کون قنبلی

سلام
اسم من مهدی و الآن 22 سالمه این داستان مربوز میشه به وقتی که 17 سالم بود .
ما تو یه مجله کوچیک زندگی میکردیم که همه همدیگه رو میشناختن . چند تا خواهر بودن همه کونها قنبل جوری که هرکی میدید شق میکرد. چشم من  کوچیکشون رو گرفته بود . یه بار با بچه ها پشتش رفتیم و کونش رو مالیدیم اما دوید و رفت . بعد دیگه ندیدمش تا هفته بعد همون روز که دیدم تنها داره میره . کونش یک بالا پایینی میکرد که کیرم داشت شرتمو میترکوند .
 
دنبالش رفتم دیدم که یه قر داد . فهمیده بود من دنبالشم رفت تو یه کوچه من رفتم تو کوچه دیدم وایساده و گفت خونمون خالیه .
گفتم باشه و رفتم باهاش خونشون داشتم از استرس میمردم تا حالا کسی رو نکرده بودم .
رفتم دیدم در رو باز کرد و گفت بیا رفتم دیدم راست میگه کسی خونه نیست همینجوری چند دقیقه ای تو جو بودم که دیدم اومد گفت بیا اینجا با هم رفتیم تو یه اتاق که دیدم بهم میگه لخت شو منم حشرم زد بالا و پریدمش روش افتاد رو تخت و شروع کردم لب گرفتن انقدر لبش رو خوردم که خسته شدم مانتوش رو در آوردم و دیدم یه تاپ تنشه…
 
بهش گفتم تاپت رو دربیار که وقتی داشت در میاورد دیدم یه سوتین آبی کم رنگ پووشیده نزدیک بود آبم بیاد من هم که میترسیدم کسی بیاد سریع شلوار اون و خودمو در آوردمو وقتی کمل لخت شدیم یکم برم ساک زد که واقعا حرفه ای بود و من هم پستوناش رو میمالیدم که خیلی سر درشتی داشت بعد گفتم بسه برگردوندمش رو کیرم رو گذاشتم دم کونش یکم مالیدم که گفت بکن تو من با یه فشار نصف کیرم رو کردم تو کونش که دادش رفت هوا جلو دهنش رو گرفتم و جسابی تلمبه زدم بعد خودم رو تخت خوابیدم و گفتم بیا روش که اومد خیلی بالا پایین کرد تا ابم ریخت تو کون قمبلش و من رفتم.
 
مهدی کون شناس.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا