من و زن عمو زری و دوستش

سلام به همه دوستان.

من میلاد 20 سالمه بازن عمو زری خیلی حال میکردم من همیشه یه چیزایی رو بهونه میکردم و می رفتم خونشون تا اندام سفیدشو ازتوی سوتینشم شده ببینم زری خیلی سکسیه هر پنج شنبه شبا با عمو سکس داره من خودم چن بار که خونشون شب مونده بودم یواشکی شاهد این ماجرا بودم زن عمو خیلی دوست ورفیق داشت یکیشونو که من میشناختم اسمش مهین بود بیوه بود ومعلم…

 

از اولش منو زن عمو باهم راحت بودیم چند سالی گذشت و من بزرگتر شدم و دیگه میونمون بازتر شد تا که یه روز وایبرشو داد تامن بخونم وای چه مکالمه هایی داشت خیلی حشری شده بودم بعد بهش گفتم این چیزارو دادی من خوندم شب دست خودم کار میدما گفت عیبی نداره صبح که رفته بود اداره بهش اس دادم گفتم دیدی دست خودم کار میدم گفت جق زدی گفتم اره دیگه گفت حال داد گفتم خیلی بعد حدود یه ماه دیگه به هم اس های ناجور میفرستادیم تا که یه روز بهش گفتم تو که این همه دوس بیوه داری یکیشو درست کن باهاش حال کنم اولش گفت کدومشون گفتم مهین گفت دیگه پررو نشو دیگه منم حسابی ترسیدم که به مامانم نکنه بگه بعد از دوروز دیدم زن عمو زنگید گفت یه چیزی میخوام بهت بگم ولی قول بده ندید بدید بازی در نیاریا گفتم باشه گفت مهینو پختم تا بری خونش اولش باورم نشد ولی بعد قسم خوردنش دیگه باورم شد گفت ولی منم باهات میاما گفتم آره دیگه تنهایی خجالت میکشم برم.

 
فرداش اومد سوارم کردو رفتیم توراه جلو داروخونه وایساد وگفت برو تاخیری بگیرو بیا گفتم چی گفت تاخیری چون بار اولم بود دستوپامو گم کرده بودم رفتمو گرفتمو اومدم بهش گفتم چه جوری باید استفاده کنم بهم گفت تو که طرز استفاده ی اینو نمیدونی چه طور میخوای سکس کنی من دیگه حرف نزدم بعده یه دیقه گفت خودم میزنم برات رفتیم خونه مهین نشستیم زن عمو رفت دسشویی بعدش منو صدا کرد گفت بیا کیفمو هم بیار رفتم بهم گفت کیرتو در بیار منم فوری در آوردم تاخیری رو زد رو خایه هام و کمی به سر کیرم گفت اینجوری استفاده میکنن بعداز حدود نیم ساعت با مهین رفتم تواتاق خوابش لب گرفتنو شروع کردمو یواش یواش رفتم پایین تر نوک سینشو تودندونم گرفته بودمو بادستم اون یکی ممشو می مالوندم شکمشو لیس میزدمو باممه هاش بازی میکردم دیگه خودمو نتونستم نگه دارم و رفتم سراغ کسش

 

از رو شرتش کمی لیس زدم با دندونم شرتشو آوردم پایین وای چه کس سفید و تپلی زبونمو کردم تو کسش داشت خیلی حال میکردبعده چن دیقه گفت بسه خودشو کشید عقبو دستشو انداختو شلوار منو کشید پایینو شروع به ساک زدن کردکیرم که حسابی راست شد من پاهاشو دادم بالا سر کیرمو گذاشتم روی کسش مالوندمش بعد یواش یواش شروع به تلمبه زدن کردم داشت اروم اروم ناله میکرد که زن عمو بیرون اتاق میشنید چن دیقه بعد در زد گفت بیام تو مهین گفت بیادش گفتم من مشکلی ندارم ما با هم راحتیم اون جلو من با شرت میگرده گفتیم بیا اومد وایساد کنار تخت و نگامون میکرد گفتم چرا وایسادی بیا کمک کن مهین بیشتر حال کنه گفت چی کار کنم گفتم ممه هاشو بخور منم که فرصت گیرم اومده بود خواستم اونم بکنمش بعد بهش گفتم شلوارتو در بیار کستو بزار تودهنش

 

اولش وایساد و نگام کرد بعدش انجام داد من دراز کشیدمو به مهین گفتم کیرمو بزار بین ممه هات و بالاپایین کن به زن عمو هم گفتم حالا بیار بزار تودهن من خلاصه تو این چن سال همه روش های سکسی رو که ازفیلمای سکسی یادگرفته بودم روشون پیاده کردم بعدش دوتاشونو به شکل دو حرف LLخوابوندم به زن عمو گفتم پاتو بنداز دور کمر مهین کیرمو گذاشتم رو کون زری کردم توش یه جیغ زدو درش اورد بیرون عصبانی شدو گفت تاحالا از کون به عموتم ندادم عذر خواهی کردمو گذاشتم تو کسش و تلمبه زدم چن دیقه بعد درش اوردم و گذاشتم تو کون مهین اولش یه آآآ کردو بعدش چیزی نگفت انگشتمم کرده بودم تو کس زری خلاصه ازاین درمیاوردم می کردم تو اون یکی تا ابم اومد و ریختم تو کون مهین تو راه زری گفت شوخی شوخی منو گاییدیا گفتم ما اینیم دیگه..

 

 

نوشته: کیر پارتی

 

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

5 دیدگاه دربارهٔ «من و زن عمو زری و دوستش»

  1. سلام اگه کسی هست از اهواز که خیبی هم حشری باشه و ی کس لیس خوب میخواد من میتونم کمکش کن اگه کسی هست با این شماره تماس بگیره لطفا 09360192948

  2. خو ادرس بده ماهم بیاییم استفاده ببریم.
    معلوم میشه زن عموت اهل حاله منم اهل حال دادنم .

  3. تهران.مجردم 21ساله.سربازم هستم .ی خانم مهربون عزیز بهم اس بده.09193359200

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا