شوهر داشت ولی منو دوست داشت

سلام.

من متولد 76 ام..چهارم دبیرستان و رشته تجربی..قدم یک و نود یه توپولم قیافمم بدک نیست..ما اهل شهریاریم .شایدباورتون نشه ولی من قبل سحر باهیچ دختری رابطه نداشتم!! راجع به سکس و حرکات خاصش تو اینترنت خونده بودم وتو فیلمای سکسی دیده بودم ولی باور نمیشد قبل ازدواج این حرکات واجرایی کنم..
.
راجع به سحر بگم که:سحر عروس خالمه وچهارساله باپسر خالم ازدواج کرده وزندگی خوبی دارن..ظاهرش خیلی خفنه هیکلش خفن تر..کون درشت و سینه های متوسط ویه جفت چشم سگ دار..یه شب که رفته بود تهران خونه مادرش به من اس داد.بهم گفت که توفامیل یکی بهت علاقه منده..گفتم کی؟/بعد کلی اصرار گفت من!!داشتم شاخ درمیاوردم..گفتم اخه شوهرت..؟؟گفت یه رابطه ساده فقط حله؟؟منم قبول کردم..
کم کم رسید به جایی که قرارشد برم خونشون…

 
بعد یه مدت شوهرش که میرفت سرکار میرفتم خونشون..اولا خیلی خجالت میکشیدم چون هم ازمن بزرگتر بود هم اینکه خب اولین رابطه م بود دیگه اونم با یه زن شوهردار..شبا که مهدی(شوهرش)شبکار بود میرفتم و باهم قلیون میکشیدیم..
یکی از این شبا بهش گفتم بیا یه کم حال بدیم به هم..ته دلش راضی بود ولی یه جورایی خجالت میکشید..سکوت کرد..قلیونو کشیدم کنار ورفتم نزدیکش..برق و خاموش کردم که با نورملایم که ازهال میزد تو اتاق راحت تر باشیم..دستمو گذاشتم روی گونه ش نوازشش کردم..خیلی داغ بود بعدش لبامو گذاشتم رولباش..وااااای خیلی لذت بخش بود..لبموبا دندوناش میکشید که دیونه تر میشدم.همزمان دستم رو سینه ش بود…

 

خواستم دستمو ببرم طرف کسش که گفت نه!!  گفتم چرا؟؟ با یه حال خجالت زده گفت نه دیگه حمید جونم باشه؟؟منم قبول کردم..بعدش اومدم خونه هرچی اس داد ج ندادم..بهم بر خورده بود خب.گفتم اگه راضی نبودی چرا قبول کردی؟؟گفت اخه ترسیدم مهدی یهو بیاد..من قبول کردمو بعد چند وقت مهدی واسه یه کاری رفت تهران قرارشد شبم اونجاباشه..منم ازفرصت استفاده کردم گفتم حالا که مهدی شب نیست ..چی میگی؟؟اونم گفت من از خدامه..اخه یه هفته بود با مهدی دعواکرده بودن و سکس نداشتن..منم که توکونم عروسی بود..رفتم از داروخونه یه اسبری ویاگرا گرفتم و قایمش کردم تو خونه.شب دورو ور یازده بود ازخونه جیم زدم..رسیدم جلودرشون که لای درباز بود..رفتم تو ودر زدم..گفت کیه؟؟گفتم منم..بایه صدای اروم و سکسی گفت بیا تو اتاق عزیزم..وای خدای من چی دیم تو اتاق!!یه هوری بایه تاپ شلوارک مشکی..کونش مث هندونه بود..یه دونه موهم رو بدنش نداشت…موهای خرماییشم ریخته بود رودوشش..هیچوقت این صحنه ازیادم نمیره…

 
گرفتمش تو بغلم شروع کردم خوردن لبا و گردنش..چند تا اه خفه کشید و دستشو برد طرف کیرم که هنوز خوابیده بود..نشست و شلوارمو کشید پایین وبعدش شرتمو با دندونش در اورد..گفت جوووووون چه نازه بخوررمش..بعد کیرمو کرد تو دهنش..خیلی نازو حرفه ای ساک میزد و زبونشو میکرد تو سوراخ کیرم که خیلی لذت بخش بود و منو برد تواسمونا..حالا دیگه کیرم راست راست بود.سریع همون وسطا کیرمو اسبری کردمو کاندومو کشیدم به کیرم..گفتم حالا نوبت منه..بغلش کردم انداختمش روتخت.شروع کردم به خوردن کسش.بادستاش سرمو بهطرف کسش فشار میداد. چوچولشو میمکیدم و بعد که حسابی خیس شد انگشتم و کردم تو..یه کم که با سرعت انگشتمو تو کسش چرخوندم و به مرز ارضا شدن رسید گفت حمید نمیخوای به انتظارم پایان بدی؟؟ گفتم چششششم هرچی شما امر کنی!! دراز کشیدو پاهاشو باز کرد..منم رفتم نزدیکش سر کیرمو میمالیدم به خط وسط کسش که صدای اه و نالش دراومد..بایه فشار اروم سرکیرمو بردم تو یه اه عمیق کشید خودشو کشید جلو تاکیرم بیشتربره تو..بعد چندتا تلمبه اروم گفت تندش کن..منم که همزمان دستم رو سینش بود و میمالیدمش شروع کردم تند کردن..جیغ و اه اه میکردو حرف میزد..جرم بده جووووون..بکنش همش مال توعه…قربونش برم من که اینهمه کلفته…

 
بعد چند دقیقه به حالت سگی دراوردمش..اروم اروم کیرمو بردم تو وباانگشت شستم سوراخ کونشو میمیالیدم..خودشم با دستش از زیر بالای کشسو میمالیدو جیغ و داد میکرد..حدود یه ربع گذشت دیدم دارم ارضا میشم.چن تا تلمبه محکم زدم که دیدم تنش لرزید و اه بلندی کشید که فهمیدم ارضا شده..خواستم اذیت نشه کیرمو دراوردم گذاشتم لای سینه هاش.خیلی حرکت لذت بخشیه..دو دقیقه بعد کاندومو در اوردمو ابمو ریختم رو سینه هاش..بعد دوتامون خسته افتادیم روتخت ..انگشتمو کرده بود تو دهنش اروم میمکید..بعدش باهم دیگه رفتیم حمومو یه لب حسابیم تو حموم ازش گرفتم اومدیم لباس تنم کردمو خدافظی کردم اومدم خونه..اونشب بهترین شب زندگیم بود…هنوزم با سحرم رابطه دارم ولی ردیف نشده دوباره حال کنم باهاش..

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا