پاهای سکسی عمه فرانک

سلام دوستان.

من سامان هستم البته منو سامی صدا میکنن.من 32 سالمه و این داستان برمیگرده به هفت هشت سال پیش.من یه عمه خوشگل دارم به نام فرانک.من از بچگی عاشق پاهای فرانکم بودم.حتی وقتی که میرفتم خونشون همش پاهاشو دید میزدم و بعد چند دقیقه میرفتم دستشویی و به عشق پاهای اون جق میزدم… داستان از اونجا شروع شد که من از دانشگاه رشت قبول شدم و از شیراز رفتم اونجا و خونه عمم اینا موندم.اینم بگم که وقتی میخواستم درس نگا کنم میرفتم تو اتاق و درو میبستم تا پاهای عشقمو نبینم،اما بد بختانه همش اون پاها با لاکای سیاهش میومد جلو چشم و منم اول یه دست جق میزدم بعد میشستم درسامو نگا میکردم.(اینم بگم که عمه من بخاطر نازاییش از شوهرش دوسه سال بود که جداشده بود و به تنهایی زندگی میکرد)…

 

دوسه ماه از شروع درس و دانشگاه گذشته بود که من از دانشگاه اومدم خونه و وقتی زنگو زدم دیدم که هول و ولایی تو خونه افتاد،داشتم میشنیدم که عمم داره تو خونه اینور اونور میدوه و بعد از چند ثانیه درو باز کرد.دیدم داره نفس نفس میزنه پرسیدم عمه جون چیزی شده که اینطوری نفس نفس میزنی؟ گفت نه چطور؟ گفتم هیچی و اومدم تو.بعد از اینکه دست و صورتمو شستم اومدم نشستم جلو تلوزیون وقتی که خواستم تلوزیونو روشن کنم دیدم ویدیو پلیر روشنه ولی تلوزیون خاموش! یهو دیدم عمم داره بدو بدو میاد طرف من که دستگاه پلیرو خاموش کنه منم زرنگی کردم و تا اون بیاد تلوزیونو روشن کردم دیدم که بهههله،عمه جونه ما داشته فیلم سوپر نیگا میکرده یهو عمم سرم داد زد که داری چیکار میکنی؟ گفتم تو داشتی چیکار میکردی و یهو گرفتم تو بغلم و به زور بوسش میکردم.

 

اون مقاومت میکرد ولی من مثل سگ داشتم گردنشو اینارو لیس میزدم و بالاخره من موفق شدم و اونو تحریک کردم. بعد از اینکه تحریکش کردم کیرمو در آوردم و گفتم ساک بزن اونم شروع کرد به ساک زدن،حرفه ای ساک نمیزد ولی از هیچی که بهتر بود… بعد گفتم بسه حالا پاهاتو بده به من.این دفعه من شروع کردم، از پاشنش شروع کردم لیسیدن تااا لای انگشتاش.اونم شروع کرده بود به آه و ناله.کم کم آه و ناله اون تبدیل شده به جیغ،هی داد میزد سامی بسسسهههه.نمیتونم تحمل کنننننمممم.منم که یه گوشم در بود و یه گوشمم دروازه.بعد از اینکه یه دل سیر لیسش زدم کیرمو گذاشتم لا پاهاش و اونم پاهاشو جلو عقب میکرد.بالاخره اون روز یه روز رویایی بود برام.شب ازش پرسیدم چرا وقتی که من در زدم تو خونه بدو بدو راه انداختی؟ گفت آخه روغن و اینا گذاشته بودم کنارم و داشتم انگشامو چرب میکردمو میفرستادم تو کونم و بعد از اینکه تو در زدی منم هل شدم و یادم رفت ویدیو رو خاموش کنم، فقط تلوزیونو خاموش کردم و روغن و اینارو گذاشتم سر جاش.منم فهمیدم که بببببببله.عمه ما تو کار انگشتم بود و نمیدونستیم. من بعد از اون ماجرا یه بارم کونشو جر دادم.به احتمال قوی اونم بنویسم. فعلا تا چند روزه دیگه و یه داستان دیگه با کون عمه جووون.

نوشته: سامان

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا