همه چیز از اتوبوس شروع شد

سلام اسم من مهرداده.

چند ماهی بود که مدرسه باز شده بود ومن دوم هنرستان بودم هر روز صبح با اتوبوس واحد میرفتم هنرستان و چون دانش آموز زیاد بود و منم وسط راه سوار میشدم اتوبوس خیلی شلوغ بود که چند تا ایستگاه بعد دیگه اتوبوس جای یه نفر را هم نداشت واون روز یه پسر خیلی ناز و خوشگل که اسمش کسرا بود کنارم ایستاده بود البته چند بار دیده بودمش ولی توجه بهش نداشتم…

 

یکم از کسرا جون بگم 14 ساله بود سوم راهنمایی قد 160 ویه کون طاقچه ای که منحنی کونش دیونه کننده بود رنگ چشمش هم سبز با ابرو نازک که زیبایی صورتش را بینهایت کرده بود بدن سفید وخیلی نرمی داشت خلاصه چند نفر دیگه سوار شدند و چون جا نبود من رفتم پشت سرش حس عجیبی داشتم کیرم سیخ سیخ شده بودوقلبم آنقدر تند میزد واب دهنم هم خشک شده بود انگار جنون گرفته بودم دست خودم نبود مبهوتش شده بودم بالاخره دلو زدم به دریا و چسبیدم بهش وچون اتوبوس جای سر سوزن هم نداشت کسرا هم نمی. تونست تکون بخوره اون یه شلوار لی کشی چسبون هم پوشیده بود که منحنی کونش با خط لپ های کونش قشنگ معلوم بود وای کیرم قشنگ لای چاک اون کون نرم وگوشتیش که قربونش برم ,قرار گرفته بود و با تکون های اتوبوس انگار من کیرم را لای پاش بالا و پایین میکردم قلبم داشت از توی سینه ام در نیومد و توی دلم مدام قربون صدقش میرفتم دوست داشتم همون جا از پشت بغلش کنم محکم وشروع بخوردن لب ها ی باریک و نازش کنم

 

چند دقیقه گذشت برگشت و نگاهم کرد منم نگاهم را انداختم جای دیگه یعنی هیچ چیزی نشده اونم بیخیال شد چند تا ایستگاه دیگه مونده بود که برسم و اون ایستگاه هم خیلی ها پیاده میشدند چون سه تا مدرسه کنار هم بود دبستان,راهنمایی,دبیرستان هنرستان که یکی بود که یک ایستگاه دیگه مونده بود که برسیم خم شد تا کیفش را از کنار پاش برداره که کونش محکم چسبید به کیر سیخ شده من چقدر نرم بود انگار کیرم وسط پنبه بود من آنقدر غرق خوشی بودم که اصلا نفهمیدم به ایستگاهی که باید پیاده میشدم رسیدم اتوبوس ایستاده بود وبچه ها داشتند پیاده میشدند که دیدم آنم خودشو کشید کنار ورفت که پیاده بشه تازه به خودم امدم که منم باید پیاده بشم کیفم را گرفتم جلوم تا کیر شق شده ام را کسی نبینه سریع پیاده شدم و دیدم اون زفت توی مدرسه راهنمایی منم سریع وارد هنرستان شدم و یه راست رفتم دستشویی و یه جق زدم که کلی آب از بدنم خارج شد تا حالا اینجوری تخلیه نشده بودم واین ماجرا را با یکی از دوستای صمیمی ام مطرح کردم و بهش گفتم هر جور شده من باید باهاش دوست بشم و تا زنگ آخر کلی فکر کردیم تا به این نتیجه رسیدیم….

 

زنگ آخر شد و زنگ خانه خوردبرا من انگار یه 24 ساعت گذشته بود خلاصه سریع خودم را به سر خیابون رسوندم ومنتظر شدم تا بیاد آمدخوشبختانه زنگ آخر ما با اونا توی یه تایم بود به غیر از روز های کارگاه که دو ساعت دیر تر میرفتیم و من پشت سرش با فاصله رفتم تا ایستگاه اتوبوس برا برگشتن به خانه اون سوار شد و منم یکم صبر کردم و سوار شدم تا سه نشه خلاصه اتوبوس رسید به ایستگاهم ولی پیاده نشدم میخواستم ببینم اون کجا پیاده میشه خوشبختانه وازشانس خوب من ایستگاه بعد دیدم پیاده شد فهمیدم هم محلی هستیم منم به نا چار ایستگاه بعدش پیاده شدم خلاصه شب تا صبح هم تو فکرش بودم صبح چند دقیقه زود تر زدم بیرون و رفتم همون ایستگاهی که کسرا سوار میشد دو دقیقه بودم که امدش و هیچ عکسلعملی انجام ندادهمش تو این فکر بودم که چطور سر صحبت را باز کنم و باهاش رفیق بشم از خدا خاستم کمکم کنه وان جوابم را بده اخه لامسب بدجور دلم را برده بود برا اولین بار تو عمرم قلبم دوباره شروع به تپیدن کرد

 

خلاصه بعد چند تا دو ,دو تا ,چهار تا. بهش گفتم کیف قشنگی داری از کجا گرفتی یه مکسی کرد وجوابم را داد بعد بهش گفتم نواب صفوی اسم مدرسه اش بود درس میخونی آنم گفت آره گفتم چه جالب منم آنجا بودم چند تا اشنایی از دبیر ومدیر معاون مدرسه بهش دادم بعد اسمم رابهش گفتم آنم گفت منم کسرا هستم که اتوبوس آمد شلوغ بود ولی به زور سوار شدیم. توی راه بهش گفتم دبیر عربی و زبان آشنا هستند اگه مشکل داری بگو برات حل میکنم گفت اتفاقا با زبان مشکل دارم واینجا بود که کم کم یخ جفتمون باز شد و جرقه دوستی زده شد وخیلیش را سانسور میکنم چون خیلی طولانی شد دیگه با کسرا حسابی دوست شده بودم وتوی راه همش سر به سرش میزاشتم و بعد که میرفتیم خانه تو راه با گوشی فیلم سکسی براش میزاشتم خیلی خوشش میومد مخصوصا از الکس تگزاس و تا در خانه دونبالش میرفتم و هر روز به بهانه های مختلف یه بوسش میکردم شنگول میشدم طوری شده بودم میخواستم بهش پیشنهاد سکس بدم اما خیلی می ترسیدم باهام قهر کنه اخه چند تا فیلم گی براش گذاشته بودم تا مقدمه کار را شروع کنم آنم ندید رد می کرد و میگفت خوشم نمیاد و با دیدن اندام و صورت زیباش توی حمام تصورش میکردم و خودم را خالی می کردم

 

تا نوبت به امتحان پایان ترم رسید و کسرا گفت که با زبان خارجی مشکل داره بهش گفتم من زبانم خوبه دبیر زبان هم آشناست ولی تو عصر بیا خانه ما من باهات کار میکنم اگه باز نشد با دبیر زبانت صحبت میکنم قبول کرد اون روز دل تو دلم نبود رفتم حمام و موهای زائد بدنم را اصلاح کردم خودم را اماده کردم تا ساعت 4 بعد از ظهر بهم زنگ زد گفت الان میام بهش گفتم خیلی خوب الان خودم میام دنبالت پریدم رو موتور و رفتم آوردمش توی خانه گفته بود کلاس زبان تقویتی تو مدرسه گذاشتند منزل ما دو طبقه ویه سویت که اتاق منه بالای طبقه دوم جدا ومجزا بردمش آنجا یه نگاهی به اتاقم کرد خوشش آمد هنری چیدم بهم گفت خب از کجا شروع کنیم گفتم عجله نکن اول یکم سرگرم بشیم روی لپ تاپ یه فیلم سکسی داستانی گذاشتم ونشستم پیشش قبلش یه قرص انداخته بودم بالا تا زود کارم نشه چون معمولا 5 دقیقه که میشد ارضا میشدم خلاصه دست راستم را انداختم گردنش واو-ن دستم را آروم گذاشتم روی پاش یکم خودش را جمع کرد گفت چیکار میکنی گفتم هیچی یکم با هم خوش میگذرونیم دوزاریش افتاد اول قبول نکرد با کلی خایه مالی راضی شد

 

بهش گفتم فقط خودمون دو تاهستیم و قسم خوردم کسی نمی فهمه فقط همین یه بار و شروع کردم قربون صدقش رفتن قلبش مثل گنجیشک میزد یه بوسش کردم گفتم نترس قربونت برم این اولین آخرین باره بعد هرکاری بخوای برات میکنم و وبکم لب تاب را روی ظبط گذاشته بودم و روی تخت تنظیم بود هم ظبط میکرد هم داشتیم فیلم نگاه می کردیم لباس هاش را کامل در آوردم به جز شرت قرمزش وشروع به لب گرفتن کردم واز خوردن لبش سیر نمی شدم همینطور داشتم کیر کوچیکش را از تو شرت می مالوندم که دیدم داره خوشش میادولی به رو نمی آورد شروع به خوردن گردنش,کردم و با انگشت سوراخ تنگ ونازش که رنگ قهوهای سوخته بود را نوازش میکردم بعد بهش گفتم بلند شو وایسا ,ایستاد شرتش را در آوردم و همین طور که دستام را گذاشته بودم لای کونش کیر سیخ شدش را گذاشتم تو دهنم کیرش 11,سانت بود سفید و باریک و سوراخش را که نوازش میکردم انگشتم را خیس کردم و یواش کردم توش

 

اصلا باورم نمیشد کسی که آرزو کردنش را داشتم الان تو بغلم لخته داشت لذت می بردمنم با ولع خاصی تخم هاشو براش خوردم که بیشتر دیونش کردم کیرش سفت سفت شده بود مثل لبو قرمز چشم های خوشگل شو بسته بود و صدای اه آهش و ملچ مچل من جیر جیر من سکوت اتاق را شکسته بودومن سومین انگشتم را هم وارد سوراخ تنگ و داغش کرده بودم سفیدی و داغی بدنش عقل از سرم برده بود 5 دقیقه گذشت و کسرا جون سرعت تلمبه زدنش توی دهن منو زیاد کرد از بس فیلم نشونش داده بودم استاد شده بودیک دفعه کیرش را بیرون کشید بدنش لرزید کارش شد یه دو سه قطره پیش آب ازش آمد فقط که خوردم براش ودوباره کیرش را کردم تو دهانم و یه مک محکم زدم که از حال رفت بهش گفتم الان نوبت تو ست دراز کشید روی تخت گفت حال توپی بهم دادی گفتم بله الان هم نوبت شماست گلم واین اولین بار بود که ساک زدم اونم بخاطر اینکه دیونش شده بودم فداش بشم وبهش گفتم یکم برام ساک بزن قبول نکرد گفت بلد نیستم گفتم یاد میگیری منم بار اولم بود گفت تمیزه گفتم بله جیگرم با اکراه سر کیرم را کرد تو دهانش چند بار عقب جلو کرد

 

دندان هاش را میکشید به سر کیرم بهش گفتم بسه از عقب حال میکنم بهش گفتم بخواب یه پشتی گذاشتم زیر شکمش کون نازش آمد بالا منحنی کونش دیونه ام می کرد سرم را گذاشتم بین لپ های کونش و شروع به خوردن کون نرم و سفیدش کردم سوراخش را گشاد کرده بودم کون مثل برفش مثل لبو سرخ شده بود لحظه موعود رسید برش گردوندم پاهاشو دادم بالا و یکم وازلین به سر کیرم و سوراخ گشاد شده کسرا جون زدم و آروم گذاشتم درسوراخش و یکم سر کیرم را روی سوراخش بازی دادم معلوم بود داره حال میکنه بعد چند لحظه یواش کردم توش سرش که رفت توش خودش را بالا کشید و جمع کرد دراز کشیدم روش بهش گفتم تموم شد نترس لبم را چسبوندم رو لب هاش و به کارم ادامه دادم خدای من حرارت کونش کیرم را آتش زده بود منم داشتم قربون صدقش میرفتم یکم که سوراخش جا باز کرد تلمبه زدن را شروع کردم و نوک سینه هاشوهم میخوردم حالا صدای شلب شولوب وجیرجیر تخت بود که سکوت اتاق را شکسته بود همین طور که رون و تخم ها م به لپ های کون کسرا برخورد میکرد

 

مثل ژله میلرزید که منو. روانی میکرد بعد چند دقیقه پا هاشو دادم پایین و پای راستش را انداختم روی پای چپش که سوراخش تنگ شد و کیرم بین لپ های کونش گیر کرده دردش گرفته بودحسابی مدام کمرش را بوسه میزدم و کیرش را می مالوندم تو اون لحظه‌ هیچ چیز از خدا نمی خواستم چند دقیقه ای تو این حالت بودم که احساس کردم داره آبم میادبهش گفتم بریزم توش گفت نه گفتم پس لای پات خالی میکنم کیرم را بیرون کشیدم و گذاشتم لای لپ های کونش که حسابی خیس ولیز شده بود وابم با فشار زیادی لای پاس خالی شد که تو ی عمرم اینجوری ارضا نشده بودم کسرا گفت چقدر داغ بود با کیرم آب منی را رو ی کونش مالش دادم و دوباره کردم توش وبغلش کردم محکم وده دقیقه تو اغوش هم بودیم با اینکه بعد ارضا شدن از سکس بدم میومد ولی اون موقع فقط دوست داشتم تو آغوشش باشم و بوش کنم بوی عرق بدنش را دوست داشتم بهم گفت حالا امتحانم را چیکار کنم. درس که نخواندیم منم دیرم شده گفتم هیچی فقط اسم فامیل تو بنویس و برگه را سفید بده بقیش با من دبیر زبانه پولکی بود با 20 هزار نمره 18 بهش داده بود بعد از اون روز چند بار دیگه باهم سکس داشتیم ولی هیچ وقت مثل بار اول نبود قربونش برم الهی تا هر موقع فیلمش را میبینم دیونش میشم البته خودش خبر نداره اگه خواستید بگید تا سکس من و کسرا و دوست دخترم لادن را هم بنویسم

 
ببخشید طولانی شد.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «همه چیز از اتوبوس شروع شد»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا