سکس با مشتری بانک

سلام .

من رامین 28 سالمه تو اهواز زندگي مي كنم خاطره اي كه مي خوام بگم مربوط به 4 ساله پيشه…

من توي بانك كار مي كنم يه روز يكي ازدوستان يه خانومي رو معرفي كرد واسه وام وقتي اومد پيشم زني بود بيست وپنج يا شش ساله موهاي روشني داشت شرايط خوبي واسه وام گرفتن نداشت يعني ضامن كم داشت بعد ازاينكه حساب باز كرد خودش شمارمو گرفت اون موقعه توفكر كردنش نبودم باهاش برخورد خوبي هم نداشتم فرداش بهم زنگ زد ديدم خيلي اصرارمي كنه نازو عشوه هم زياد مي كرد راستي اينو بگم اون موقعه مجرد بودم خلاصه باهم كه صحبت كرديم گفت كه شوهر داره ويك بچه شوهرشم رفته بود بندرعباس پيش پدرش براي كاري بعد كه اينو گفت گفتم عجب شانسي…

 

شب ساعت 8 بهش زنگ زدم وزدم به پررو بازي گفتم مي خوام امشب ببينمت اول گفت نمي شه ولي اصرار كردم فقط واسه ديدن كه اخرش راضي شد ادرس بهم دادو رفتم تواپارتمانش جاتون خالي با يه بلوز وشلوار سفيد اومد دروباز كرد اخ كه چه كوني داشت گرده قلمبه ساعت داوزده بود بچه شم خوابيده بود بعداز يه ساعت گفت خوب من مي رم توي اون اتاق مي خوابم تو همينجا توي پذيرايي بخواب گفتم من كه خوابم نمي بره همينجا پيشم بمون وقتي كه خوابم برد برو قبول كرد وكنارم خوابيد بعدش منم يواش يواش شرو كردم به دست زدن بهش به سينه هاش بعد ازش لب گرفتم يكم ناز كرد ولي ديگه راه فرار نداشت خودمو انداختم روش كه ديدم گفت اخر كاروخودتو كردي گفتم اره بعد شلوارشو گشيدم پايين

 

كس تقريبا پر مويي داشت خوشو هم خيس كرده بوديكم ازش خوردم بعد سينه هاشم رو همينطور بعدش به پشت خوابوندمش كونشم بوسيدم يكم لاپائي زدم واز پشت گزاشتم تو كسش گشاد بود ديدم صداي اخو اوخش دراومد لامسب ابم زود اومد ريختم داخلش كه بعد شاكي شد گفت چرا داخل ريختي حامله مي شم بعد خواست بره تو اتاق بهش گفتم دوباره مي خوام تعجب كرد وگفت واقعا چون شوهرش يه بار هم بزور مي كردش بار دوم ابم ديرتر ريخت ولي ايندفعه ابمو داخلش نريختم صبح كه ازخونش رفتم عذاب وجدان گرفتم چون شوهر داشت ولي بااين حال فرداشم دوباره رفتم ولي فقط يه دست بيشتر نزدم بعد ازااون روز ديگه اينكارو نكردم چون عذاب وجدانم بيشتر شد ولي كون خوشگلش ولم نمي كرد … دو روز بعد که داشتیم حرف می‌زدیم گفت که شوهرش ناتوانی جنسی‌ داره و کلا به همین دلیل آزادش گذاشته و منظورش این بود که عذاب وجدان نداشته باشم. از اون به بعد خیلی‌ با هم سکس داشتیم و شوهرشم خبر داشت که این هیجان سکسامونو صد برابر میکرد…

نوشته: رامین

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

5 دیدگاه دربارهٔ «سکس با مشتری بانک»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا