سلام بچه ها.
اسمم عرفان 23 سالمه و قیافمم به قول دوستام خیلی سکسیه و ازوقتی یادمه همه بهم میگفتن بچه خوشگل وآرزو داشتن باهام سکس کنن.اندامم انصافا خیلی سفید وسکسیه وکون نرمی دارم.این خاطره که میخام تعریف کنم برمیگرده به دوران راهنمایی,زمانیکه اوج حشری بودنم بود.هم کلاسیام خیلی باهام ورمیرفتن تا مخمو بزنن ولی دوس نداشتم همه بفهمن که اینکاره ام.یه روز که با یکی از همسایه هامون جلوی درنشسته بودیم اتفاق جالبی افتاد.پسر همسایه که اسمشم حسن بود و 2سال ازمن بزرگتربود شروع کرد به انگشت کردن من ,تو کوچه هم چند نفر دیگه بودن ومنم مجبور شدم ساکت بمونم و کاری نکنم.حسنم ازموقعیت سواستفاده کرد وانگشتاشو تا ته فرو میکرد توکونم تا جایی که دردم اومد وبهش گفتم تمومش کن.اونروز حس خوبی بهم دست داد ولی چون حسن قیافه ی خیلی خوبی نداشت نمیخاستم بهش حال بدم.
از اونروزچند ماه گذشت ومنم زیاد حسنو نمیدیدم تا اینکه یه روز اومد جلوی درمون و گفت میخام یخچالمونو جابجا کنم منم رفتم تا کمک کنم و اصن پیش خودم فکر نمیکردم که بخواد باهام کاری بکنه چون به خیال خودم مامانش اینا خونه بودن.وقتی وارد خونه شدم درو قفل کرد و گفت بشین تا واست میوه بیارم.منم گفتم خب اول یخچالتونو جابجا کنیم بعدش میوه میخوریم.اونم گفت وقت زیاده.نمیدونم چرا ولی یه خرده استرس داشتم چون اولین بار بودکه با یه پسربزرگتر از خودم تو خونه تنها بودم.بعد از چند دقیقه میوه آورد و اومد پیشم نشست وباهام شروع به صحبت کردن کرد.خوبی؟چه خبر؟چیکارا میکنی؟و از این حرفا…
من گرم میوه خوردن بودم که دیدم خودشو بهم نزدیکتر کرد وپاهاشوبهم چسبوند.دیگه وقتش شده بود که کارشو شروع کنه.دسشتشو گذاشت رو پاهام وآروم آروم شروع کرد به مالیدن رونم.منم خشکم زده بود و کاری نمیکردم یه دفعه حواسم رفت پیش کیرش حسابی شق کرده بود و داشت ازشلوارش میزد بیرون.بعد مالوندن لباشو به لبام چسبوند خیلی حس خوبی بود من خیلی لب بازیو دوس دارم یواش یواش منم مشغول شدم و لباشو خوردم.اونم وقتی دید من خوشم اومده حشری تر شد ویه دفعه لبامو گاز گرفت خیلی درد داشت اما تقصیر خودم بود دیگه.یواش یواش منم داغ شدم واونم لبام و گردنمو میخورد.بعدش کیرشو دراورد بیرون خیلی بزرگ بود هم کیرش بلند بود و هم گنده عین کیر بازیگرای سکسی بود.بهم گفت برام ساک بزن من چون اینکارو نکرده بودم وچندشم میشد گفتم نه- اونم به زورکیرشو کرد تو دهنم و عقب جلو کرد داشتم خفه میشدم اما دیگه یاد گرفتم و واسش ساک زدم.کیرش گوشتی بود واحساس میکردم دارم آبنبات میخورم.حسنم وقتی دید ناز نمیکنم و ساک میزنم باهام مهربونتر شد وزیاد اذیتم نکرد.آخه کیرش خیلی گنده بود و منم اولین بار بود که میخوردم بخاطر همین هروقت میدید دهنم پرشده ونمیتونم نفس بکشم کیرشو از دهنم درمیاورد.
بعد کلی ساک زدن و خوردن تخماش رسیدیم به مرحله ی حساس.شلوارمو درآورد وقتی بدن لختمو دید احساس کردم دهنش آب افتاد وهمش میگفت چه بدن نازی داری تو-دخترا پیشت کم میارن-امروز چه حالی میخام بکنم من…اینارو که مگفت منم حشری میشدم.انقدربدنموماساژداد که داشتم بیهوش میشدم معلوم بود اینکاره س کاراش عین فیلمای سکسی بود که قبلا دیده بودم.بعد انگشتاشو کرد تو سوراخ کونم تا یه کم باز شه بعد چند دقیقه هم رو کیرش تف زد وهم تو سوراخ کونم.آروم آروم داشت کیرشو میکرد تو کونم ولی انقدر درد داشت که نذاشتم اینکارو بکنه.داد کشید سرمو گفت اینقدر سوسول نباش یه خرده طاقت بیاری تمومه.بادستشم دهنمو گرفته بود تا سروصدا نکنم.همین که داشت به آرومی کارشو میکرد یه دفعه و محکم کیرشو تا ته کرد تو کونم.خیلی سوزش داشت تا جایی که میخاستم گریه کنم ولی بوسم کرد وگفت تموم شد میزارم توش بمونه تا سوراخت باز شه.
وقتی دردش کمتر شد شروع کرد به تلمبه زدن با اینکه درد داشتم ولی طاقت اوردم چون جدا از دردش داشتم حال میکردم.بعد تلمبه زدن کیرشو از کونم دراورد و گذاشت تو دهنم انقدر سریع اینکارو کرد که اصن نفهمیدم چی شد.یه دفعه با فشار آبش اومد ومنم مجبور شدم تا ته آبشو بخورم.کارش که تموم شد بوسم کرد و گفت دیگه از این به بعد جیگر خودم شدی.فقط باید زیاد بیای پیشم تا سوراخ تنگتو گشادتر کنم تا زیاد درد نکشی.از اونزوز به بعد هروقت خونشون خالی میشد میرفتم خونه وحسابی منو میکرد وشاید باور نکنید ولی این رابطه تا الانم ادامه داره,چیزی حدود 12 سال.با اینکه بزرگ شدم اما از سکس با حسن راضی هستم و همیشه ارضام میکنه.
ممنون که داستانمو خوندین.