کمک به زن دایی

سلام به همه ی دوستان حشری و دست به کیر.این خاطره که میخوام بگم مربوط به 4سال پیشه…

***

اسمم امیره. دایی من ناراحتی قلبی داشت و عمل کرده بود ودکتر گفته بود از پله بالا و پایین نشو به همین دلیل خونه مادر بزرگم بستری بود و استراحت میکرد به روز گوشیم زنگ خورد داییم گفت که زنداییت یه سری کار بیرون داره اگر ماشین داری بیا ببرش انجام بده براش گفتم چشم رفتم سراغ زنداییم و سوارش کردم و رفتیم بهش گفتم کجا بریم گفت اول بریم خونه خودمون رفتیم در خونشون پیاده شد تعارف کرد که بیا تو و من هم تعارف تیکه پاره کردم که نه و نشستم تو ماشین این را بگم از بچگی تو نخ زنداییم بودم و اون حدود 40 سالشه ولی مثل دختر 25 ساله میمونه جا افتاده و خوب همیشه به یادش تو خونه جاق میزنم

 

خلاصه دیدم نیومد رفتم دم در صدا کردم گفتم زندایی گفت امیر جان بیا بالا رفتم بالا با صحنه ای مواجه شدم که فکرش رو نمیکردم لخت با شورت و سوتین جلوی من گفتم ببخشید من میرم پایین گفت نه عزیزم بیا کارت دارم و رفتم نشستم رو مبل گفت امیر من حدود 3 ماه هست رابطه نداشتم و دارم داغون میشم اگر میشه بیا سکس کنیم گفتم زشته گفت نه و شروع کرد منو خوردن درو بستم و رفتم باهاش تو اتاق خواب و لخت شدم و شورت و سوتینش رو در آوردم و شروع به خوردنش کردم اهههههههههش به آسمون بودو اینقدر کسش رو خوردم که آبش اومد و پاشید تو صورتم…

 

خلاصه خوابوندمش و پاهاش را دادم بالا و از کس کرددم اخش به اسمون میرفت و پشت سر هم مداوم تلمبه میزدم بعد از کون کردمش کونش تنگ تنگ بود حدود یه رب کونش را میخوردم تا شد از کون بکنمش چه روز خوبی بود با هم رفتیم حموم یه ساک دوباره تو حمام برام زد و رفتیم به کاراش رسیدیم

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

7 دیدگاه دربارهٔ «کمک به زن دایی»

  1. ارسلان

    یه خانم از اصفهان برای دوستی سن بالا باشه
    اس بده میزنگم
    09372849122

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا