هفت سال عاشقی با استاد

سلام به همه. من یه دختر تپلم و اینم داستان عشق بین من و استاد اتوکدمه…

***

یه روزجمعه باهاش تنها بودم اومدکنارم نشست گفت دوستت دارم از وقتی که دیدمت بغلم کرد وبوسید گیج شده بودم وشوکه چرا اینطوری شد اولش بدجور ناراحت شدم فهمید رفت کنار.یک هفته گذاشت من واقعا ازته دل فهمیدم عاشق من هستش 30 سال ازمن بزرگتر بود من از پسرش دوسال کوچیکتر بود.من اونموقع 20سالم بود تا حالا بدنم هیچ جنس مخالفی رو لمس نکرده بودبغلم کرد لب گرفت دو ساعتی میشد لب گرفتیم فقط بغلم گرفته بود بغیراز سینه هام اونم از رو لباس بجای از بدنم دست نزد عاشقانه میبوسید از بس تحریک شده بودم شلوارم خیس خیس بود اونم راست کرده بود اما طوری خودش رو نگه داشته بود من متوجه نشدم بعدها فهمیدم تو همون موقع بود من از بس تحریک شده بودم و ارضا نشده بودم شکم دردی من رو گرفت خدا میداند چه دردی بود.کاری نکردیم وقت رفتنم شد رفتم با همون شکم درد شدید.چندین روز راجب سکس باهام حرف زد فیلم برام گذاشت نگاه کردیم کاملا امادم کرد واسه سکس.من تا اونوقت هیچ کیری ندیده بودم از نزدیک دست نزده بودم…

 
سرتون رو درد نیارم روز سکس ما فرا رسید جا پهن کردتودفتر خودش اروم لخت شد بدنش واقعا خوش بو بود اروم اومد طرفم شروع کرد به بوسیدن من لب هام گردنم رو میبوسیدومیلسید حالم بد میشد خیلی اروم لباس هام رو ذر اورد خجالت میکشیدم خیلی اول سوتینم رو دراورد سینه هام رو که دید گفت چه خوش فرم وگرد هستش گرفت تو دستاش مالید و خورد میبوسید وهمش حرفای عاشقانه میزد ومیگفت وجود تو من رو بیست سال جون تر کرد با بوسیدن رسید به کوسم خیس خیس خیس بود اول از رو شورتم بوسید با اینکه خجالت میکشیدم حالم واقعا خراب بود اروم شورتم رو در اورد کوس من کوچلو وتپل هستش خوب نگاه کرد گفت چه خوش رنگ وصورتی هستش اومد بوسید بعد لیس زد خیس خیس بود بدون اینکه حاش بدبشه اب کوسم رو خورد اونقدر خورد داشتم دادمیزدم ولی ارضا شدن رو بلد نبودم خودم رو خالی بکنم داشتم بیهوش میشدم فهمید یکم ذست نگه داشت دستم رو برد رو شورتش چه کیری بود بزرگ وکلفت وخوش فرم دست زدم نگاش کردم اروم گرفتم دهنم خوردم اولا دندونام رو نمیتونستم کنترل بکنم یادگرفتم ساک میزدم براش…

 

اه وناله میکردمن دختر بودم با کوسم کاری نداشت کیرش رو فقط میمالید بهم انقدر مالید من ارضا شدم مث فیلم ها اب میپاشیدم کیرشوکشید کنار با دهنش اروم میخورد تا کاملا تخلیه بشم وازلین زد به کیرش ازپشت بزار بهم سوراغم واقعا تنگ بود کیرش نمیرفت بهم خیلی اذیت شدم اما چون دوستش داشتم تحمل کرد چه میکرد جای همتون خالی موقع ارضا شدن کشید بیرون تودستمال کاغذی ریخت اما موقع کشیدن کونم پاره شده بود خون میومد واقعا ناراحت شداما من میخندیدم واقعا لذت برده بودم این سکس باعث شد دیگه هیچ وقت سراغ زنش نرفت و 7سال ادامه داشت عشق وسکس ما با تجربه شده بود هر روز سکس ما از قبل بهتر میشد اما هیچوقت از کوس من رو نکردگفت هروقت زن ام شدی پرده ات رو میزنم که هیچ وقت قسمت نشد مال هم بشیم عاشقانه میپرستیدمش اونم همچنین بعد هفت سال یروز متوجه شدم مریض شده سرطان روده گرفته در عرض 3 ماه از پا در اومد و فوت کرد واقعا تنها شدم بعد اون کارم شده بود با عشق ویاد اون خودارضایی کردن بعد یکسال از فوت اش گذشته بود ازدواج کردم سکس از کوس رو هم تجربه کردم.

 

نوشته:‌ توپول

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

3 دیدگاه دربارهٔ «هفت سال عاشقی با استاد»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا