کون دادن من به آقا حمید

16 سالم بود. از اونایی بودم که همه‌ی چربی‌های بدنشون جایی جمع می‌شه که باید. توی فامیل می‌گفتن روی کون فلانی می‌شه گلدون گذاشت. به کون تاقچه‌ای معروف بودم. تا اون شب یکی دو بار بیشتر تنهایی سفر نرفته بودم. اما مجبور شدم برای اشتباهی که تو شناسنامه‌م بود برم جنوب. کنار دستیم آدم درشت هیکلی بود واسه همین مرتب مجبور بودم بهش فشار بیارم تا جا باز بشه یه کم راحت بشینم. اتوبوس داشت تو دل شب می‌رفت و این کنار دستی ما هم انگار خوابش برده بود (من اینطوری فکر می‌کردم) جام تنگ شده بود نمی‌خواستم بیدارش کنم که شاید عصبانی بشه. خودم رو زدم به خواب و به سمت بیرون چرخیدم و با پشتم بهش فشار دادم و همونجوری موندم. حس کردم یکی یا دوتا از انگشتاش رفته زیر کونم. یک دقیقه نگذشته بود که یکی از انگشتاش رو حرکت داد و می‌چرخوند روی کونم. یه کم خود رو کشیدم عقب اما انگشت اون هم اومد. حس عجیبی به هم دست داد…

 

یکی دوبار تو دوران مدرسه به خاطر همین تاقچه‌ای بودنم دست‌مالی شده بودم یه بار که یکی از بچه‌ها زورگیرم کرد و از پشت یک دقیقه‌ای خودش رو بهم چسبوند و بعد هم ازم لب گرفت اما در همین حد بود و حالا یاد اول راهنمایی و اون دست مالی‌ها افتادم. یه کم خودم رو ول کردم و اون هم بیشتر دست رو برد زیر کونم و شروع کرد دو انگشتی مالیدن. سرش رو به سرم نزدیک کرد و نفساش رو تو گوشم پر و خالی می‌کرد. ترس برم داشته بود نکنه مسافرا بیدار باشن زیر چشمی نگاه کردم تا اونجایی که تو دیدم بود به نظر همه خواب بودن. خواست دستم رو بگیره بذاره رو کیرش اما مقاومت کردم با شدت بیشتر کونم رو مالید و من حسابی دیگه حالی به حالی شدم. یه حرکت کردم و درست نشستم رو پنج تا انگشتش و اون هم که به مرادش رسیده بود شروع کرد مالیدن باز هم دستم رو گرفت اما پسش زدم. نفساش رو تندتر کرد. نگاهش نمی‌کردم . حس کردم با اون دستش داره کیرش رو می‌ماله. یک مرتبه شستش رو انداخت قاچ کونم و با چهارتا انگشت دیگه فشار اساسی به کونم داد بعد شل شد فهمیدم ارضا شده. بدجوری داغ شده بودم…

 

اتوبوس که برای دستشویی و شام و نماز ایستاد. حدود ساعت یک شده بود. پیاده شدم با خودم گفتم اگه بیاد طرفم تو همین خرابه پشت رستوران بهش می‌دم. ساندویچی که با خودم برده بودم رو برداشتم و رفتم سمت خرابه اما نیومد. نگام کرد و نیومد. موقع سوار شدن بهم نزدیک شد و گقت: ” عجب کونی داری” همین و رفت بالا و تا مقصد هم کاری به کارم نداشت از اتوبوبس که پیاده شدیم اومد کنارم یه شماره ثابت روی کاغذ نوشت و بهم داد گفت اسمش حمید و معلم زبان مدرسه است. خواست بهش زنگ بزنم و اگه خانمش گوشی رو برداشت بگم یکی از شاگرداش هستم. من هم تو دلم گفتم به همین خیال باش. ازش که جدا شدم خودم رو رسوندم به توالت ترمینال و اونجا حسابی از خجالت کونم در اومدم مالوندمش و یواش آه و اوه می‌کردم و جلق زدم تا آبم اومد. کارم یک روزه تموم شد. کلی با خودم کلنجار رفتم که بهش زنگ بزنم یا نه. دوست داشتم امتحان کنم. تو زمان مدرسه هم اگه رضا یه کم دیگه اصرار کرده بود بهش می‌دادم. از تلفن عمومی بهش زنگ زدم. خانمش گوشی رو برداشت. گفتم از شاگرداش هستم و اون هم با خنده گفت حمید بیا می‌گه از شاگرداته خاک بر سرت کنن باز هم. بعد حمید بهم گفت که خانمم می‌دونه اما مستقیم چیزی بهم نمی‌گه. باهاش قرار گذاشتم. خانمش اداری بود و حمید هم اون روز کلاس نداشت. رفتم خونه‌شون. دهنم خشک شده بود می‌ترسیدم. حتی نمی‌دونستم کیرش چقدر هست. زنگ که زدم با شلوارک و زیر پیرهن اومد دم در. “بیا تو بیا خوش اومدی” و دستی به کیرش کشید به نظر نمی‌ومد زیاد بزرگ باشه اما من تا حال فقط یکی دوبار با یک انگشت سوراخم رو دستکاری کرده بودم. نشستم.

 

سریع اومد بالا سرم و شروع کرد تو سکوت شونه‌هام رو ماساژ دادن و از همون نفس‌های اتوبوسی کشید. بی اختیار گریه‌ کردم. با خودم گفتم حالا بهم دلداری می‌ده و می‌گه چیزی نیست و از این حرفا اما محکم زد تو سرم و گفت ” چیه؟ چنه؟ انگار می‌خوام کونش بذارم” بهش نگاه کردم چشمکی زد و من هم پقی زدم زیر خنده. دستم رو گرفت و برد سمت کیرش یکی دوبار مچم رو فشار داد و انگشتام کیرش رو لمس کرد بعد ولش کرد و من خودم براش می‌مالوندم. دوباره داغ کردم. گفت بلند شو برو عقب‌تر بایست. می‌خوام کون خوشگلت رو ببینم. بعد که حسابی کیرش رو مالوند گفت ” تا حالا خودت رو تخلیه کردی” گفتم “یعنی چی؟” بهم گفت چکار کنم که آماده بشم من هم رفتم توی دستشویی بعد از ده دقیقه طبق توصیه‌های حمید آماده شدم. گفت: “برام ساک بزن.” دیگه کار از کار گذشته بود نشستم و کیرش رو کردم تو دهنم و آخرین رشد کیرش تو دهنم اتفاق افتاد. بعد بلندم کرد شرتم رو در آورد و شروع کرد کونم رو مالیدن. نمی‌دونم یک دفعه چِش شد بهم چسبید و بردم سمت مبل و خمم کرد روی پشتی مبل و یه تف انداخت کف دستش شونه‌م رو محکم گرفت دست تفیش رو زد به سوراخ کونم و یه بار دیگه صدای تف کردن و گذاشت دم سوراخم…

 

گفتم ” آقا حمید تو رو خدا” گفت خفه و فشار داد و نشد و دوباره به گریه افتادم و فشار سوم سرش رفت تو یک جوووووون بلند از اون یک آخخخخخخخ بلند تر از من ده ثانیه هم صبر نکرد بقیه رو فرستاد تو شروع کرد تلمبه زدن افتاده بود رو بدنم و عقب حلو می‌شد. شانس آوردم زیاد کلفت نبود. بیشتر از قبل داغ کرده بودم گفت ” اگه می‌خوای دردش یادت بره فکر کن از اول باید به من می‌دادی و کونی هستی. پس حالش رو ببر آخ و اوخ کن و عقب جلو بشو و خودت رو بهم بچسبون من هم همین کار رو کردم و فهمیدم راست می‌گه و اینکاره است. داشتم آخ و اوخ می‌کردم اون مرتب بهم می‌گفت “کونی،‌ کون خودمی” که کیرش رو کشید بیرون و سریع گذاشت بین دو تا لمبه و آبش رو ریخت رو کونم یکی دو دقیقه‌ای بین این دوتا لمبه تاقچه‌ای حرکتش داد تا جایی که داشت دوباره شق می‌کرد. برم گردوند. عرق کرده بودم. گذاشتم بیخ دیوار رو به دیوار بودم گفت ” یه کم اون کیر راست کنت همون کون بی نظیرت رو بده عقب ” و دو سه تا عکس از کونم گرفت. برای شب بلیط داشتم گفت ” باز هم اومدی یه سری بزن فرمونت رو ببرم. دفعه‌ی دیگه قول می‌دم ولم نکنی تا چند دست نروفمت. جووون ” فقط تونستم بگم. ” ممنون آقا حمید انگار لازم داشتم ” و از خونه زدم بیرون…

 

 

نوشته: هیچ کس

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «کون دادن من به آقا حمید»

  1. پسر ک و نیای خوشگل شیرازی اگه یه مرد بکن 35 ساله خاستید ادم کنید فقط شیراز hotman_im

  2. پسر اونوقت کونت پاره نشد کون طاقچه ای کیرم تو کونت بیا من هم بکنمت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا