سکس دوم

سلام من شادی 21 سالمه خیلی خیلی آدم داغیم قد168 وزن 56 و تا قبل این ماجرا فقط یکبار با ینفر رابطه داشتم اونم به دلایلی گول خورده بودم!
واسه همین خیلی از رابطه داشتن میترسیدم ولی طرفدار پرپاقرص مطالب و چیزای سکسی بودم ولی تونستم یکبار دیگه به میل خودم سکس رو تجربه کنم.
 
خب این ماجرا از وقتی شروع شد که یا خانواده جدید اومدن تو واحد بقلی ما پنجره اتاق من روبه روی پنجره ی یکی از اتاق های واحد بقلی بود و تراس جلو اتاق من به تراس اون اتاق مرطبت بود و فقط یه دیوار کاذب بین مسیر وجود داشت.
یشب متوجه شدم که یه پسره داره ازون اتاق اینجارو دید میزنه منم یکم مسخره بازی دراوردم واسشو پرده رو کشیدم اما ازون به بعد به طور مخفیانه اون پسره رو دید میزدم و واقعا حس میکردم تو دلم جا باز کرده
توی خیالم باهاش روزگاری داشتم تا کم کم عصرها هردومون میومدیم دم پنجره و با هم صحبت میکردیم ازونجا هم که فهمیدم دوس دختر نداره یجوری باعث شد همیشه کاری کنم که نگاه من کنه
مثلا شبا که اتاقم بهتر معلوم بود لباسای لختی میپوشیدم
یشب اصلا خوابم نمیبرد ساعت حدود دو بود و من اومدم لب پنجره دیدم اونم بیداره زد به سرم که برم پیشش هیچی هم جلودارم نبود دلو به دریا زدم و در اتاق خودمو قفل کردم تا کسی نفهمه من نیستم رفتم تو تراس و فقط یه دیوار لعنتی مانع من بود که خیلی آروم پامو گذاشتم اونورشو با یکم سختی وارد تراس اونا شدم رفتم پشت در تراس و یه نگاه انداختم دیدم پای کامپیوتره یه در آروم زدم و با تعجب اومد درو باز کرد خیلی هول شده بود پرسید اینجا چیکار میکنی گفتم باید باهات صجبت کنم گفت بیا تو رفتم او ازش خواستم در اتاقشو قفل کنه اونم این کارو کرد و اومد پیشم گفت چی شده
گفتم بهت احتیاج دارم امشب با من باش
 
من داغ بودم زده بود سرم یکم کم من من کرد گفت من نمیتونم تورو بی حیا کنم و اینا
واسش ماجرای اتفاق قبلیو توضیح دادم دیدم هنوز مردده لبامو گذاشتم رو لبش لباسیم که پوشیده بودم با یه دکمه باز میشد
زیرش لباس زبر بود فقط خودم لباس خودمو درآوردمو اون شروع کرد به تند تند نفس کشیدن و خودش واسه لب گرفتن اینبار پیش قدم شد.
لباسشو دراود و منم سوتینمو باز کردم سینه هامو چسبوندم بهش باسنمو گرفت تو دستشو فشارم داد سمت خودش.
قشنگ سیخ شدنشو از رو شرتم حس میکردم و با فشار هرچه تمام ازم لب میگرفت
خیلی داغ بود من عقب عقب رفتم و دراز کشیدم رو تختش اونم خودشو انداخت روم و صورتشو به سینه هام میمالید
گفتم شلوارتو درار و با من راحت باش اونم کامل لخت شد و شورت منم دراورد
خیلی خیلی سیخ شده بود و هی آلتشو میمالید وسط پاهام
من از یه ور بخاطر تجربه قبلیم یکم ترس داشتم از یه ور خیلی دلم میخواست باهاش سکس داشته باشم صدای نفس هامون بلند بود
گفتم بکنش تو دیگه نمیتونم صبر کنم اونم یکم میترسید اولین تجربش بود
بلاخره راضی شد و آلتشو فرو کرد توی من
 
اصلا مثل تجریه قبلیم نبود اینبار انگار یه حس خیلی خیلی خوشایند میخواست توی وجودم منفجر شه
یکم خودشو عقب جلو کرد تا تونست راحت تلمبه بزنه دلم میخواست آخ و اوخ کنم اما از ترس اینکه کسی بیدار نشه دستمو جلو دهنم گرفتم خیلی حس خوبی بود اما چون هردومون تجربه نداشتیم زود ارضا شدیم البته اون قبل ارضا شدن آلتشو آورد بیرون و آبشو بیرون ریخت
دلم میخواست اون لحظه پرواز میکردم خودش اومد کنارم خوابید و خودمونو تو یه تخت کوچیک جا کردیم
پاهام اصلا توانایی نداشت که بتونم راه برم و انجارو ترک کنم
همونجا پیشش دراز کشیدم دستش رو سینه هام و بود و مدام بوسم میکرد من باز داشتم تحریک میشدم اما خب نمیخواستم ازین حس فرار کنم من پشتم به اون بود باسنمو نزدیک آلتش بردم و هی عقب جلو کردم و اونم باز داشت دوباره تحریک میشد انقد این کارو کردم که باز سیخ شد اینبار تو همون پوزیشن آلتشو فرو کرد و خودش شروع کرد به عقب جلو کردن و باز همون احساسات خوب با شدت بیشتر تکرار شد
سینه هامو انقدر سفت فشار میداد که دردم گرفته بود اما واسم خیلی حس خوبی بود یه درد کوچیک از پایین و یه درد کوچیک از بالا
 
توی اوج بودیم گفتم اینبار آبتو همون تو خالی کن و بعد ایننکه من ارضا شدم اون ادامه داد و آبشو توی من خالی کرد و یه حس عجیبی به من دس داد
اما تمام این حس هارو دوست داشتم
یکم واسادم تا حالم خوب شه و بتونم برگردم به اتاق خودم چون اگه باز پیشش میموندم حتما تا صب با هم سکس میکردیم
اما خوب این حس انقدر خوب بود که باز میخوام با اون تجربش کنم
امیدوارم خوشتون اومده باشه.
 
نوشته: shadi-kosaun

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

5 دیدگاه دربارهٔ «سکس دوم»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا