کردن خواهر زن سن بالا

خواهر زن من بیست سال از زنم بزرگتره و دوازده سال از خودم اون دختر پدر زنم از ازدواج اولشه ، قضیه برمیگرده به دو سال پیش که شوهر خواهر زنم تازه فوت کرده بود و اون چنون توی قبرستون خودش رو می زد و می کشت که دل سنگ بحالش کباب میشد آخه بچه هم نداشت و همش می گفت من حالا بدون اکبر چکار کنم؟ اکبر چرا منو با خودت نبردی و خلاصه از این اراجیف هی بهم می بافت ، بالاخره خاکسپاری تموم شد و زنم بهش اصرار کرد که بیا بریم خونه ما و اون هم بعد از کلی ناز و تعارف قبول کرد آخه ما با هم رفت و آمد نداشتیم و این دوتا خواهر مگه یه همچین مراسمی پیش میومد که همدیگه رو می دیدن …

 

گریه و خودزنون توی خونه البته با شدت کمتر ادامه داشت تا اینکه زنم ورداشت یه قرص آرامبخش توی آبمیوه حل کرد و داد بهش خورد و چند دقیقه بعد خوابش گرفت و رفت توی اطاق خوابی که ما برای بچه توراهیمون درست کرده بودیم بخوابه ، زن من شش ماهه باردار بود و دکتر بعد از سه ماهگی نزدیکی رو براش ممنوع کرده بود چون امکان سقط وجود داشت و اون شب سه ماه بیشتر بود که من آبم نیومده بود چون از جلق زدن خوشم نمیاد و پا هم نداده بود که جایی کوسی به تورم بخوره ، زنم می خواست پاشه شام درست کنه که تلفن زنگ زد و وقتی زنم گوشی رو برداشت و جواب داد از حرفهاش فهمیدم که اتفاق بدی برای برادرش افتاده و اون تصادف کرده و یکی رو زیر گرفته و بردنش کلانتری و حالا ضامن می خواد ، گوشی رو گذاشت و گفت چکار کنم؟ من بهش گفتم هیچی خوب برو ببین چکار می تونی براش بکنی چون سند خونه بنام توئه ، زنم با صدای آهسته گفت با این (یعنی خواهرش ) چکار کنم؟ نمیشه که بیدارش کنم بگم بره ، بهش گفتم می خوای یه یادداشت براش بذار ولی زنم گفت نه بابا بده حالا بعد یه عمر اومده با آزانس و رفت .

 

یه نیم ساعتی که گذشت خواهر زنم که اسمش سیماست از خواب بیدار شد و وقتی اومد توی حال من جریان رو براش گفتم ، سیما گفت حالا شادی کی بر می گرده؟ من گفتم معلوم نیست ولی اقلش یه سه چهار ساعتی طول می کشه ، اینو که گفتم نمی دونم چرا یهو کیرم راست شد ، سیما انگار فهمید ولی به روی خودش نیاورد و رفت چای دم کرد و برای هر جفتمون آورد و خودش هم نشست کنارم و پاهاش رو روی راحتی جمع کرد جوری که کونش طرف من بود ،سیما یه زن 48 ساله بود با قد متوسط و لاغر ولی کونش نسبت به هیکلش خیلی بزرگ بود ، من بی اختیار زل زده بودم به کونش که برگشت گفت چی رو نیگا می کنی؟ انگار نه انگار که صبح توی قبرستون چجوری داشت خودشو می زد و می کشت این جمله رو جوری با حشر گفت که من حتم کردم دلشه این بود که بغلش کردم و شروع کردم به مکیدن لبهاش ، اونهم بدون هیچ مقاومتی اول خودشو شل کرد و بعد هم خودش شروع کرد به مکیدن لبهای من ، برخلاف زن خودم که لبهاش باریکه سیما لبهایی گوشتی و بزرگ داشت دستم رو کردم توی شورتش و کوسشو سفت فشار دادم باورتون نمیشه زن به اون لاغری چه کوس گنده ایی داشت ، هر چی بیشتر کوسشو فشار می دادم اونم بیشتر و محکمتر لبهای منو میک می زد دیگه حشر جفتمون زده بود بالا که گفت بریم منو بکن ، بردمش توی اطاق خواب ما تختواب نداریم روی زمین تشک پهن می کنیم منم یه تشک انداختم و تیز لباسهاشو درآوردم هیکلش هیچ چیز جالبی نداشت پستونهاش هم کوچیک بود ولی وای چی بود کوسش قد یه پرتقال درشت بود ، درازش کردم و شروع کردم به میک زدن چوچولش که اونم خیلی بزرگ بود چنون جیغ و داد می کرد که نگو بعد گفت فرخ بیا بکن توش که من بلند شدم کیرم رو کردم توش ولی از بس کمرم پر بود با همون تلمبه اول آبم اومد

 

سیما رفت کوسشو شست و برگشت و گفت تو هم برو خودتو بشور و منم رفتم خودمو شستم بعد سیما شروع کرد برام به ساک زدن و جوری این کار رو می کرد که من دو دقیقه نشد که بازم راست کردم و ایندفعه دیگه راحت شروع کردم به تلمبه زدن و سیما هم هی قربون صدقه کیرم می رفت و چه حالی هم می داد، کوس عین پرتقالش شده بود استخر همه پرو پاچه اش خیس بود و هر لحظه حشری تر میشد که یکدفعه ارضا شد و تموم بدنش لرزید و بعد یه جیغ طولانی ساکت شد و فقط بغلم کرد ، یه پنج دقیقه ایی نذاشت از روش بلند شم تموم هیکلم خیس عرق شده بود وقتی از روش بلند شدم بهم گفت دستت درد نکنه و و دیگه نشست تا زنم بیاد انگارهم نه انگار که به من کوس داده ، فرداش هم رفت خونه خودش ولی من گاهی بهش یواشکی سر می زنم…

 

نوشته: فرخ سیخ زن

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

13 دیدگاه دربارهٔ «کردن خواهر زن سن بالا»

  1. سلام من طاها هستم ۲۵ سالمه دنبال یه خانم بالای ۳۵ سال هستم برای رابطی طولانی خوشتیپ و خوش هیکل هستم اگه کسی بود خوشحال میشم با من تماس بگیره اینم شمارمه
    ۰۹۲۱۲۸۷۴۲۳۰

  2. امیر علی

    سلام من 32سالمه و چند ساله که خانمم فوت شده.و دنبال یه رابطه و دوستی هستم.شماره تلفنمو میذارم تا در صورتی که کسی تمایل به رابطه داشت تماس بگیره 09330345223

    1. منصوره

      سلام من سن بالا هستم ولی مجردم ولی کاری که این خانم کرده هرگز نکردم راست. گفتن از نخورده بده به خورده

  3. سلام مهدی 28از زنجان.خانومای سن بالا وحشری جهت دوستی وصیغه تماس بگیرن این شمارمه.09905786374کاملا قابل اعتمادم

  4. سلام یه زن سن بالا بیوه برا دوستی میخوام تماس بگیره09168577274 خرم اباد

    سلام یه زن سن بالا بیوه برا دوستی میخوام تماس بگیره09168577274 خرم اباد

  5. امیرحسین آدابی

    خانومی که گفتیدسن بالاهستی هنوز همچین کاری نکردی هیچ موقع خودتو با اون زن مقایسه نکن اون زن اخر بی سفت کثافت دورازجون شما .واقافرخ حیف از باد دنیا که به شما بخوره وشما ازش استشمام کنی خیلی بی زات بی ریشه ای.اینم شماره منه هرکاری داشتی زنگ بزن09371252415. امیرحسین هستم 30 ساله

  6. مهدی کیرکلفت

    مهدی ۳۰ ساله از خوزستان
    خانم مطلقه از خوزستان یا بوشهر باشه بیاد وات یا تلگرام
    09391720572
    کیرداااااغ و حشری دارم ، بیا حالش ببر

  7. سلام
    اگه دوست داری به این شماره پیام بده
    علی هستم
    ۰۹۳۳۶۹۴۷۶۲۶
    من آدم رازدار و مطمئنی عستم

  8. سلام شهوت اینه دیگه واقعا زورش بیشتر از همه چیز و همه کسیه
    من یک خانم برای رابطه جنسی از بروجرد یا دورود و یا ازنا میخوام آدمی رازدار هستم تا حد ممکن ساپورت میکنم صیغه هم خواستید مشکل نیست

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا