برا دفعه اول بد نبود

من رویا هستم و 18 سالمه. داستانی رو که امروز براتون مینویسم مال سال گذشتس . من کلاس دوم تجربی بودم . اخرای سال تحصیلی بود و نزدیک شروع امتحانا . اونروز تومدرسه دعوام شده بود و حسابی قاطی کرده بودم برای همین سریع اومدم خونه . مامان و بابا طبق معمول خونه نبودن . کلید رو در اوردم و رفتم تو خونه تاریک تاریک بود . برقا رفته بود . احتمالا فیوز پریده بود منم هم از تاریکی میترسیدم و هم از اینکه به کنتور برق دست بزنم برای همین لباسام رو عوض کردم و رفتم خونه همسایه روبه رویی .زنگ زدم . حامد اومد درو باز کرد . حامد 22 ساله بود و قیافه خوبی هم داشت.
گفتم سلام اقا حامد .
گفت به به رویا خانوم . سلام . بفرمایید.
ببخشید برق ما قطع شده کسی هم خونه نیست . میشه بیاید درستش کنید؟
بله حتما الان میام
گفتم مرسی و رفتم خونه . چند دقیقه بعد اومد. در باز بود بااین حال در زد . گفتم بفرمایی تو . من رو مبل نشسته بودم که اومد تو.
گفت خوب کنتر برق کجاس؟
تو اشپزخونس . دنبال من بیاید.
کف اشپزخونه خیس بود من سر خوردم و افتادم زمین و جیغ زدم.
چی شد رویا خانم؟
چیزی نیست
بزار کمکت کنم بلند شی
نه مرسی….
نذاشت ادامه بدم . دستاش رو دور کمرم حلقه کرد تا بلند بشم . دستاش میلرزید.
گفت چقدر داغی
صداش یه جوری بود.
گفتم بله؟ منظورتون چیه؟
هیچی نگفت . برق رو وصل کرد . گفتم مرسی . زحمت کشیدید. انگار نمیخواست بره همونجوری وایساده بود و منو نگاه میکرد.
یدفعه دستم رو گرفت خواستم دستمو از تو دستش دربیارم ولی نتونستم خیلی محکم گرفته بود.
گفت رویا میتونم بات حرف بزنم ؟
الان؟
اره .
دستمو کشید برد رو مبل . نشستم اونم کنارم با کمی فاصله نشست.
میشه دستمو ول کنید؟ درد گرفت
راستش نه نمیشه
یعنی چی؟ میگم دستمو ول کن
رویا خیلی دوست دارم . تو خیلی زیبایی…
یدفعه چنگ زد به کسم و محکم فشارش داد .
وای عجب کسی داری تو
نمیدونستم چیکار کنم . باورم نمیشد چه اتفاقی داره میفته
گفت میدونی وقتی اومدم تو درو قفل کردم کلیدشم تو جیبمه
اگه ولم نکنی جیغ میکشم
(خندید) خودتم میدونی این موقع جز من و تو کسی تو ساختمون نیست
راست میگفت . نمیدونستم چیکار کنم
باور کن کاریت ندارم . نمیخوتم اذیتت کنم . فقط میخوام با هم حال کنیم .
هنوز داشت کسم رو فشار میداد .دستم رو ول کرد و چنگ زد به سینم . سریع بلند شدم و رفتم سمت اتاق . دنبالم اومد .هنوز در رو نبسته بودم . هل داد و اومد تو .
از دست من فرار میکنی؟ الان بهت نشون میدم کس طلا ….
تو رو خدا بامن کاری نداشته باش ….
اومد و منو هل داد رو تخت . خودشم خوابید روم .
اگه دختر خوبی باشی اذیتت نمیکنم
شروع کرد ازم لب گرفتن . خیلی سنگین بود . حتی نمیتونستم تکون بخورم. کیر داغ و سفتش رو از رو شلوار به کسم فشار میداد. منم کاملا حشری شده بودم . با اینکه از نزدیک کیر دیده بودم ولی تا حالا سکس نداشتم.تصمیم گرفتم منم یه حالی بکنم. لبامو میخورد و سینه هام رو میمالید . بلوزم رواز تنم در اورد .
وای عجب سینه هایی داری تو . هردوشون مال خودمه . رویا تو چطور دلت اومد اینارو از من دریغ کنی؟
دیگه حسابی دیونه شده بودیم . سوتینم رو پاره کرد و به سینه هام حمله کرد .سینه هام رو گاز میگرفت و با دستاش بدنمو میمالید . من دیگه نتونستم تحمل کنم دستمو گذاشتم رو کیرش . ووووای عجب چیزی بود .داغ داغ بود . گفتم الا شلوارشو پاره میکنه .
چیه؟ تو که نمیخواستی حال کنی . نظرت عوض شد جنده خانم؟ صبر کن نوبت اونم میشه . عجله نکن
سینه هام داشت کنده میشد ه خیلی درد میکرد
حامد بسه دیگه . کبودشون کردی
گفت باشه جیگرم
رفت پایین زیپ شلوارمو باز کرد .شلوارم رو در اورد و زبونشو از بغل شرتم به کسم رسوند . یه نفس عمیق کشید .
عجب کسی داری تو . جون میده واسه جر دادن
بعد اومد نشست رو سینه هام
شلوارم رو در بیار
نمیخوام خودت درش بیار
اذیت نکن دیگه
دکمه هاش رو بز کردم . شرت پاش نبود . یه کیر گنده ی سیخ جلوم ظاهر شد .
چیه؟ تا حالا ندیدی؟
دیدم ولی نه به این بزرگی .
وقتی بره تو از اینم بزرگتر میشه
نه .حامد چی داری میگی ؟
بخورش زود باش
نه نمیتونم . بدم میاد
کیرش رو کرد تو دهنم . نفسم بالا نمییومد داشتم بالا میوردم که متوجه شد و درش اورد
باشه بابا لااقل ببوسش
کیرشو از لای سینه هام گشید پایین وقتی رسید به شکمم نالم بلند شد
چیه؟خوشت میاد؟
داشتم ارضا میشدم . کیرش رو اطراف نافم میمالید. خیلی حال میداد .
دوباره لباشو گذاشت رو لبام و همزمان شرتم رو در اورد
رویا جون اپنی؟
چی داری میگه .نه بابا
میخوای جرت بدم؟
نه . حامد تو گفتی کاری باهام نداری
باشه بابا شوخی کردم ولی باید قول بدی هروقت خواستم بهم حال برد
هیچی نگفتم . سرش رو برد سمت کسم
نه نکن خوشم نمیاد
باشه عزیزم . هرچی تو بگی . بر گرد
……..
چه کون نرمی داری
انگشتش رو با اب دهنش خیس کرد و مالید اطراف سوراخم و با دست دیگه میزد رو کونم
حامد بسه نزن میسوزه
قربون سوزشش برم
یهو انگشتش رو کرد تو سوراخ کونم
من که حسابی دردم اومده بود جیغ کشیدم . حامد که انتظارش رو نداشت ترسید و انگشتش رو در اورد .من که گریم گرفته بود گفتم حامد تو رو خدا ولم کن . دیگه بسه . اونقدر التماسش کردم که دلش سوخت واونقدر لای پاهام عقب و جلو کرد تا ارضا شد . البته ابشو ریخت رو شکمم و با کیرش پخشش کرد اطراف نافم . با این کارش منم ارضا شدم .
گفت خوب برا دفعه ی اول بد نبود .
بعد لبام رو بوسید و گفت خیلی دوست دارم . یه ساعت تو بغلش خوابیدم . بعد بلند شد لباساش رو پوشید که بره .
رویا مچکرم . ببخشید اگه ناراحتت کردم . فردا میبینمت
یه چشمک زد و رفت . منم با سینه های کبود و کون قرمز رفتم حموم .
ولی دفعه های بعد اینجوری نبود . منتظر داستان های بعدی من باشید.
نوشته:‌ دوست

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

1 دیدگاه دربارهٔ «برا دفعه اول بد نبود»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا