کون مامان جون و خواهرجونم

مامانم 43 سالشه و خواهرم 20 سالشه و من 3 سال از خواهرم بزرگترم. مامانم رو اولين باري كه لخت ديدم تو اتاق خوابش بود. اوون روز بابام ماموريت بود. من تو اتاقم بودم رفته بودم از اشپزخونه آب بيارم كه ديدم مامانم لخت نشسته رو ميز آرايشش. كونش اوونقدر گنده بود كه لپاي كونش پهن شده بود و تو صندلي جا نمي گرفت خط كونش از لابلاي صندلي پيدا بود پستوناي آويزونش ديده مي شد.وقتي تو صندلي تكون ميخورد انگار كونش مثل ژله اينور و اوونور ميشد. يدفه ديدم پا شد. خودمو پنهان كردم. چند قدمي راه رفت. پستوناش اينورو اوونور مي رفت. لپاي كوننش هر كدوم يه طرف مي رفت. خط كونش از هم وا مي شد. رووناش هم ميلرزيد. خم شد كه كشو را باز يك كس تپل لا پاش ديده ميشد. در اين حالت كونش و لپاش از هم وا شد…

 

واي كونش شده بود دو برابر اوليش. قرمزي اطراف كونش كاملا ديده ميشد. كيرم حسابي شق شده بود. لباساشو كه پوشيد برگشتم اطاقم. تو اطاقم تو خيال چند بار مامانمو كردم. يكبار هم توو حموم از پنجره ديدمش . وقتي خودشو با صابوون ميشوست. وقتي صابوون به كوونش ميزد. كوونش برق ميزد. پستوناش هم ليز ميشد. وقتي جلوش بهم ميشد خط كسش پيداش ميشد. موهاي كسش رو جديدا زده بود. وقتي آب ميريخت به خودش آب از وسط كونش ميريخت پايين. با خودم ميگفتم اگه تو حموم بودم تو اوون همه آب كردنه كوون مامانم چه حالي ميداد. با اين همه كوونه تپلش و با آب روش صداي چلپ چلپ كردن مامانم هيجون خاصي داره. با هر با كه كوونه مامانم رو ميكني لپاي كوونش اينور و اوونور ميشه. روناي پاش و پستوناي اويزونش كه از همه بدتر بالا و پايين پرتاب ميشن. ميتوني پستوناشو صابون بزني و كيرتو وسطش بزاري و لاشونو بكنيش. اينقدر نرم هست حتي از كسشم باحالتره. فكر كنم كه آوونقدر كس داده كه حال نميده بكنيش ولي كوونش هنوز جا داره. خواهرم 3 سال از من كوچكتره كوونش به مامانم كشيده. كمرش لاغره ولي كونه گنده اي داره. هميشه شلوار كششدار ميپوشه. كون گندش حتي لاي كونش قشنگ معلووم ميشه. انگار هيچي نپوشيده. كوسش از شلوارش معلوم ميشه. وقتي خم ميشه انگار شلوارش ميخواد پاره شه. لپاي كونش قلمبه ميشه . منم هي با یاد كونش جق ميزنم. همش منتظر موقعي بودم كه لخت ببينمش تا اينكه يه روز ديدم در اطاقش بازه سرك كشيدم ديدم از حموم در اومده منتظر بودم حولشو ور داره.

 

 

حولشو كه بر داشت يك كوونه سفيد و صاف پيدا شد. كوونش حتي از قبليشم گنده تر بود. چون لپاي كونش ول بود و از هم وا شده بود. به اندازه كوون مامانم گنده نبود ولي خوش تراش بود. راه كه ميرفت ميلرزيد پستوناي گرد هم مثل كوونش ميلرزيد. كوسش كه نگو خشگل وناز. اگه مامان و خواهرمو لخت بذارن كنار هم من اول خواهرمو ميكنم. هم كوسش حال ميده هم كوونش. يه روز مامان و خواهرم شلوار تنگ پوشيده بودن و كنار هم توآشپز خانه بودند. ميشد كوناشوونو با هم مقايسه كرد. كوونه مامانم دو برابر خواهرم بود. و شلتر از مال خواهرم بود. روناي مامانم كه نگو. اگه شلوارشونو ورداري كوونه مامانم چون شلتر و گنده تر تازه از ماله خواهرم خيلي گنده تر ميشه. ديگه اصلا نميخواد لاي كونشو از هم وا كرد خود بخود از هم واميشه. کون مامانم و خواهرم از كونهاي محشره. حالا چطوري ميشه مامان و خواهرمو كرد؟ اولين حالتش اينه كه هر دوشو جدا جدابكنيش. مامانم در غياب شوهرش شبها دير ميآمد خونه و خواهرم هم با دوست پسرش ميرفت بيرون. من خيلي وقت بود كه تو كف كوون مامانم بودم. و فكر ميكرم مامانم باهام راه مياد. يه روز مامانم از خواب بيدار شده بود و تو نخش بودم. شلوار كوتاه تنگشو پوشيد. اوون كوون توشلوار اصلا جا نميگرفت و بزور تنش كرده بود. اصلا به شلوار گشاد علاقه نداره. دوست داره يا كاملا لخت باشه يا تنگ بپوشه. من با خودم گفتم بايد يه جوري طرف خودم بكشمش. يادم افتاد كه مامانم هميشه صبح مياد حموم و حموم هم تو اطاق بغلي من بود.

 

 

تصميم گرفتم كه لخت شم تو اطاقم و لاي در رو وا بذارم. رفتم اطاقم و لخت شدم. كيرم راست شده بود. كلفتر از هميشه شده بود. مامانم داشت ميرفت حموم. لاي در هم وا بود من داشتم الكي مشغول بو دو احساس كردم مامانم وايستاده. طوري كردم تا كيرمو ببينه. چند دقيقه اي نگاه مي كرد و رفت حموم. بعد از حموم رفتم پيشش ديدم داره به كيرم نيم نگاهي داره. با خودم گفتم نقشه ام گرفت. هر وقت مامانم ميديدم كيرم بلند ميشد و از قصد طوري ميكردم ببينتش. اوونم با شهوت نگام ميكرد. شب شد و مامانم رفت بخوابه منم تو حال بودم. ديديم مامانم در رو نيمه باز گذاشته رفتم سرك كشيدم ديدم مامانم خوابيده ولي لخته و كوونش به طرفمه. يه لحظه وايستادم. اوونم فهميد. رفتم تو اطاقم و لخت شدم و فقط شلوارک تنم كردم. ميدونستم مياد اطلقم سركشي من هم در رو وا گذاشتم. ديدم داره سرك ميكشه و در و زد و اوومد تو. لباس تاپ و شلواركوتاه پوشيده بود. بهم گفت هنوز نخوابيدي .من كه كيرم راست بود برگشتم طرفش و گفتم دارم دنبال كتابم ميگردم. اوون كه كيرمو ديد. هل شد و گفت من برات ميگردم. هي خم ميشد. و مكث ميكرد. ديگه داشت شلوارش پاره ميشد. يه دفه شلوارش چاك خورد. خنديدم و اونم خنديد و گفتم خوب يا شلوار گشاد بپوش يا اصلا نپوش. گفتش عيبي نداره. لا ي كونش ديده ميشد. بهش گفتم همه جات ديده ميشه كه درش بياری راحت تره كه.

 

 

اونم خنديد منم كه منتظر موقعيت بودم گفتم بذار برات در بيارم اوون كه خم شده بود من شلوارشو در آوردم. يدفه يه كوونه گنده زد بيروون. هيجان تمام بدنمو ورداشته بوود. گفتش خواهرت نبينه. گفتم الان درو ميبندم. اوون پا شد و گفت تو هم در بيار ديگه منم شلوارکمو درآوردم با ديدنه كيرم چشاش برق زد. كيرمو گرفت و با ولع شروع به ساك زدن كرد. مثل اينكه كير نديده بود.آب دهنش از كيرم سرازير شده بود. بر گردوندمش بهش گفتم مامان من كونتو ميخوام این کون گنده تو میخام. كوونش از هم واشده بود بهش گفتم كست حال نميده ميذاري كوونتو بكنم. گفتش اختيار كوونم دست تو. سوراخ كوونش معلوم بود چند بار گاييده شده بود. كيرمو كردم تو كوسش تا ليز شه. در آوردم كردم كوونش. كمي طول كشيد تا كوونه گنده مامانم وا شه. بهش گفتم حتما اووني كه كردتتش كيرش كلفت نبوده كه هنوز خوب وا نشده. چند بار كه بكنمش گشاد گشاد ميشه. مامانم گفت آره بابا كير تو يه چيزه ديگريه. شروع كردم به تلمبه زدند. رونش به رونم ميخورد و مثل ژله مواج ميشد. مامانم گفتش آروومتر بابا . گفتم دردت اوومده. مامانم گفت اوونو نميگم خواهرت ميشنوه. گفتم اوون الان خوابه. تازه بفهمه ميخواد چيكار كنه دارم مامانشو ميگام. با خودم گفتم روزي ميرسه كه هر دوتاييتونو با هم بگام. 10 دقيقه پشت سر هم كونه مامانم داشتم ميذاشتم. آخرش تو حالت سگی بودم روی مامانم خوابیده بودم و از پشت گردنش گاز میگرفتم. گفتم اوفففف چه کون گنده و باحالی داری مامان، همیشه عاشق کون گنده بودم. كيرمو درآوردم سوراخه كوونش کاملا گشاد شده بود. مامانم بهم گفت آبت اوومد. گفتم حالا حالاها نميآد . بهش نگفتم اسپري زدم. نيم ساعت گذشت مامانم گفت بسه ديگه. كوون برام نذاشتي. کونم جر خورد راست ميگفت. بيچاره سوراخه كونش کاملا وا شده بود.

 

سوراخ کون مامانم قرمز قرمز شده بود و لبه های سولاخش زده بیرون. یهو آبم آوومد همشو خالي كردم كوونش. كارم تموم شد. رفتيم خوابيديم. صبح كه از خواب بلند شدم يه نكاهي بهم انداخت و گفتش حال كرد يا ديشب. گفتم حالا كجاشو ديدي. هر شب مامانمو از کون ميكردم. ولي فكر اين بودم چطوري خواهرمم بكنم. اسم خواهرم ستاره هست . اوونم مثل مامانم دوست پسر داره. ولي اين روزها باهاش حرفش شده. دنبال دوست ديگه هستش. حتم دارم كه دوستش چند باري كدتش ولي نميدونم از كس ميداده يا از كوون. البته اوون كووني كه ستاره داره حتما كردنش. بايد يك نقشه ميريختم تا ستاره رو هم بكنم. اول بايد حشريش كنم. بعد يه كاري بكنم تا موقعي كه مامانشو ميكنم ببينه. بابام دو هفته اي مونده بود از ماموريت بياد. وقت داشتم. يه روز كه ستاره داشت ميرفت حموم لاي درو وا گذاشتم و لخت شدم. بدنم وقتي لخت ميشم وسوسه كننده است. كيره كلفتم با بدن هيكلي هر دختري رو وسوسه ميكنه. حس كردم خواهرم وايستاده داره نيگام ميكنه من هم به روي خودم نياوردم. ميدونستم ستاره در حسرت كيرمه. بعد از حموم يه جوره خاصي بهم نگاه ميكرد. كيرم همش بلند ميشد. اوونم تا ميتونست ديد ميزد. اوون شب با مامانم قرار گذاشتيم نصف شب بياد اتاقم تا بكنمش. لاي در رو وا گذاشتم طوري كه مامانم نفهمه تا اگه ستاره اوومد ببينه كه مامانشو دارم ميكنم. اينبار مامنمو محكمتر ميكردم صداي شلاپ شلوپش همه جا رو ورداشته بود و چون لاي در وا بود حتما ستاره هم داشت ميشنيد. ديدم لاي در داره تكوون ميخوره. ستاره داشت از لاي در نگاه ميكرد.

 

اون شب يه ساعت با مامانم را كردم. فردا صبح ديدم مامان و ستاره دارن صبحوونه ميخورم. ستاره يه نگاه معني داري به من و مامانم كرد و يه لبخندي هم زد. ميدونستم ديروز كردن مامانشو ديده. من هم بهش يه چشمك زدم. با خودم گفتم حالا ديگه نوبت تو هستش. شب مامانم بهم گفت من نصفه شب ميام اطاقت. رفتم اطاق لخت شدم يه شورت تنگ پوشيدم. كيرم راست كرده بود و داشت شورتمو پاره ميكرد در رو وا گذاشتم ميدونستم ستاره باز ميادبالا. ساعت 10 بود ستاره ديدم يدفه وارد اطاق شد و گفت مياي اطاقم كمك كني تابلو نصب كنم. منم كه منتظر اين موقعيت بودم با هموون شورت رفتم اطاقش. ستاره همش به كيرم زل زده بود خودش يه دامن تنگ كوتاه و تاپ پوشيده بود. كوونش داشت از دامنش ميزد بيرون. از پشت بغلش كردم يه كم ناز كرد ولي بار دوم وا داد. خلاصه هر دو لخت شديم. واي چه كوونه صافي داشت. به ستاره گفتم دوست داري كيرمو بخوري. اوونم همشو دو دستي فرستاد دهنش. تو ساك زدن مهارت داشت. خوب براي دوستاش قبلا ساك ميزد. لا باهاشو وا كردم ديدم هم كونش و هم كوسشو كردن. ولي كسه تنگي داشت شروع كردم ستاره رو از كس گائيدمش. بهش گفتم ناقلا قبلا كردنتا. اوونم گفتم معلومه ولي به اندازه كير تو نيست هر دوموون زديم زير خنده. بهش گفتم برگرد دوست دارم كونت بذارم. ستاره گفت ولي يواش كيرت كلفته. واي حسابي حال ميكردم. برعكس مامان هم كوونش و هم كوسش تنگ بود. ساعت 11 شد .

 

اصلا يادم نبود با مامان ساعت 11 قرار داشتم بكنمش. در هم لاش وا بود. البته خيالم نبود مياد ميبينه دخترشم دارم ميگام. ساعت 12 شد بعد از كردن ستاره رفتم اطاقم صبر كرم مامانم بياد ديدم نيومد. دوباره رفتم پايين ديدم مامانم بيداره گفتم نيومدي بالا. گفت اوومدم نبودي. گفتم آهان. من و من كردم. گفتش بلاخره كارتو كردي. گفتم يعني چي. گفت هيچي. فهميدم ديده ستاره رو كردم. گفت حال بگو حال داد. منم گفتم جات خالي. لبخندي زد و گفتش عيبي نداره ولي نو که اومد بازار كهنه ميشه دل آزار. گفتم نه اينطوري نيست. براي اينكه دلشو نشكنم مامانمو همون شب كردم…

 

 

نوشته: TAY.RANT

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

14 دیدگاه دربارهٔ «کون مامان جون و خواهرجونم»

  1. خب مامانت و خواهرت رو بیار من هم بکنم
    دو تاشون رو با هم میگام
    ولی اگه من بکنمشون اینقدر لذت میبرن کع دیگه به تو نمیدن
    [email protected]

  2. سلام من زنمو میارم اونجا تو زن منو بکن منم مامانتو آبجیت0939111119228400023

    1. سلام اگه دوست داری زن من 40سالشه ولی خیلی اهل حاله وسکسیه با این شماره تماس بگیر با زنت بیایید درخدمت هم باشیم 09371962461 امیر

  3. سکس رویایی وخشن با کیر کلفت و داغ و آبدار
    سیاوش از تهران
    خانمهای باکلاس و خوشگل تماس بگیرن لطفا
    09108712411

  4. منم یه کیره کلفت و خشن دارم که فقط بدرده این جور خانوما میخوره ۰۹۱۲۲۶۳۸۲۹۵

  5. سعید هستم 22 ساله از شیراز کس خوب باشه میکنم پول خوبم میدم 09302825193

  6. کسی هست دوست داشته باشه زنشو بکنم از اهواز باشه دوست داذم زن متاهل بکنم ۰۹۱۶۷۵۵۱۷۷۴

  7. خانوم هاي شمال كشور زنگ بزنن از قائمشهر ساري و بابل09359002890 حسين شاه كير

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا