خودم صیغه ات میشم

توجه : این داستان به سبک فتیش و کمی به قول خومون “حال به هم زن” هست پس اگر طرفدار مطلب فتیش نیستید این داستان رو نخونید.

***

اولین باری که اونو می دیدم توی حموم خونه مون بود . بیست و پنج سالش بود و
من چهار سالم . شیرین زن همسایه مون بود . همون اوایل ازدواج شوهرش اونو با
یه دختر نوزاد ول کرد و رفت خارج . با هم نمی ساختند . می گفتند شیرین خیلی
وسواسیه و گیر میده . ولی زن خیلی خوشگلی بود . با کونی درشت و تپل و پرمو
. . لاپاشو که باز می کرد و آب از اون بالا که می خورد به بدنش و پشم کسش
همین جوری آویزون می شد از روی کس و به زمین می ریخت من از تماشای این
صحنه لذت می بردم . اون و مامان خیلی با هم صمیمی بودند . یادم میاد یه بار
مامان خواست با تیغ بیفته به جون کون و کس شیرین ولی اون نذاشت و می گفت که
از تماشاش لذت می بره . من خودم با این که بچه بودم ولی علاقه عجیبی به این
کون پیدا کرده بودم ولی با این که از چکه کردن آب از رو کس خوشم میومد ولی
قالب سیاه اون منو یه جوری می کرد که اونم وقتی که بزرگتر شدم از تماش لذت
می بردم . شیرین یه زن چادری بود ولی کون گنده اون از پشت چادر هم مشخص بود
. مامان منصوره همش سفارش می کرد و می گفت احترام شیرین جونو حفظ کنم …

 
دخترش شهلا زود ازدواج کرد و رفت . من تازه دانشگاه قبول شده بودم که اون
ازدواج کرد . شیرین جون کون گنده حالا چهل و پنج سالش بود ولی من اونو همون
جور خوشگل و ناز می دیدم .همیشه وقتی که اون و مامان حرف می زدند فالگوش
وای می ایستادم تا ببینم چی میگن و آخرین اخبار و اطلاعات درمورد کون شیرین
خانوم چیه .. اونا خیلی راحت حرف می زدند انگار نه انگار که منی هم هستم .
این جوری خیلی خوب بود .بااین که خیلی بچه پررو بودم و خوش قیافه و کون
خیلی از دخترا رو گاییده بودم ولی همیشه درحسرت کون شیرین جونم بودم .عادت
عجیبی هم داشتم و این که از کونهای کثیف و موداروبودار خیلی خوشم میومد .
اول اونا رو لیس می زدم و یه نیمساعتی غرق ماچ و بوسه شون می کردم وزبونمو
می ذاشتم سر مقعد و سوراخ کون بعد می کردمشون .. ولی کون دخترا اون جوری
که من دوست داشتم مودار نبود .دوست داشتم موی انبوه و تیز و بوی غلیظ داشته
باشه . دلم می خواست بلندی موی اونا خیلی بیشتر باشه .اصلا عرق ازشون چکه
کنه . بوی ترشیدگی بده . اونا باید میومدند پیش شیرین جون لنگ مینداختند .
.اطلاعات دقیق و جالبی نصیبم شده بود . شیرین جون هنوز کونش پرمو بود و
شاید هر چند سال درمیون به علت خارش های زیاد یه بار با قیچی موها رو کوتاه
می کرد و پشم کسشو . یکی از دعواهای اون با شوهرش سر همین مسئله بود .
خودشم می گفت شوهرم بهم می گفت که تو با این که عبادت می کنی این چه وضعشه
. تازه شیرین از شوهرش ناراضی بود و می گفت که چرا موهای کیرتو می گیری و
بذار کیرت پرمو باشه و با کیر پرمو کس پر مورو بکن .. یه خبر مهم دیگه رو
هم که شنیده بودم این بود که اون درحال یائسه شدن بود هنوز نشده بود به علت
خونریزیهای نامرتب دکتر بهش قرص ضد بار داری تجویز کرده بود .. جوووووووون

 
بهترین موقع واسه این بود که ردیفش کنم . یه بار مامان بهش می گفت که چرا
صیغه یکی نمیشه و این از نظر شرعی گناهه که این جور مجرد بمونه . یا این که
به خودش نرسه . -منصوره خانوم الان به هر مردی که نمیشه اعتماد کرد . تازه
مردم چی میگن -قرار نیست که آشکار شه حتی شنیدم که تو و اونی که می خواد با
تو باشه می تونین دو نفری صیغه رو به زبان عربی بخونین و محرم شین و کسی هم
نمی فهمه .-نمی دونم .. ولی من نمی تونم تنمو وسط بدنمو تمیز کنم . دلم می
خواد همین جوری داشته باشمش ..-تو مریضی شیرین جون .. شوهرت حق داشت
-منصوره جون الان برای هزارمین باره که اینو میگی .. وای چقدر به هیجان
افتاده بودم . رفتم دستشویی به یاد کون شیرین جون جق زدم . موهای کیرم بلند
شده بود . شیرین وقتی چادر سرش می ذاشت خیلی ناز می شد . چادرشم که می گرفت
اون کون گنده اش می خواست انگار منفجر شه .. هروقت خواهرم خونه بود و بیدار
نمی شد وشیرین هم پیش مامان بودزیاد گوش تیز کرد م . من و شیرین جون تا
حدودی صمیمی بودیم . اون مثلا جای خاله ام بود . به این که شبا تنها بخوابه
عادت کرده بود . تا این که یکی از این شبا به بهانه مشورت رفتم خونه شون و
اونم با همون حجاب و روسری پذیرای من شد ..

 

آخ که من واسه لیسیدن اون کون
پرموش ثانیه شماری می کردم . یعنی اون صیغه من میشه ؟/؟ طوری که با مامان
حرف می زد و من حرفاشونو شنیده بودم اون بی میل نبود . می گفت نمیشه به
مردا اعتماد کرد . تازه در صیغه یا هر عقد دیگه معمولا سر زن که کلاه نمیره
. یکی از اون کس نامه هایی که سر خیابون و دم در حوزه های علمیه می فروشن
گذاشته بودم تو جیبم که شاید به دردم بخوره . من از صحبتاش فهمیدم که اگه
یه مرد خوب گیرش بیاد قبول می کنه بره زیر کیرش بخوابه البته پس از صیغه ..
اون سرشبی رفتم پیشش . خیلی تیپ زده بودم . یه عینک دودی هم گذاشته بودم
چشمم و چند تا دگمه بالای پیرهنمو باز کردم تا سر و سینه امو ببینه . سر
صحبتو باز کردم و خلاصه صحبتو کشوندم به اینجا اونو با لفظ خاله شیرین
خطابش می کردم -خاله شیرین الان شرایط مملکت طوریه که نمیشه راحت ازدواج
کرد . من می خواستم یه مدتی یه مطلقه ای رو صیغه کنم خواستم ببینم شما می
تونین اگه جسارتی نمیشه و به مامان نمیگین یه تخفیفی بیاین درمورد این
عقیده تون که برای پسرایی مث من این کارا خوب نیست .. کمکم کنین . نصیحتم
کرد و گفت اینا ممکنه شیاد باشن و گردنت بیفتن .. آخ که وقتی پاشد رفت آشپز
خونه دوباره اون کون چاقالو و درشت و تپلش در حال ترکوندن بود من چه حالی
می شدم ! وقتی با چای برگشت من اون کس شر نامه یا همون صیغه نامه رو از
جیبم در آورده و گفتم خاله جون نیگا کن الان اینو که طرفین بخونن صیغه میشن
.. دیگه نیازی نیست یک ماه دوماه شش ماه با هم پیمان ببندن -میلاد جان این
قدر الکی نیست -شیرین خانوم برای جلوگیری از فساد , دین ما دستورات زیادی
داره .. حس کردم که شیرین جون یه خورده عضلاتش شل شده ..

 

این بار به بهونه
میوه و شیرینی رفت و وقتی که برگشت حس کردم با یه روژملایم و یه مداد ابرو
لب و ابروشو ردیف کرده .. وای صورت گردش چقدر ناز شده بود . هیکلش حرف
نداشت . فقط اون کون گنده و پر از موداشت دیوونه ام می کرد . دلم می خواست
اونو همون جوری آک آک و قبل از رفتن به حموم بکنمش . لیسش بزنم بخورمش . از
بوی عرق تنش و کونش لذت ببرم . اوخ چه مزه ای می داد . -شیرین خانوم قبول
می کنی -می دونم ازم ناراحت میشی من ترجیح میدم به مامانت بگم ..-نهههه
نههههه من جوونم گناه نکن .. اصلا خواهش می کنم .. ولی مامان چیز خیلی خوبی
بهش گفته بود .. شیرین نگاههای عجیبی بهم مینداخت .. کون مودار دخترا رو
لیس می زدم و سوراخ کونشونو . هرچی بوی بد بیشتری می داد لذت بیشتری می
بردم ولی می دونستم که شیرین جون از همه شون سره . می خواستم بگم که اگه می
تونه با من باشه . اینو در نگاش می خوندم که تحریک شده ولی اونم همین احساس
شرم منو داشت .. . هوس رو تو نگاش می خوندم .. -میلاد جان من تو رو از بچگی
هات میشناسم دلم برات می سوزه اگه موافق باشی واسه این که گرد گناه نگردی
خودم کمکت می کنم .. قلبم به شدت می تپید حالت نگاش طوری بود که نشون می
داد می خواد خودشو معرفی کنه . ولی من خودمو زدم به کوچه علی چپ و این که
اون مثلا می خواد یکی دیگه رو برام درست کنه . -فقط خاله شیرین یه مسئله
این که من بازم روم نمیشه شما که می خواین بهم کمک کنین یه چیزی رو اگه در
نظر بگیرین خیلی خوشحال میشم .. اون دختر یا زنی که من می خوام یه ویژگی
خاصی باید داشته باشه .. -عزیزم یه مثال دارم می زنم توهین به خود ما
خانوما نشه البته در مثال مناقشه نیست ولی دندون اسب پیشکشی رو که نمی شمرن
ولی بگو چیه خجالت نکش -شیرین جون من از اون خانومایی یا دخترایی که پشتشون
پرموست و زیاد حموم نمیرن و یه طعم و بوی خاصی داره خیلی لذت می برم ..
اینو که گفتم یه لحظه شیرین آهی کشید و حس کردم که سرش گیج رفت .. بغلش
کردم و اونو رو تخت خوابوندمش . می دونستم یه خورده داره فیلم بازی می کنه
و پیاز داغشو داره زیاد می کنه -نمی دونم چرا حالم بد شد . شروع کردم به
مالوندن اون . -میلاد جون . دستات جادو می کنه . اگه تنم بو میده من حموم
نکردم ..

 

 

صورت داغ شده اشو که دیدم گفتم اتفاقا من از این بوها بیشتر خوشم
میاد .. مثل این که حالتون خوب نیست من بعدا بیام -میلاد جون من کمکت می
کنم .. قلبش داشت از جاش در میومد . -ببینم سن اون زن برات مطرحه ؟/؟
-اتفاقا من سن بالا های چادری رو بیشتر دوست دارم .. -اگه آشنا باشه چی
-هرکی می خواد باشه فقط از نظر شرعی ایرادی نداشته باشه من نمی خوام گناه
کنم -ببینم صیغه نامه همراهته -آره -فقط به مامانت چیزی نگو -اتفاقا منم می
خواستم بگم شما چیزی به مامان نگی .. -درش بیار .. نزدیک بود شلوارمو بکشم
پایین کیرمو در بیارم -چیکار داری می کنی صیغه نامه رو در بیار -ببینم می
خوای وکالتی بخونی -میلاد می خوام خودم صیغه ات شم .. دو سه تا جمله اون
خوند و منم چند تا خوندم و مخشو کار گرفته و دوتایی کس شعری محرم شدیم ..
چش تو چش هم دوختیم و من دیگه دل تو دلم نبود .. آخ چه کونی بوی عرقش خفه
ام کرده بود .. واسه لیسیدن موهای کون و کس و اون سوراخ کون و کس و لذت
بردن از طعم آکبندش لحظه شماری می کردم . -من برم یه دوش بگیرم بیام -نه نه
. این کارو نکن همین جوری خالص تری . خواستنی تری .. این جوری بیشتر می
خوام و دوست دارم . پس یه لباس خواب بپوشم . یه آرایشی چیزی . -شیرین جون
تو همین جوریشم خوشگلی ولی خب از اونجایی که سرت کاری به کونت نداره باشه
می تونی آرایش بکنی ولی دست به ناحیه کونت نزن .. آخ چقدر کیرم شق کرده بود
. عین کوه دراز کش و سقوط کرده شلوارمو داده بود جلو

 

. -فقط شیرین جون لباس
خوابم نمی خواد بپوشی . اون چادر مشکی ناز گل گلی رو که خیلی بهت میاد سرت
کن و اون زیر هم چیزی تنت نباشه می خوام وقتی اون چادر از سرت میفته هیکل
لخت و اون کون قشنگت اون زیر کاملا معلوم باشه .-پس بریم اتاق خواب .. خیلی
هیجان زده بود بیشتر از من .. پس از سالها می خواست خودشو تسلیم کنه .. تا
حالا من خیلی کون گاییده بودم و چند تایی کس .. وقتی زیر اون چادر چیزی تنش
نکرده بود هیکلش کیپ اون چادر شده و کونش درشت تر و خواستنی تر نشون می داد
.. -میلاد تو کون پر مو با طعم متالیک دوست داشتی -آره آره می میرم واسش ..
-تو چرا لخت نمیشی که من هیجانم بیشتر شه .. منم خودمو لخت کردم و دیگه
خجالت بی خجالت .. .چشاش وا مونده بود . انگار تو عمرش کیر ندیده .. چقدر
با اون چادر ناز و هوس انگیز شده بود . رفتم طرفش بغلش زدم .. چادر از سرش
سر خورد افتاد پایین . از کونش دیگه پرده برداری شده بود .. کسش همچنان
پرمو و کونش هم موهای چند سانتی داشت . دیوونه شده بودم . دیگه نتونستم حتی
یه لحظه هم صبر کنم که اون بره بالای تخت . مثل یه کشاورزی که تخمی میکاره
و نشا می کنه منم درره رسیدن به لحظه گاییدنش دلم می خواست تا ته چاک و
سوراخ کونشو لیس بزنم .. -چقدر تشنه و گرسنه ای میلاد .. بریم رو تخت فدای
اون کیر تازه و درشتت شم .. برین قربون کمرت ..حالا حالا ها کار داری نباید
خسته شی .. رفتیم رو تخت و من موهای کونشو تار به تار و چند تار چند تار می
ذاشتمش تو دهنم . نمکی بود و بوی عرق می داد .. ولی اون شکل بر جسته کونش و
اون سوراخهای پر هوس. .وایییییی هیجان داشت خفه ام می کرد . دوست داشتم
برای رسیدن به سر منزل مقصود از هفت شهر عشق و خار مغیلان بگذرم .. بوسیدن
این کون و لیس زدن به اون حسی در من ایجاد کرده بود که انگاری دارم مراحل
سیر و سلوک رو طی می کنم .. -کس کس کسسسسس .. پشم کسسسس موهای کسسسسسم اونا
هم هستن .. -همه جاتو می خورم . همه جاتو لیس می زنم .. زبونمو تا می
تونستم درازش کرده تا همه جای کون بر جسته شو لیس بزنم ..

 

سوراخ کونشو ماچ
می دادم . کونش خیلی کثیف و خواستنی بود . همون جوری که من می خواستم .
انگار همین الان رفته بود دستشویی و بر گشته بود .. اوووووفففففف چه بوی
بدی می داد .. اگه سوسک های بیچاره میومدند رو سوراخ کونش از خفگی و بوی بد
تلف می شدند . یا شایدم از خجالت و این که کم آوردند خیس عرق می شدند . هم
کس و هم سوراخ کونش طعم اصیل و فابریک خودشونو حفظ کرده بودند . من مست و
مدهوش اون کونو تو بغلم داشته و دیگه آب دهنم خشک شده بود از بس لیسش زدم .
شیرین جون از بس کس کس می کرد موهای کسشو گذاشتم تو دهنم چه حالی می داد .
موهای بلند کس سر گلومو خارش می داد جاااااان چه طعمی .. خوش طعم و بامزه
.. شاید شور و نمکی بود در ظاهر ولی واسم شیرین تر از عسل بود . از همون
اول که می خواستم کوسشو لیس بزنم موها همه خیس خیس بود و این از هوس بالاش
می گفت . دلم طاقت نگرفت دوباره رفتم طرف کون و زبون پهنمو گذاشتم رو سوراخ
کونش در عوض انگشتامو فرو کردم توی کوس .. اون مرتب جیغ می کشید .. -میلاد
میلاد .. سوختم .. میلاد کسسسسسم آتیش گرفت دلم رفت .. منو منتظر نذار
عزیزم کیر کیییییررررررررر می خوام می خوام .. -شیرین جون شیرین شیرین من
.. کون تپل و کوس ناز من .. من اگه الان تو رو بکنم اون خوش طعمی کون و کست
ممکنه به تن من منتقل شه نتونم سیر سیر از این خوان نعمتت بهره مند شم ..
-چقدر صبر کنم .. -پشیمونی .. ؟/؟ -آهههههه نهههههههه بخور بخور .. این بار
قمبل کرد و پاهاشو به دو طرف باز کرد تا من به اون کون پشمالوش تسلط
بیشتری داشته باشم .

 

 

گاهی چند لحظه فقط نگاش می کردم وباورم نمی شد که به
آرزوم رسیده باشم . ذره ذره و سانتی متر به سانتی متر از کونشو لیس می زدم
و میک می زدم تا مزه اش به زودی از بین نره .. -میلاد زود باش من کیر می
خوام جرم بده جررررررم بده هم کسمو هم کونمو .. باور کن اگه این بو از بین
بره خیلی زود دوباره بر می گرده .. این کون شلوغ و پر مو هم که مال توست .
من حالا زنتم و و از شیر مادر هم بر تو حلال ترم .. با این حال هر یک از
قاچای درشت کونشو میون دو تا دستام نگه داشته اونو نرم نرم لیس زده و می
رسیدم به سوراخ کونش .. از بس سوراخ کونشو با هوس لیس زدم که خوشش اومده
بود و خودشم دلش می خواست که بیشتر بخورم . موهای کوسشو هم میون دو کف دستم
می گردوندم .. کمرشو گرفته اول کردم تو کونش -آخخخخخخخ آخخخخخخخخ …
جاااااااااان جاااااااان بکن .. بالاخره یه بار دیگه کیر خوردم . کیرو توی
تنم حس کردم .. دستشو رو کسش گذاشته بود که من کنارش زدم و دست خودمو
گذاشتم جاش .. . این کیر لعنتی تا رفت تو کونش هنوز هیچی مزه نگرفته آبشو
خالی کرد .. درجا اونو کشیدمش بیرون و فرو کردمش توی کس .. خنده دار این
بود که وقتی کیرمو توی کس پر موی شیرین فرو کردم ودر حال بیرون کشیدن یه
قسمت از کیرم لای موهای کس شیرین جون گم شده بود -آخخخخخ بکن منو می خاره
می خاره -این کس پشمکی نازی که داری معلومه این قدر خارش هم باید داشته
باشی .. کف دستمو گذاشته بودم رو کونش و با یه کف دست دیگه سینه هاشو به
شدت چنگ گرفته و طوری اونو به سرعت می گاییدم که تا آخرین حدش فریاد می زد
.. -سوختم سوختم . داره می ریزه جوووون داره میاد دارم سبک میشم .. شوهر
گلم دارم خالی می کنم . بکن منو بکن . تو کسسسسم خالی کن . خالی کن .. چقدر
زود ار گاسم شده بود .. بیشتر آبمو ریخته بودم توی کونش ..

 

 

با این حال به
کون کثیفش نگاه کرده و به یاد لحظاتی که بازم اون سوراخ بد بو یا همون
خوشبوشو لیس می زنم کوسشو به پهلو ها باز ترش کرده و پس از چند تا ضربه توی
کوسش آب ریختم .. ولی دست از سر کونش ور نداشتم اونو بر گردونده . هر لحظه
بیشتر از لحظه پیش مشتاق لیسیدن اون بودم . چه سوراخ ناز و کثیفی داشت .
کیرمو که فرو می کردم می کشیدمش بیرون انگار دارم کونشو تمیز می کنم و
پاکسازی . هربار کیرمو می کشیدم بیرون بوی این کون کثیف و دوست داشتنی رو
بیشتر احساس می کردم . پس از سکس و یکی دو سرویس بر نامه رفتم خواستم که
یکی دوساعتی رو در کنارش بخوابم . خواست واسم بالش بیاره که ازش خواهش کردم
اگه بهش فشار نمیاد از همین کونش به عنوان بالش استفاده کنم . طوری رفتار
می کردم که گویی این کونش می خواد ازم فرار کنه . سرمو گذاشتم رو کونش و
این یکی دوساعتی رو صدفعه بیدار شدم و هر دفعه که بیدار می شدم فکر می کردم
که خوابم . وقتی که سبک شدم و حس کردم خستگی من در رفته و خواب ندارم
دوباره زبونمو بردم طرف سوراخ کون شیرین جون که دور و بر اونم کلی پشم و
پیله بود . موهای دور سوراخ کونشو هم می ذاشتم توی دهنم با این کارا بازم
کیرم شق می کرد . زبونمو تیز کرده رو هر یک از چین های شیرین سوراخ کون
شیرین می کشیدم . به قالب و چاک کثیف کون نگاه می کردم و حس می کردم که
گلستان طراوت و خوشبویی وزیبایی روبروم قرار گرفته . چند باره بوسیدمش و
با نوک زبونم اون چالک کوچولوی نقلی رو لیس زدم …

 

جاااااان راست می گفت
اون بوی بد کون کثیف دوباره بر گشته بود و من یک بار دیگه طعم شیرین زندگی
رو در در کون شیرین شیرین احساس می کردم .والان 4 ساله تقریبا هفته ای 3 بار میکنمش.وشیرین من خیلی جونتروسکسی تر از4 ساله پیش شده.یه نکته جالب اینه که مامانم هم موضوع رو میدونه و بیشتر هوامو داره تا بیشتر به شیرین جون سر بزنم.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «خودم صیغه ات میشم»

  1. من یه پسر شونزده ساله از تهرانم سنم کمه ولی عاشق خانومای سن بالا ام عاشق فوت فتیشم پاشونو میخورمو میلیسمو میبوسم لطفا ب این ایدی تلگرام پیام بده(@masood_021)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا