زهرا جونمو از کون کردمش

سلام من رامينم 18 سالمه قدم 172وزنمم تقريبا158 تعريفم نباشه يكم خوشتيپو جذابم
قبل از همه چي بگم يه دختر عمو دارم يه سال ازم كوچيك تره اسمش زهراس اندامشم سكسي توپ…

***
ماجرا از اون جايي شرو شد كه بابام ماشينو داد بهم گفت برو خونه عموت مامانتو بردار بيار منم رفتم اونجا زن عموم خياطه ميخاس واسه مامانم يه لباس بدوزه ايفونو زدم دختر عموم برداشت گفت كيه منم گفتم باز كن زهرا منم
اونم باز كرد درو رفتم تو ديدم نشسته تو حال داره درس ميخونه مامانمو مامانش تو اتاقن وارد كه شدم نگاهش به من بود سلام داد منم همراه يه چشمك جواب دادم:سلام خانوم اونم يه خنده دلنشيني كردو سرشو انداخت رو كتابش
گفتم زهرا برو مامانمو صدا بزن بياد ميخايم بريم گفت باشه زهرا يه دامن پاش بود با يه پيرهن تنش ولي كون سكسيش زده بود بيرون
زهرا مامانمو صدا زد بعد مامانم تا رفت حاضرشه منم يكم با زهرا صحبت كردم هي ميگفت بزار بخونم منم نزديكش شدم كه ديدم مامانم اومدو يه نگاه چپ انداخت زن عموممم اومد از اتاق بيرون بعد از احوال پرسي و خدافظي زديم بيرون .
خلاصه گذشت از اون روز منم به زهرا علاقه داشتم يكم اولا نه بخاطر اندامش.

 
چن روز گذشتو هي ميخاستم به يه بهانه برم خونه شون كه زن عموم زنگ زد به مامانم گفت بياين براي پروف لباس منم زود ماشينو برداشتمو گفتم ميرسونمت قبلشم شماره موبايلمو رو يه تيكه كاغذ نوشتم واسه زهرا خلاصه رفتيم خونه شون ديدم زهرا داره با گوشيش ور ميره پاي تلويزيون…منم به مامانم گفتم منتظر ميمونم بيا اونم رفت پيش زن عموم
رفتم پيش زهرا احوال پرسي كردمو سر صحبتو واكردم به شوخي پرسيدم زهرا دوست پسرم داري ايا؟!؟ يه اخمي كرد گفت نخير گفتم باشه چرا عصباني همين جور حرف زديم از مدرسشو از چيزاي ديگه كم كم روش باهام باز شد تن تن حرف ميزد تا اينكه مامانم دره اتاقو باز كرد منم سريع شمارمو دادم به زهرا گفتم دوس داشتي باهم بحرفيم پيام بده يا زنگ بزن…

 
بعدش مامانمو رسوندم خونه و رفتم كس چرخ زدن تو خيابونا كه يهو ديدم واسه گوشيم اس ام اس اومد زهرا بود نوشته بود سلام رامين…منم خوشحال يه گوشه نگه داشتم بعد تو جوابش نوشتم ميتوني حرف بزني بعد از چن دقه جواب داد اره زنگ زدم بهشو گفتم فك نمي كردم زنگ بزني و از اين حرفا كم كم با هم بيشتر اشنا شديمو بهش مي گفتم خانومم يا عشقم اون باهام دردو دل ميكرد تا اينكه يه روز بهم زنگ زد گفتش رامين بيا دنبالم بريم بيرون كسي نيس خونه مون دلم گرفته منم رفتم در خونه شون ايفونو زدم گفت بيا تو اماده شم بريم رفتم ديدم همون لباساي خونه تنشه رفتم جلو دستاشو گرفتمو صورتمو بهش نزديك كردم كه بوسش كنم كه ديدم از خجالت داره اب ميشه گفتم چيشد عزيزم گفت هيچيو بوس كرديم همو گفت من برم اماده شم ولي من دستاشو ول نكردم گفت ول كن ديه تا برم اذيت نكن منم گفتم عشقم گفت جاااان گفتم اجازه هست از لبات يه بوس بخورم گفت نه حرفشم نزن ديه با اصرار اجازه داد منم لبمو گذاشتم رو لبشو شرو كردم به لب گرفتن اونم خوشش اومد هي ميگفت دوست دارم عزيزم…خلاصه مشغول بوديم كه نگاهم افتاد با ممه هاش اونم متوجه شد گفت چيه چشات در اومد منم دستمو بردم طرف شون اونم چيزي نگفت تو دستام گرفتمو از رو لباس فشارشون ميدادمو نوك شونو ميماليدم سوتينم نداشت زهرا خوشش اومد بغلش كردمو گذاشتمش رو مبل لباسشو در اوردم اونم همراهي ميكرد هيچي نميگفت

 
بعد لخت كردم سينه هاي سفيد با نوك صورتيش شهوتمو چن برابر كرد همون جور سينه هاشو ميخوردمو با نوكشون بازي ميكردم و كم كم ليس ميزدم بدنشو تا رسيدم به نافش دور نافشو با زبونم ليدسدم اونم داشت نفس نفس ميزد معلوم بود بد تر از من حشري شده يه نگا به صورتش انداختم فهميد ميخام دامنشم در بيارم اخه اون همش تو خونه با دامن بود دامنشو كشيدم پايينه اون شرت نارنجي رنگ جذابش چشامو از كاسه در اورد شرتشو كنار زدمو كسشو ميماليدم اونم اه هاي ضريفي ميكشيد مي ميگفت جووون بعد گفتم حالا نوبت توه منم خودمو لخت كردمو رفتم روش لب گرفتيمو بعد دست زد به كيرم خوشش اومد گفت ببينمش بعد با دودستش گرفتشو فشار داد گفتم اوووخ نكن خانوم جون خنديد قربون صدقش ميرفتمو خلاصه گفتم برام ميخوريش گفت نه دوس ندارم بعد اصرار كردمو كيرمو بردم جلو دهنشو اونم شروع كرد سرشو خورد منم كم كم هي بيشتر تو دهنش ميكردم كيرمو و اه ميكشيدم بعد ديدم سرد شد

 

زهرا گفتم بسه دوباره خوابوندمشو شرو كردم كسشو خوردم زبونمو تو كسش ميكردم تن تن مك ميزدم كه يهو جيغ كشيدو ابش ريخت رو صورتم منم رفتم صورتمو شستمو اومدم اونم دراز كشيده بود بعد رفتم روشو لب گرفتيم تو همين حال دستمو ميزدم به كونش اونم خوشش اومد اولش بعد بلندش كردمو خابوندمش گفت رامين نه درد داره گفتم نه عشقم مواظبم تا درد گرفت درش ميارم اونم موافقت كرد منم تف زدم كيرمو و اروم گذاشتم تو كونش اونم خودشو هي عقب ميكشيد بعد گفتم بصبر ديه بعد چشاش قرمز شده بود ولي واستاد منم شرو كردم جلو عقب كردن و كم كم تلمبه زدم ديدم

 

داره از چشماش اشك مياد داشت ابم ميومد توجه نكردمو هي تلمبه زدم يكم اخو اوف كرد تا اينكه ابمو ريختم تو كونشو اونم متوجه اين كار شد بعد گفت خيلي بدي درد داشت منم خنديدمو لبمو گذاشتم رو لبشو تو بغلم گرفتمش بعد گفت رامين دوباره ارضام كن منم گفتم چشم و شروع كردم ولي ايندفه كير خواب رفتمو ميماليدم به لبه كسش اونم خوشش ميومدو دوباره شرو كردم به خوردن كسشو همين جوريم سينه هاي خوشگلش تو دستم بود تا اينكه يهو لرزيدو يه جيغ كشيد و منم تو بغلش گرفت نفس نفس ميزد گف مرسي عزيزم بردمش تو حمومو خودمونو شستيم اومديم بيرونه باز لب گرفتيم و گفتم من برم ديه عزيز گفت اره ولي دفه بعد بايد بريم بيرونا منم قولشو بهش دادم و دفه بعدم رفتيم بيرون از همون ورم رفتيم خونه يكي از دوستام كه قبلا باهاش هماهنگ كرده بودمو باز كردمش ديه خودش خوشش اومد چن بارم تو خونه خودمون كردمش…. بعدا ماجراي سكس هاي ديگمونو براتون ميگم تا بعد.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

1 دیدگاه دربارهٔ «زهرا جونمو از کون کردمش»

  1. خانمی چاق و حشری اگه هست و مایل به سکس حضوریست با این شماره تماس ۰۹۳۶۶۵۱۵۶۳۴ امیرم

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا