیم بود چون خیلی حال کردم بعد رفتم خوابیدم فردا صبح بلند شدم دیدم کونم چقدر درد میکنه مخصوصا سوراخم تحمل کردم تا فردا خلاصه دو روز گذشت دیدم کون خوشگل من خیلی متورم شده بزرگ شده تپل نرم بعد گفتم ای خدا چرا این جوری شد کونم اخر سر از اتاق اومدم بیرون رفتم تو آشپزخونه مامانم بهم گفتم مهران باسنت چقدر بزرگو کبود شده چی شده گفتم هیچی خوردم زمین بهم گفت مواظب باش گفتم چشم مامان جون اینم شد داستان بزرگ شدن کون سفید خوشگل خودم کی من الان دارم خودم انگشت میکنم و با اجازه ی همه ی دوستا دارم یک خیار کلفت میکنم تو کونم.

 

همتون رو دوست دارم و حتما گی رو یا سکس با مرد های خوب رو تجربه کنید.

نوشته: مهران

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «کون بزرگ مهران جون»

  1. با سلام من 27 سالمه از شمال دنبال مردای سن بالا هستم بالا 38 باشه خیلی بهتره که بهشون کون بدم اگه مایل هستید ای دی منو اد کنید فقط سن بالا باشه خواهشا ای دی من embajada17

  2. خانمهای داغ وسکسی کیرکلفت مخصوص داغترین خانم میشه
    ۰۹۳۹۳۶۳۱۲۹۸

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا