گاییده شدنم با کیر دکتر آرش

یه مدتی بود دربه در دنبال کار میگشتم دیگه از بیکاری و تو خونه بودن و کس مالوندن خسته شده بودم،واسه همین افتاده بودم دنبال کار بعد از دوماه دوندگی بلاخره تو یه مطب روانپزشک برای منشی گری استخدام شدم،ساعت کارشم از ۸ تا ۱۲ ظهر و ۴ تا ۹ شب بو د اسم ه آرش بودو بد جور بهم نخ میداد،یه روز که تایم کاریم تموم شده بود و مشغول جمع کردن وسایلم بودم اومد پیشمو بهم گفت : روشنا خانومی؟  گفتم بله؟ گفت راستش امروز بعد از ظهر اومدی مطب درو قفل کن بیا تو اتاقم بات حرف خصوصی دارم ، تعجب کردم چه حرف خصوصی میتونست با من داشته باشه اما در هر صورت بش گفتم باشه مساله ای نیست.لبخندی زد و همراه با زدن چشمک خدافظی کرد،منم بعد از جمع کردن وسایلم در مطبو بستم .امروز نمیخاستم برم خونه دوشب بعد عروسی خواهرم بود و وقت اپیلاسیون داشتم از آرایشگاه.

 
رفتم آرایشگاه و بعد از تموم شدن اپیلاسیون که با کلی درد همراه بود بهطرف مطب راه افتادم تو آرایشگاه همش فکرم مشغول حرفی بود که میخاست باهام بزنه،فضولیم گل کرده بود شدید،خلاصه با فکر مشغول وارد مطب شدم، وقتی درو باز کردم بوی عطر مردونه ی ملایمی به مشامم خورد همینطور آهنگ خیلی لایت و ملایمی در حال پخش بود داشتم شاخ در میاوردم آخه تا حالا نشده بود آرش زود تر از من بیاد مطب همیشه من اول میومدم درو باز میکردم جلل خالق!!!!!طبق گفته ی خودش در مطبو بستمو قفل کردم و رفتم سمت اتاقش در زدم که با صدای بکش گفت بیا تو خشگلم،دیگه به این نوع حرف زدنش عادت کرده بودم نفس عمیقی کشیدم و دستگیره درو کشیدم پایین وارد اتاق که شدم رو صندلیش نشسته بود نگاش که به من افتاد لبخندی زدو گفت چرا واستادی بیا بشین خانومی. رفتم و روصندلی روبروش نشستم باهاش حال و احوال کردمو بعد پرسیدم .کارم داشتی گفتی بیام اینجا؟با لبخند گفت آره خانوم قشنگ.پرسیدم :خوب بگو‌ منتظرم لبخندی زدو اومد رو صندلی کنار من نشست دستشو گذاشت رو دستم که رو دسته ی صندلی بود و گفت :روشنا..راستش من از اولی که اومدی تو این مطب تو نخت بودم.دختر خوشگل و خوشتیپی هستی منم که میدونی ازدواج نکردمو نیاز جنسی خیلی شدیدی دارم .

 

نفس عمیفی کشیدوگفت.خیلی وقته تو کفتم .دهنم وا مونده بود آخه راستشو بخاین آرش همیشه لباسای اندامی و مخصوصا شلوارای چسب میپوشید منم خیلی وقت بود که چشم دنبال کیرش بود تو فکر بودم که با صداش به خودم اومدم :روشنا…خانومی….گفتم بیای اینجا که هردومون یه دلی از عزا در بیاریم عشق من از نگاهات میفهمم که توم نسبت به من بی میل نیستی .هیچی نگفتم و سرمو انداختم پایین یه مدت سکوت کرد و بعدش دستشو روی دکمه های مانتوم حس کردم سرمو آوردم بالا که دیدم بالبخند نگام میکنه گفت:خانومی میدونی چند وقته تو کف اون کون نازو خشگلتم که وقتی راه میری رد شرتت از رو مانتوت دیده میشه باهام راه بیا دیگه. انقدم خجالت نکش و بامن راحت باش.بش گفتم:آرش.همونطور که خودت حدس زدی منم خیلی وقته که تو کفتم و از خدامه که منو بکنی.با گفتن این حرف انگار دنیارو بش دادم بغلم کردو گذاشتم روی تختی که تو اتاقش بود و بم گفت :راضیت میکنم نفسمن سرشو آورد نزدیکو لبای خوش فرمشو گذاشت رو لبام .وحشیانه لبامو میبوسید جوری که به غلط کردن افتادم خواستم سرمو ببرم عقب که نزاشت و با دستش سرمو نگه داشت محکم لبمو میبوسید و گاز میگرفت دیگه داشتم نفس کم میاوردم که ولم کرد بغلم کردو شروع کرد دکمه های مانتومو باز کردن هیچی نمیگفتم از تصور اینکه تا چن دقه دیگه منو میگایید غرق خوشی میشدم .مانتومو دراورد زیر مانتوم فقط یه تاپ توری سفید پوشیده بودم که به خاطر توری بودنش به راحتی سوتین قرمزم از زیرش معلوم میشد سوتی کشید و گفت :جووووووونننننن.

 

به روش لبخند زدم سرشو آورد جلو و دوباره وحشیانه لبامو به دهنش گرفت جوری لبامو میخورد و گاز میگرفت که فکر کردم هر آن امکان داره جر بخوره در حالی که لبامو داشت میخورد دستش رفت سمت تاپم ، دوطرف تاپمو گرفتو با یه حرکت بالا کشیدش .دستش رفت طرف سینه هامو از رو سوتین نازش کرد و گفت:ای جاااااانمممممم چه نازن اینااااا و سوتینمو گرفتو از دو طرف کشید سوتینم جر خورد گفتم:آرومتر جایی نمیرم که .گفت :انتظار داری این سینه های نازتو ببینمو بتونم خودمو کنترل کنم خودشو انداخت رو مو افتاد به جون سینه هام یه سینه مو تو دستش گرفت بود و فشارش میداد و اون یکی سینمم تو دهنش بود و نوکشو گاز میگرفت انقد محمکم گاز میگرفت که جیغم رفته بود هوا.جیغای بلند میکشیدمو میگفتم: آآآآییییییییییییی.آرششششش،درد داره .آرومترررررررر ولی انگار اصن حرفامو نمیشنید بعد ده دقه دست از سر سینه هام برداست نگاشوون کردم که دیدم قرمز شدن بم گفت : تو نمیخای کاری کنی .منم از خدا خاسته شروع کردم دکمه های پیرهنشو باز کردن پیرهنشو دراوردمو دستم رفت سمت کمر بندشو بازش کردم دکمه های شلوارشو باز کردمو شلوارشو کشیدم پایین…

 

یه شرت جذب مشکی پوشیده بود که با عث میشد برجستگی کیرش به خوبی معلوم بشه .چشام برقی از لذت زد و از رو شرت کیرشو با دستم گرفتمو بوسش کردم هلم داد و خابوند رو تخت و شلوارمو درتورد با دیدن شرت توری قرمزم طاغت نیاورد و با دندونش یه طرف شرتمو محکم پایین کشید که باعث جر خوردنش شد،چون رفته بودم اپیلاسیون کسم بی مو و صاف صاف بود دستی رو کسم کشیدو گفت:جوووووووووووون چه کوچولویه این کس و با دستاش پاهامو گرفت انداخت رو شونش افتاد به جون کوسم یه زبون محکم رو چوچولم کشد که یه آه بلند کشیدم.گفت ای جاااان و وحشیانه شروع کرد به کسمو خوردن لمبرای کسمو میکرد تو دهنشو میمکید و زبونش محکم میمالوند رو چوچولم آه واوهم دراومده بود پاهامو محکم حلقه کردم دور دهنش وحشیانه کسمو میخورد و از لمبرای کسم گاز میگرفت نالم داشت اوج میگرفت.تو اوج لذت بدم که دست از خوردن کشیدو گفت ببینم تو نمیخای یه حالی به من بدی .خندیدمو گفتم.از بس که آدمو میبری تو حال نمزاری که بهتو برسم آخه واستاد رفتم جلوشو دوزانو شدم خاستم مث خودش با دندون یه طرف شرتشو بکشم پایین که گیر کرد .خندیدو گفت خانوم کوچولو من که مث تو نیستم آخه یه کیر دارم که عمرا اجازه بده این شرت بیاد پایین خندم گرفت و با دو دستم شرتشو کشیدم پایین چی میدیدم یه کیر کلفت خیلی دراز با تعجب نگاش کردم که گفت:جووووون .بخورمت تاحالا کیر بیست و دو سانتی ندیدی.گفتم.آرش آخه با این کیر که من نابود میشم .لبخندی زدو گفت ای من به فدای تو حالا میبینی که با همین کیر چطوری میگامت.کیرشو گرفتم تو دستمو مثه بچه ای که پستون مادرشو میمکه سر کیرشو میک زدم سرشو برد عقب و گفت :آآآآههههههههههه.

 

با زبونم همه ی سطح کیرشو لیس زدمو یهو کیرشو کردم تو دهنم از بس کلفت بود نصفش بیشتر تو دهنم جا نشد تا همون نصف میکردم تو دهنم و در همون حال با زبونم زیر کیرشو تحریک میکردم آه بلندی کشید و موهامو گرفت یه لحظه موندم میخاد چیکار کنه که یهو دیدم همه ی کیرش رفت تودهم خودش داشت سرمو عقب جلو میکرد هر آن امکان داشت دهنم جر بخوره سعی میکردم بیام اینور ولی نمیزاشت اوم اوم بلندی میکردمو همه ی کیرشومیخوردم تند تند سرمو عقب جلو کرد میخاست آبش بیاد که سرمو نگه داشت کیرشو از دهنم بیرون کشید و گفت میخام کستو بگام.ترسیدم بش گفتم ولی آرش من هنوز پاره نشدم گفت خفه شو میخام بگام کستو .میخاستم مخالفت کنم که دستامو محکم گرفت و اومد بین پاهام و کیرشو گذاشت لا کسم آروم میکشید رو کسم کیرشو میمالوند رو چوچلم و میبرد پایین تا کونم باز میاورد رو کسم آه و نالم اوج گرفته بود بم گفت هنوزم نمیخای کستو بکنم:بیطاغت شده بودم گفتم آرش بکن کیرتو میخوام،میخاااااام.گفت جوووووون و با یه حرکت نصف کیرشو کرد تو کسم: آیییییییییییییییییی.آرش خخخخخخخخخخخخخخخخ درد داره وااااایییییییییییییییی خم شدو بالباش دهنمو بست و تا ته کیرشو کرد تو کسم یه جیغ خیلی بلند کشیدم و گفتم :اووووویییییییییییییییییییی آرش جر خورررردمممممم آآآآآآآخخخخخخ آرووووووووووومممممممممممم،انگار اصن نمیشنید چی میگم محکم کرده بود تو کسم ،یکم همونجا نگهش داشت دردم که آرومتر شدو ناله هامم آومتر شرو کرد به تلمبه زدن محکم عقب جلو میکرد و من کیرشو زیر نافم احساس میکرد م دادم عقب جلو میکرد و میگفتت :جوووووووون این کس منه مال منه کستو گاییدم جنده ،کستو به فااااک بررردم جووووونننننننن آآآآآآهههههههه…

 

کیرشو از کسم کشید بیرون و بالشت رو تختشو گرفت دستش اومد سمتمو بالشت و گذاشت زیر کونم گفتم :وایی نه آرش .کون نه گفت :آره میخام کونتو بگام حرف نباشه تا خاستم مخالفت کنم کیرشو رو سوراخ کونم احساس کردم اومدم بگم نامرد حداقل چربش کن که نصف کیرشو کرد تو کسم:جیییییییییییییغغغغغغغغغغغغغ.آآآآآییییییییییییییی.آرررششش آرووووووووووومممممممم،نامرد حداقل چربش میکردی بی انصاف آرووووووووومممممم .با دستش ظربه خیلی محکمی به کونم زدو گفت خفه شو جنده و تا ته کیرشو کرد تو کونم اشکم دراومد منکه واس عن کردن مشکل داشتم حالا کیر کلفت و بیست و دوسانتیه آرش تو کونم بود شروع کرد به عقب جلو کردن و تلمبه زدن دستشو برد سمت کسمو با دستش کسمو میمالید .:آآآآآآییییی،آخخخخخخ آرشششششششش،جیغ میکشیدم و اونم آه وناله بلند میکرد گفت :واااااای روشنا اومدممم ،اوووووووومدمممممم اووووووووووف،اووووووووووف،واااااااااااای و با فشار آبشو کرد تو کونم وآروم کیرشو از کونم دراورد کنارم دراز کشیدو گفت خیلی حال داد دیگه عمرا ازت بگذرم…

 

 

نوشته: روشنا

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون
پیمایش به بالا