سکس با آقای ر

توخونه تنهابودم حوصله ام سررفته بود ازخونه بیرون رفتم همنیجوری که برای خودم چرخ میزدم توی خیابون اقای ر رو دیدم اقای ر جانبازو رییس یک اداره بودازدوستای سعید (شوهرم که چند وقتیه که از دنیا رفته) بود بعدازمرگ سعید چندباری باهام تماس گرفته بود وحرف زده بودیم کنارش ایستادم.

 

منوکه پشت فرمان دید اومدجلو وسلام واحوالپرسی کرد گفتم که مشکلی برام پیش اومده واگه میتونه شب بیا خونه من تاحرف بزنیم اولش منوبه شام تورستوران دعوت کرد میدونستم خانمش توشهرمجاورمون معلم هست بچه هاش هم اونجاهستند گفتم شماتنهاهستیدبیایدشام درست میکنم بهرطریقی بودراضیش کردم که بیاد رفتم خریدکردم وخونه روکمی مرتب کردم یه غذای ساده درست کردم بلوز استین بلند ونازکی پوشیدم بایک دامن مشکی بلند پوشیدم بدون اینکه شورت یاکرست بپوشم اونکه اومدقبل ازاینکه شام بخوریم درموردمسئله ای کاری که موردمهمی نبودباهاش حرف زدم حالا شماعشوه من روحساب کنیدکه برای هرحرفی چادرم روکنارمیزدم که زیرگردنم پیداباشه اونم هی صورتش سرخ ترمیشد وعرق میکرد بنده خدا خیلی مذهبی بود باکلی ترس ولرزاومده بود میترسیدکسی اون روببینه وبراش حرف درست کنند بهرصورت مثلا من یک زن بیوه جوان بودم بعدازحرف زدنمون خواست بره گفت کارم روانجام میده وبرای شام مزام نمیشه

 

نذاشتم بره بزوربردمش طرف میزی که ازقبل چیده بودم فقط خودغذا رونذاشته بودم پشت میزنشست بدجوری عرق کرده بود جانبازبودسه تا انگشتش توجنگ قطع شده بودن دست چپش بود گفتم گرمه ؟ گفت بله…  هواخنک بود ولی ایشون گرمش میکرداونم توی ابانماه که هواسرد بود غذارواوردم رومیزگذاشتم رفتم دستمالی بیرون کشیدم کنارش ایستادم تاعرق صورتش روپاک کنه دستم به دستش خورد قشنگ رعشه ولرزش اون رودیدم بزحمت چن لقمه غذا خورد منم زبون میریختم وشوخی میکردم یخش کم کم اب میشد حالا جرات میکردنگاهم کنه یک لحظه نگاهمون بهم گره خورد فهمیدم که دلش لرزیده
خونه خالی فقط مادونفر هرمردی روبه زانودرمیاره به بهانه ای کنارش ایستادم نفسم به صورتش میخورددستم روبلندکردم تامثلادوباره عرق صورتش روپاک کنم اون مثلا میخواست نذاره دست من به بدنش بخوره که دستش خوردبه سینه من ومن توهمون ثانیه کم نذاشتم دستش روپایین بیاره ودستش رو روی سینه ام نگه داشتم سرش پایین بودباجسارت تمام سرم روجلوبردم ولبهاش روبوسیدم لبهاش روکمی جمع کردوتوی دهنش برد ولی من پرروترازاین حرفابودم به خوردن دهنش ادامه دادم شل شد خودم روبهش چسبوندم ویه دستم رودورگردنش انداختم وبادست دیگه ام اروم ازروی لباس نوازشش کردم تا روی کیرش دست میکشیدم ازروی شلوارکیرش روگرفتم معلوم بودکیربزرگی داره زیبش روبازکردم ودستم روبردم داخل شلوارش ازروی شورت کیرش رو نوازش کردم انگشت روی کیرش میکشیدم کیرش هی بزرگترمیشد چادرازسرم افتاده بود وعطرسکسی که زده بودم دیونه اش میکرد بلاخره لبهام روشروع بخوردن کرد چشماش روبسته بود ولبهام رومیخورد نفس نفس میزد حشرش بالازده بود خودم همدست کمی ازاون نداشتم ازمیزشام کمی فاصله گرفتیم یه دکمه بلوزم روبازکرد خودم بلوزم روبیرون اوردم سینه هام شق شده راست وبزرگ جلوروش بودند وحشی میخورد منوزمین زد وبجونم افتادعین ندید بدیدها میخورددرهمون حین لباس هاش رودراورد روی من بود که لخت شد من کیرش رونمیدیدم دامنم روپایین کشید وقتی دید شورت ندارم گفت خدایا…

 
چن لخظه نگاه کوس وپاهام کرد خودش رو وسط پاهای من جا دادگرمی کیرش رو لای پاهام حس میکردم سینه هام روشروع بخوردن کردبشدت تحریک شده بودم ویهو کیرش روتاته توکسم کرد چن وقت بودکس نداده بودم قبل ازاون به کیرهای کوچیک کس داده بودم این کیر25سانتی پدرم رودراوردوحشیانه تلمبه میزد اولش درداشتم گریه هم کردم ولی تا لذتش روحس کردم مرتیکه ابش اومد ولی ولش نکردم اونشب تا صبح نذاشتم بخوابه پدرخودش وکیرش رودراوردم نفس براش نذاشتم اونشب برام تعریف کرد19ساله بوده زن گرفته وبعداززنش اولین زنی که کس کرده من هستم وچقدرلذت برده به مرورکه باهاش بیشتربودم فهمیدم ازعشقبازی هیجی حالیش نمیشه وتوی یکسال که باهاش بودم سکس دلچسب رونشونش دادم فکرمیکرد با اون تنها هستم غافل ازاینکه من هرشب بایک یا چندنفربودم…

 

نوشته: جنده چادری

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

6 دیدگاه دربارهٔ «سکس با آقای ر»

  1. سلام عباس هستم ازشمالمن درخدمتم بيا يك حالي به تو بدم اين شماره منه09017842226

  2. من مرد زن دارم هر خانمى كه ميخواد باهاش سكس كنم بزنگه09303381197

  3. تشریف بیارین بندرعباس. در خدمتیم و قشم. دوست دارم پایه باشیم.تو ایمیل اطلاع بده

  4. سلام عزیزم خوبی؟من 32 سالمه بین دوستام معروفم به کیر کلفت نزدیک 22 سانته ولی کلفت بزنگ حالی بت میدم فراموش نکنی

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا