گوشه ای از زندگی سکسی من

سلام به دوستان حشری
این داستان گوشه ای از زندگی منه
اگه بخونین مطمئنم که لذت میبرین…

***
اسمم محمد
الان۲۵سالمه
قدم۱۸۲وزنم۷۸کیلو هست
من از سن ۱۷سالگی بدن سازی میرفتم
چون خونه ما ویلایی بود
وبابام پولدار بود
واسه خودم وسایل بدن سازی خریدم دمبل و وزنه از این چیزا
خودم رو بدنم کار میکردم
از شانس بد من همه بچه فامیل های ما پسر هستن
منم که رشته تجربی میخوندم و دوس داشتم دکتر بشم درس منم خوب بود
همه امکانات را داشتم
من نمیخواستم تو دانشگاه های آزاد درس بخونم
خواستم خودم تلاش کنم
و بلاخره تو کنکور قبول شدم
یکی از دوستای بابام تو ترکیه اشتاد دانشگاه بود
بهم پیشنهاد دادن گه برم اونجا درس بخونم
منم قبول کردم
رفتم به دانشگاه ایزمیر
ایزمیر یکی از شهر های ترکیه هست .

 
وقتی که لیسانس را گرفتم با اجازه پدرو مادرم رفتم آلمان
آلمان کشور قشنگی بود
مثل تهران نیست که هواش آلوده باشه
هوای آلمان خیلی قشنگ هست
البته خونه من و دوستام تو جای قشنگی بود
من زیاد شهر خودمون را نمیشناختم
و با پسری به اسم مایکل دوست شدم
پدر مایکل آلمانی بود
مادرش هم ایرانی
تقرییا یکمی فارسی بلد بود
از من ۲سال بزرگتر بود
و خودش دکتر بود
منم تو بیمارستان پرستاری میکردم
دوست هایی که ما تو خونه جمع شده بودیم
هم ایرانی و هم آلمانی بودن و یا ترکیه ای
منم رفته رفته زبان آلمان را یاد میگیرفتم
و بالاخره مایکل بعد یه ماه منو میبرد به بار و یا دیسکو
اونجا همه میرقسیدن و منم داشتم عین خنگ ها نگاه میکردم
دختر های زیبایی اونجا بود
بعضی هابا دوس پسراشون جلوی همه لب همدیگه را میبوسیدند
منم که تنها بودم
دیدم که مایکل با یه دختر سفید و خوشگل و تو پر اومد سمتم
و منو باهاش آشنا کرد
اسمش النا بود
واقعا دختر زیبایی بود
مایکل یواشکی گوشم گفت

 
واسه تو جورش کردم دختر خوب وخوشگلیه
اگه خواستی ببر خونه ما هنوز اینجاییم
منم قبول کردم و با النا رفتیم خونه
البته مایکل کلید ماشین را داد به النا
منم راه خونه را واسه النا تعریف کردمو رسیدیم خونه
من شراب خورده بودم و یکمی مست بودم
سرم گیج میرفت
رفتیم داخل
کنار استخر
من لباسامو درآوردم و پریدم استخر
بعدش حالم یکمی خوب شد
دیدم که النا لباسشو درآورد و اومد تو استخر کنارم
تعجب کردم
گفتم خجالت نمیکشی
گفت چرا خجالت بکشم
گفتم اخه منو تو تنها
تو استخر
این موقع شب
گفت عیبی نداره
این چیزا عادیه
البته النا بیشتر به زبان ترکیه ای حرف میزد
پدرش ترکیه ای بود
منم میفهمیدم که چی میگفت
بعدش مثل بچه ها آب بازی کردیم

 
النا تو آب شنا میکرد و از دستم فرار میکرد
منم میخواستم بگیرمش
وقتی که گرفتم باسنش به کیرم خورد
یه حس عجیبی داشتم
بعد آروم اومد سمتم به صورتم نزدیک شد و لبامو آروم بوسید
منم بوسش کردم
النا گفت که من امسب اومدم تا با تو عشق بازی و حال کنم
منم با سرم تایید کردم و لباشو بوسیدم
لباش مزه خوبی میداد
صورتی صاف و سفیدی داشت
آروم گردنشو لیس زدم و از شهوت یه آه کشید
از استخر اومدیم بیرون و رفتیم اتاق خواب خودم
تو اتاق خودمونو خشک کردیم و دراز کشیدیم
من آروم سوتین زردشو باز کردم
البته قبلش اجازه خواستم اونم چیزی نگفت
داشتم به ممه هاش نگاه میکردم که خودش اومد و روی من دراز کشید و ممه راستشو گذاشت دهنم و منم آروم میمکیدم
نوک ممه هاشو لیس زدم .النا هم خماربود از چشاش معلوم بود
منم دیدم وقتشه رفتم پایین و شورت نارنجی را درآورم
یه کس تپل و گوشتی جلوم بود
با زبون لیس میزدم والنا هم اه میکشید و صدام میکرد
منم تند تند با زبونم چوچولوشو لیس میزدم
بعد انگشتمو کردم تو کسش
کسش لزج بود ازش آب میومد

 
بلند شدم
اومدم شرتم را کشید پایین
کیرم عین فنر پرید بیرون
سرشو بوس کرد بعدش شروع کرد ساک زدن
تو اوج شهوت بودم
حس خوبی داشتم
کیرمو تا آخر میکرد تو حلقش حتی چند بار هم اوق کرد
گفتم بسه
دراز کشید
گفتم که کونشو بدهدبالا تا بکنم تو کسش
همین کارو کرد
منم سرشو کردم تو کسش و دراز گشیدم روش و همه کیرم رفت تو کسش
انگار کیرم رفت توی کوره داغ
خیلی داغ بود
اروم شروع کردم جلو عقب کردن بعد چند دقیقه با ریتم میکردم تو کسش
و رفته رفته تندترمیکردم
النا هم با ناز آه میکرد
حشری شده بود
منم که دیدم چیزی نمونده آبم بیاد
تندتر تلمبه زدم و آخرش ریختم رو کونش
از حال رفتم وقتی به خودم اومدم دیدم النا داره لبامو بوس میکنه
با بوسه هایش بیدارشدم
رفتم حموم یه دوش دوتایی گرفتیم. و اومدیم

 

بعد لباسامونو پوشیدیم
و همینطوری که تو بغلم داشتم لباشو بوس میکردم
دیدم مایکل با دوستان اومدن خونه
منم که دیدم دیره به النا گفتم امشب پیش من بخوابه
اونم به مادرش زنگ زد و گفت که پیش دوستم میخوابم
بعدش دوتایی تو بغل هم خوابیدیم
الان اومدم به ایران
در شهر ارومیه دکتر هستم
و با النا هم تو ارتباط هستم
هرموقع که بخوام میرم ترکیه
اونم میاد ترکیه یه سکس توپ میکنیم و یکم عشق بازی و بعد چند روز برمیگردم

 
امیدوارم از داستان من خوشتون بیاد
تشکر از دوستان حشری

 

 

نویسنده :ممد اسکول

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا