سکس با دختر بلوچ

سلام دوستای گلم.

میخوام داستان سکسمو با ی دختر بلوچ به اسم سیما بگم که دوسه سالی میشه اتفاق افتاده…

***

من یه مدت بود نیم باز نصب کرده بودم تو گروهای چت با یه دختر آشنا شدم.که خودشو سیما معرفی کرد.من هم اسمم سامان هستش بعد یه مدت چت کردن به هم علاقه مند شدیم و اون همیشه میگفت دوس داره بیاد بغلم تو بغلم بخوابه منم تو جت بغلش میکردم خیلی دختر حشری بود که البته دخترای جنوبی اکثرا همینجورن داغن به خاطر هوا کم کم کارمون به سکس چت رسید تو این مدت کلی عکس از خودش و بدنش داد قد گوتاهی داشت سینه کوچیک چشای ناز و سفید مثل برف لاغر من واسه عید قرار بود برم جنوب کشور بهش گفتم گفت بیا دیدنم.من که از,خدام بود خلاصه گذشت و.من رفتم مسافرت و رفتم دیدن سیما خانم که گفت خونمون کسی نیس همه رفتن عروسی تا فردا نمیان اینجوری شد که رفتم.خونه سیما همین که درو باز کرد اول دست دادیم تا که درو بستیم تو حیاط اومد بغلم و شروع کردیم لب گرفتن همینجور که لب میگرفتیم زبونشو میکرد دهنم منم سینشو می مالیدم و با دست دیگه باسنشو گرفته بودم باسن کوچیکی داشت دیکه خیلی داغ بودیم…

 

بغلش کردم همینجور که لب میگرفیم پاهاشو.دور کمرم قفل کرد رفتیم داخل خونه گذاشتمش پایین و شروع کردم خوردن گردن و گوشش چادرشو در آوردم و لباسشو در آوردم زیرش یه سوتین سکسی خیلی ناز داشت بازش کردم.شروع کردم خوردن سینهاش و.شکمش خیلی حس خوبی اود اونم همش اه میکشید و میگفت جوون دوس دارم تا دستش رو کیرم بود از رو شلوار کیرمو میمالید زیپمو وا کردم.کیرمو گرفت دستای کوچیکش هی قربون صدقه میرفت و.منم داشتم سر سینه صورتیشو میخوردم که گفت بخواب یهو شلوارمو کشید پایین شرو کرد لیس زدن شکم و سینم همینجور رفت پایین دور کیر و.خایهامو.لیس میزد خایهامو لیس,میزد چون بهش گفته بودم که حال میکنم تو چتا کیرمو دهنش کرد چه ساکی میزد داشتم دیوانه میشدم بهش گفتم بیا بشین رو صورتم شلوارشو در آورد شورتش خیس خیس بود انگار جیش کرده شورتشو.در آور واییی یه کوس سبزه کوچیک و خیس جوووووونم بوش کردم.

 

چه بوی نازی میداد شروع کردم خوردن کوس و کونش اوووووف اونم همش میگف جونم بخور زبونتو بزار تو کوسم جون تند تند بخور کوسم مال تو که یهو.لرزید و محکو پاهامو بغل کرد کوسش خیس خیس شده بود بلند شد نشست رو.کیرم تند تند بالا پایین میشد منم سینشو گرفته بودم.میگفت سام جندتم کیرت مال منه کوسمو جرش بده میخوام حال کنم منم داشتم حال میکردم همینجور که کیرم تو کوسش بود بلندش کردم بردمش رو مبل پاهاشو وا کردم گذاشتم رو دوشم کیرمو.تا ته میزدم تو کوس تنگش همش میگف جوووووووووون کیر خودمه اوووووووووووووووف جان تند تند میزدم.گفت بیا داگی بکنیم وای جه کونی داشت تنک خیلی سوراخش تنگ بود کیرمو گذاشتم کوسش انکشتمو کردم دهنش خیس شد گذاشتم رو سوراخ کونش با کیرم تو کوسش میزدم با انگشتم کونشو وا میکردم که گفت کیرتو بزار کونم رفت یه پماد آورد کیرمو کرد دهنش یکم خورد پر کرم کرد کیرمو.بعد رو بالشت خوابید کرمو زدم رو.سوراخ کونش کونش خیلی تنگ بود گفت سام هرچی شد نکشش که منم دیوونه شدم سرشوبه هر بدبختی بود تو.کونش کردم اونم داشت از درد جیغ میزد که چند لحظه تکون نخوردم که گفت بگا لامصب کونمو جرش بده جرم بده …

 

منم شروع کردم تلمبه زدن که اونم همش جیغ میزد منم باسنشو گرفته بودم بعد روش خوابیدم نصف من بود من ورزشکارم که داشتم لباشو میخوردم گفتم.داره میاد گفت تند تند بزن بریز تو.کونم منم بلند شدم تا جایی که میشد تند میزدم که دیدم یهو.باز لرزید فهمیدم ارضا شده منم آبم مد همشو ریختم تو کونش همونجور خوابیدم.روش بعد چن دقیقه بلند شدیم شروع کرد گریه فک کردم دردش گرفته گفت مرسی خیلی حال دادی بعدش یه مدت تو.چت بودیم که چنتا از دوستام گفتن باهاش چت سکس کردن من خیلی ناراحت شدم تا اینکه منو به داداشش که اسمش یونس بود معرفی کرد که اون بیغیرت شروع کرد راحت چت کردن فهمیدم گی هستش که بهش گفتم خواهرشو گاییدم و دوستام سکس چت کردن باهاش بعد دعوامون شد سیما گوشیش خاموش شد و داداششم دیگه چت نیامد…