جر خوردن کونم تقصیر خودم بود

اسمم سارا و الان ٢٠ سالمه اين خاطره تقريبا مال دو سال پيشه وقتي كنكوري بودم خانوادم مذهبيه و خودمم هيچ وقت با هيچ پسري در ارتباط نبودم…

 

اوايل سال تحصيلي بود كه تو يكي از برنامه هاي گوشي با پسري به اسم امير اشنا شدم اوايل از فيسش خوشم نميومد ولي به خاطر نيازه روحيم به يه پسر قبول كردم ده سال ازم بزرگتر بود ولي من بعد از مدتي كاملا بهش وابسته شدم و با تمام وجودم مي خواستمش اما هيچ وقت به سكس و رابطه جنسي فكر نمي كردم خند ماه از ارتباطمون مي گذشت يه روز با اميد تو پارك سر خيابونومو قرار گذاشتم خياي وقت بود نديده بودنش دلم واسش يه ذره شده بود تا ديدمش پريدم بغلش اون شب مامانم اينا رفته بودم عروسي و دير وقت ميومدن به امير گفتم مامان اينا نيستن بيا بريم خونه ما با هم غذا بخوريم اولش قبول نكرد فكر كرد دارم باهاش شوخي مي كنم ولي با اصرار من رفتيم رفتيم تو خونه من لباسامو عوض كردم يه لباس راحتيه ساده معمولي پوشيدم و اومدم پيش اميرم كه رو راحتي لم داده بود كنارش نشستم و سرمو گذشتم رو شونششش امير دستشو كرد تو موهام و سرمو بوسيد دلم نمي خواست اون لحظه تموم بشه با تمام وجودم دوسش داشتممم تو چشاش نگاه كردم و گفتممم خيليييي دوست دارم

 

اميرررر امير لباشو گذاشت رو لبامممم و با حرص مي خورد هم دوس داشتم و هم ترسيده بودم. سعي مي كردم هولش بدم عقب اما چنان لبامو گرفته بودو مك ميزد كه كاري از دستم بر نميومد. بلاخره بعد از چند مين لبامو ول كرد و گفت بريم تو اتاق رو تختت مي خوام حسابتو برسممم ترسيدممم گفتم يعني چي امير مي خواي چي كار كني؟ خنديد و گفت كوچولويه منو چه ترسيده دوباره لبامو بوسيد و گفت مي خوام بهت يه حال اساسي بدم كه تا عمر داري يادت نره گفتم نه اميد همين قدر بسه يه دفعه چهرش جدي شد و گفت من نمي خواستم بيام اينجاتو اصرار كردي پس خفه شو هر چي مي گم گوش كن.
بغض كردم تا به حال اميرو اونجوري نديده بودم گفتم نه امير ترو خدا خب الان برو من غلط كردم چشاش قرمز شده بودو رگ گردنش بيرون زده بود دوباره حمله كرد سمتمو شروع كرد لب و گردنو خوردن من گريه مي كردم و گفتم ترو خدا امير نكن خواهش مي كنممم دستشو انداخت و تيشرتمو جر داد سرشو برد تو سينه هامو يه نفس عميق كشيد و گفت خفه شو زر زر نكن برو تو اتاق بهت مي گم دستمو گرفت و به زور هولم داد تو اتاق انداختم رو تخت شروع كرد گردن و سينه هامو خوردن دستشو برد سمت دكمه ها پيرهنش همون جور كه با حرص به من نگاه مي مرد بازشو كرد و پيرهنشو انداخت يه گوشه دست برد سمت سوتينم و از تنم كشيدش برده شدن كمرمو احساس مردم گريه مي كردم و التماس مي كردم…

 

اما وحشي شده بود و اصلا نمي فهميد من چي مي گم بلندم كردو گفت كيرمو درار من گفتم امير ترو خدا بسه خواهش مي كنم محكم زد تو صورتمو گفت خفه شو درار دستمو بردم سمت شلوارش و كيرشو در اوردم گفت بخورش هميشه از اين كار متنفر بودم امتناع كردم سرمو گرفت و برد دم كيرش به زور كيرشو كرد تو دهنم و گفت بخور بلد نبودم و از طرفي حالم داشت بهم مي خورد دندونم گرفت به كيرش كه يهو دادش درومد و گفت چي كار مي كني جنده هولم داد و اومد سمت شلوارم درش اورد برم گردوند فهميدم مي خواد بزاره تو كونم گفت حالا بهت نشون ميدم جنده مي گامتتت كونتو جر مي دممم كيرشو بدون اينكه كونمو خيس كنه تا ته كرد تو كونممم چنان جيغي كشيدم كه فكر كردم دهنمم جر خورد با دستش محكم ميزد به كونمو بالا پايين مي كرد من فقط جيغ ميزدم و التماس مي كردم گفت خفه شو جيغ نزن بگو من بگااا جرم بده وگرنه مادرتو به عزات ميشونممم محكم زد رو كونممم گفتمم بگو جنده داد بزن منم شرو كردم داد زدن با گريه بگا منو جرم بده سرعتشو بيشتر ميكرد و مي گفت بگو بدو منم هر بار بلند تر مي گفتممم يه دفعه سرعتشو كم كرد و يه نعره كشيد و كل ابشو خالي كرد تو كونم و همون جور به پشت افتاد روم از شدت نريه نمي دونستم چي كار كنم انگار كه تازه به خودش اومده بود بلندم كرد و گفت ساراي من تف انداختم تو صورتش لباساشو پوشيد و بدون هيچ حرفي رفتم بعد از دو سه خفته يه اس ام اس داد كه گوه خوردم و من تو اون شرايط نمي تونم خودمو كنترل كنم و تو خودت اصرار كردي بيا راست مي گفت من اصرار كردم بياد و تقصير خودم بود.
بعد از اون قضيه ديگه امير رو نديدم و با هيچ پسري هم دوست نشدم.

 

نوشته:‌ سارا

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

9 دیدگاه دربارهٔ «جر خوردن کونم تقصیر خودم بود»

  1. تقصیر تو نیس…با اینکه من پسرم ولی فقط 20 درصد پسرا قابل اعتمادن

    ب بقیه اش نباس رو بدی ک پررو شن
    نمیگم دوس نشو ولی اگه ازت سکس خواست قبول نکن ک دنبال هوسه

  2. خب کونت چی شد؟ ببین من یبار از کون دادم نه مث تو خشک خشک.. با کلی کرم و وازلین.. تا یه مدت نمیتونستم درست راه برم.. فهمیدی..؟ اینطوری مینویسی ک پسرا فک میکنن باحاله کون ما دخترا رو جر میدن

    1. سلام ندا جووووون اس بده بهت ی حالی بدم خاطره انگیز شه برات
      09216974587

  3. خاک بر سرش می تونست این فرصت رو به صدها سکس های عاطفی تبدیل کنه . دخترو باید نازشو کشید تا خوب حال بده همیشه حال بده. به زور و با عذاب واقعا نامردیه

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا