کیر من و کس نسترن

سلام.

حسام هستم ۲۰ ساله که مامانم یه دوس داره که اونو خاله صداش می‌زنیم دخترش دو سال ازم بزرگتره…

***

یه شب دراز کشیده بودم کهِ اس‌ام‌اس دیدم که برام اومده بود نسترن بود که نوشته بود که حسام خیلی‌ وقت ندیدمتو دلم برات تنگ شده عزیزم می‌خوام بوست کنم و منم گفتم منم همینطور این حرفا برام آدی بود چون فقط در حد آاس دادن بود ولی‌ دوباره آاس داد که می‌شه واقعا لبتو ببوسم منم که حشرم زده بود بالا و کیرم راس شده بود گفتم آره گلم واقعا راس میگی‌ گفت آره الان دارم می‌میرم تو کسم پره آبه بیا خالیش کن پس تو به چه درد می‌خوری ؟! منم بش اس‌ام‌اس دادم فردا اگه کسی‌ نیس خونتون بیام گفت چرا مامانم هس ولی‌ اگه نبود بت خبر میدم داداشمم که میره مدرسه منم منتظر بودم که فردش اس‌ام‌اس داد گفت بیام منم راه افتادم بده نیم ساعت رسیدم خونشونو زنگ زدم دارو زدو رفتم بالا که دیدم وای چی‌ دارم میبینم حوریِ بهشتی‌ گفت بیا عزیزم بیا بغلم که دلم برات یه ذره شده بود منم شروع کردم به لب گرفتن…

 

نمیدونید چه حالی‌ میداد گفتم بریم هموم یه خورده تمیز باشیم اونم گفت منم تیغ دارم بیا پسهممو بزن برام منم تیغو گرفتم دستمو بهمرفتیم همام براش شلورکشو دروردمو بعدش تپشو شرتش اینقده خیس بود که به کوسش چسبیده بود بزور اونم از پاسه دراوردم سوتینشم براش باز کردمو سینهی‌ انریشو براش خوردم که داشت دیوونه میشد گفت چکار میکنی‌ می‌خوای وحشیم کنی‌ منم اهمیت نددمو میخوردم گفت بس الان مامانم میاد پشممو بزن براش کل بدنشو سولاخ کونشو تمیز کردمو اونم برا منو زدو تو همون‌جا کیرمو گذشتم دهنشو مس کیر نادیدها میخوردو میگف جونم آخ جون من دارم کیر میخورم نوش جونم منم که از خودم بیخود بودن نسترنو بغل کردمو بردمش اتاق خوابوندمش گفتم حالا چیکار کنیم گفت نمیدونم بکن توم گفتم کست گفت آره من آرزومه گفتم پردت گفت اشکال نداره بار توِ دیگه منم آروم آروم کیرمو بردم تو کوسش کیه دفعه خون مس آتشفشان زد بیرون که داشت ازدرد پشتمو با ناخوناش جر میداد منم دیگه کیرمو در نیوردمو هی‌ محکم تلمبه میزدم

 

عجب سوراخه تنگی داشت آبم داشت می‌اومد که دروردمو گفتم برگرد گفت نه هیکلم بهم میریزه منم گفتم برگرد همین یبار طوری نمی‌شه و اول با شستم بد دو بعدشم سحر انگوشتمو کردم که داشت جیغ میزد منم م کیر کلفتمو توش کردم اونم میگفت حسام جر خوردم بس دیگه وای چه کیری وای مردم منم آسان کار شده بودم و فقط می‌کردم که آبمو تو کونش خالی‌ کردم و بارش گردوندمو دوباره شروع کردی لب بعضی‌ ساعت دیگه ۱۲ شده بوده داداشش محمدم داشت میومد خون دوباره یه چن دقیقه شروع کردم تو کوسش تلمبه زدن که ابمم داشت می‌اومد گفتم آبم آبم گفت بریز توش بی‌خیال منم ریختمو یه آهی کشیده همون موقع آبه اونم اومد گفتم نسترن آبمو ریختم که گفت میرم قرص میخورم عزیزم منم کمکش کردم لباساشو براش پوشوندمو یه لب ازش گرفتمو ازش خدافظی‌ کردم. حالا دوباره اگه خونشون خالی‌ شد میگه دوباره برم خونشون …

 

دوستون دارم فعلا خدانگهدار تا خاطرهٔ بعدی با عشقم

 

نوشته:‌ حسام

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

3 دیدگاه دربارهٔ «کیر من و کس نسترن»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا