گاییدن کون وسوسه انگیز مهیا جون

من مهردادم و 21 سالمه.داستانی که میگم مال 2 ماه پیشه و کاملا واقعیه.واقعیتر از هر چیزی که فکرشو بکنین.قصه ی کردن کون گوشتی و وسوسه کننده ی س دختر خالم.من یه آدم معمولی با تیپ معمولیم.مهیا 21 سالشه.قدش حدودا 165 و وزنش 74.پوستش سفیدو موهاش نزدیک مشکیه..صورتش معمولیه .گردنش ظریفو شونه هاش دخترونست.جوجوهاش زیاد بزرگ نیست و دخترونست.کمرش باریک بود یه کوچولو شکم داشت.واما کونش واقعا گوشتیو هات بود.اغراق نمیکنم روناش پر بودو کون گندش نرم و پنبه ای.دروغ چرا!اوایل تو نخش نبودم اما کم کم جذب شدم.وقتی خونه ی هم میرفتیم جلوی من با شلوار لی میومد البته معمولا.قصه از اونجایی شروع شد که مهیا خانم یه دفعه داشت میوه تعارف میکرد.طبق معمول شلوار لی پاش بود.نمیدونم چرا ولی بعد از این همه مدت یه دفعه یه حسی بهم گفت آخه مهرداد کسخول چرا از همچین گنجی استفاده نمیکنی.احساس عجیبی بود انگار مهیا باسنای تپلشو به زور تو شلوار جا داده بود.درز شلوارش داشت میترکید وکون گندش بدجوری نما داشت و همه ی اینا توی چند ثانیه از نظرم گذشت.
 
بعد مهیا رفت نشت رو مبل.روناش به هم چسبیده بود و حرارت کس نازش از همونجا حس میشد.یه ربع بعد منو امین(داداش س که 4 سال از من کوچیکتره) و مهیا رفتیم تو اتاق تا حکم بازی کنیم.من چشمم به پرو پاچه ی مهیا بود.لامصب خیلی گوشتیو تپل بود.ویلی(اسم کیرمه)بدجوری راست کرده بود و اذیت میکرد.حقم داشت همچین کون و کسی کم پیدا میشه.خلاصه امشبم گذشت.من شبو به یاد کون مهیا گذروندمو به یادش یه جلق تمیز زدم.خیلی آب از کیرم اومد نفهمیدم چجوری خوابم برد.باید یه جوری تورش میکردم.بدجوری رو فکرم بود.کارم سخت بود چون همه تو فامیل میگفتن مهیا دختر خوبیه و اهل دوس پسر و این حرفا نیست و بیشتر فکر درسشه.اما من باید شانسمو امتحان میکردم.تا حالا مخ 4-5 تا دخترو زده بودمو دختر عمومم از کون گاییده بودم.اما خدایی بدون اغراق هیچکدوم به مهیا نمیرسیدن.به جز کون هلوییش یه چیزایی تو مهیا بود که شهوت منو نسبت بهش چند برابر میکرد.مثلا مهیا یه مقدار مغرور بودو خودشو میگرفت من دوس داشتم وقتی کیرمو تو کونش میکنم له شدن غرورشو ببینم.مثلا حالت صورتش که شهوت خاصی به آدم میداد ابروهای نخیش کیر آدمو وول وول مینداخت.
 
دفعه ی بعدی که دیدمش سعی کردم باهاش صمیمیتر برخورد کنمو سر شوخیو باز کنم اما اون مثل همیشه عادی برخورد کرد.انگار فایده نداشت.یه روز با رفیقم شهروز داشتیم تو خیابون قدم میزدیم که یهو مهیاو دیدیم.احوالپرسی کردیمو دیدم به شهروز گفت آقای کریمی.بعد اینکه مهیا رفت من به شهروز گفتم از کجا میشناختیش اونم گفت مهیا تو کلاسمونه.منم گفتم مهیا دختر همسایمونه.از شهروز در مورد رفتار مهیا تو کلاس سوال کردم.گفت در کل دختر خوبیه.گفتم دوست پسری بکنی چیزی هم داره.گفت یه پسری به اسم علی مرادی توکلاس دوست پسرشه.متوجه شدم علی با شهروز هم رفاقت داره.از شهروز خواستم آمار مهیاو از علی بگیره و شب زنگ بزنه به من بگه.شهروز شب زنگ زد و گفت علی گفته تقریبا یه ماهه با مهیا میپره و چند باریم تو مکان مهیاو کرده.رفتم تو فیسبوک مهیا دیدم بله با علی آقا مراودات زیادی داره.اعصابم کیری بود آخه چرا دختر خاله ی من کونشو به غریبه ها میده بزنن ولی من نه.راستشو بخواین به علی حسودیم میشد که همچین مالیو میکنه.اینم از مهیا خانمی که کل فامیل میگفتن اهل درسشه و دوس پسر نداره.بالاخره فهمیدم اون کون تپلشو پسرای کلاسش آبیاری میکنن و میترکونن.بی خود نبود انقد گنده شده بود.معلوم نبود تا حالا چند تا کیر رفته بود توش.
 
دفعه ی بعدی که مهیا رو دیدم یه شب بود که خونمون اومده بودن مهمونی.بحث دانشگاه رو باهاش باز کردم.بهش گفتم علی مرادی رو میشناسی گفت اره تو کلاسمونه.منم گفتم این پسره پشت سر تو حرفای زشت و نا مربوط میزنه ومن خیلی ناراحت شدم.جا خورد . گفت مگه چی گفته به کی گفته؟گفتم مثل اینکه این آشغال تو کل دانشگاه پشت سرت تهمت میزنه و حرفایی میگه که من نمیتونم بگم از بس زشته.این شیطنت من نتیجه داد و حدود 3-4 روز بعد از شهروز آمار گرفتمو دیدم مهیا با علی به هم زده.دیدم یه شب مهیا خودش زنگ زد و گفت مهرداد خیلی ممنون که به من اطلاع دادی.این پسره دروغ میگه و از این حرفا.منم گفتم قابلی نداشتو بالاخره ما فامیلیمو من روت غیرت دارم.حدود 2 هفته بعد دوباره رفتیم خونشون و همو دیدیم.خودش گفت مهرداد بیا تو اتاق میخوام باهات حرف بزنم.دوباره شروع کرد.انگار فکر میکرد من میدونم به علی داده(که البته میدونستم)و میخواست خودشو خوب جلوه بده.منم طوری وانمود کردم که میدونم مهیا دختر خوبیه و اهل این کارا نیست.باهام صمیمیتر شده بود.نخواستم فرصتو از دست بدم.باید رابطمو باهاش حفظ میکردم.بهش گفتم فردا بیا به من راضی درس بده اونم قبول کرد.مهیا فردا اومد.مانتوشو در آورد.یه بلوز تنش بود با یه شلوار پارچه ای.رفتیمم تو اتاق و شروع کردیم به درس.منو خیلی تحویل میگرفت خیلی باهام صمیمی شده بود و تک و توک شوخی میکردیم.یهو بحث قلیون افتاد.مهیا گفت من خیلی قلیون کش قهاری هستم.منم مسخرش کردم بهش گفتم بهت نمیاد.خلاصه کل کلی شد.مامانم وارد بحث شد.من زدم رگ آخرو گفتم اصلا مامان فردا منو تو و مهیا بریم کافه قلیون.مامانم اول گفت فردا نوبت دکتر دارم ولی با اصرار من قبول کرد وقرار شد فردا 4 بعد از ظهر بریم کافه.فردا من ماشینو گرفتمو با مامانم رفتیم دنبال مهیا.به رفیقم سپرده بودم جای منشی زنگ بزنه به مامانمو بگه نیم ساعت نوبتش جلو افتاده.گوشی مامانم زنگ زدو مامانم کلی عذر خواهی کردو منم از خدا خواسته مامانو بردم رسوندم مطب.منو مهیا با هم رفتیم کافه یه دو سیب گرفتیم.کافه اتاقک داشت.
 
خلاصه من بکش مهیا بکش تا آخر مهیا جون حالش بد شد.حس کرده بودم هوسی شده.منم مهیاو آروم سرشو گذاشتم رو شونم اونم مقاومت نکرد.نازشو میکشیدمو میگفتم مهیا چی شد ببخش تقصیر من بود وفلان.گفت مهرداد الان نمیتونم راه برم اینجوریم برم خونه مامانم میفهمه حالم بده واسه همین بیشتر تو کافه موندیم.دستامو آروم بردم روی کمرشو نازش میکردم.اونم آروم بود.بعد ده دقیقه گفت مهرداد من میفهمم داری چیکار میکنی.من جا خوردم ولی هیچی نگفتم.دوباره گفت مهرداد اگه حسی به من داری بگو.منم شروع کردمو تیریپ لاو اومدمو گفتم مهیا خیلی وقته دوستت دارمو عاشقتم.همش منتظر یه فرصت مناسب بودم.خودش گفت مهرداد منم تورو دوست دارم ولی ما باید بیشتر با هم باشیمو همو بشناسیم.بهش گفتم مهیا جمعه خونمون هیشکی نیست بیا تا با هم بیشتر صحبت کنیم.الان حالت خوب نیست.اول قبول نکرد کلی خایه مالی کردم تا قبول کرد.تا جمعه کلی با هم حرفیدیمو رو مخش رفتم.خلاصه جمعه مهیا اومد خونمون.یه مانتوی مشکی با ساپورت پاش بود.منم حسابی شیک کرده بودم.تو این چند روز فهمیده بودم که مهیا هوس کیر کرده اما با دیدن ساپورت مطمین شدم.رو مبل کنار هم نشستیموشربت آلبالو واسش آوردم.یه کم خورد بهش گفتم لیوانو بده و لیوان خودمو بهش دادم.گفتم این شربت با طعم لبای مهیاه و خوشمزه تره.کلی با هم حرف زدیمو من ابراز عشق کردم.دیگه وقتش بود.دستمو لای موهاش بردمو شروع به لب گرفتن کردم.یه کم که گرم شدیم بردمش تو اتاق رو تختم.تجربه بهم ثابت کرده بود که اگه میخوای تو سکس خیلی حال کنی باید قبلش دخترو خوب شهوانی کنی.رو تخت درازش کردمو شروع به خوردن لب و گردنش کردمو با یه دستم کسشو نوازش میکردم.اونم دستاش دور گردنم بود و حسابی تمکین میکرد.مانتوشو باز کردم زیرش جز سوتین چیزی نداشت.شروع به خوردن شکم سینه های نازش کردم.نوکش آماس داشت.مهیا عجیب آخ و وای میکرد حشر منو چند برابر میکرد.پاهاشو باز کرده بود و میذاشت کسشو راحت بمالم.کیرمو از زیر شلوارکم به رونای تپل مپلش میمالیدم.جووون چه حالی داشت.کیییییرم حسابی شق شده بود.از روش بلند شدمو همون حالت که به پشت دراز کشیده بود کیرمو بردم جلو دهنش.مهیا کیرمو در آوردو با زبونش با کیرم بازی میکرد.خیلی حشر بود.خوب ساک میزد و از کیرم تعریف میکرد ومیگفت چه خوشمزست.جوووووووون.هوووووووومممم.چه کیری دارم میخورم چه کلفففففففففففففففففففففففففففففففففففففتو نازه.چه سری داره…
 
کیرمو رو صورتش میکشید.داشتم از شهوت میمردم دیگه نوبت کونش بود.آخ آخ.خیلی وقت بود با جنده ها میپریدمو یه کون بی کاندوم نکرده بودم.ای جان دیگه وقتشه.مهیاو به شکم برگردوندم.کوووووووووووووون گندش از زیر مانتو هم نما داشت.مانتوشو دادم بالا.وااااااااااااااااااای هممممممممممممممم یه ساپورت مشکی زیرش یه شرت سبز.واقعا گنده بود.مهیا شیطون میگفت با هیشکی نبودم ولی این کونی که من دیدم اقلا هفته ای یه بار مفصل آبیاری میشد.عجب لپی کرده بود.مااااااشااااالا.از روی ساپورت صورتمو به باسناش میمالیدم و با لمبراش ور میرفتم.ساپورتو کشیدم پایین.شرتشو با دهن در آوردم.وای خدا سفیدو نرم بود.خط وسطش خوشمزه بود.شروع کردم به خوردنش مثل دیوونه ها لیس میزدم.سوراخشو با زبونم میخوردم.ههمممممممممممممم چه سوراخی جون میداد واسه کیر من.مهیا میگفت چیکار میکنی گفتم دارم کون گوشتیو تپلتو میخورم.مهیاو به پهلو خوابوندمو چسبیدم بهش.یه دستمو گذاشتم رو شکمش.گفت مهرداد از عقب نکنی.در گوشش گفتم عشقم دیوونه ی کونت شدم نمیتونم نکنم.داشت ناز میداد.آروم سر کیرمو گذاشتم رو سوراخش.خیلی نرم هل دادم توش.وواااااااااااااایییییییی بهشت بود شروع کردم به تلمبه زدن.میگفتم مهیا چیه تو کونت میره.کسشو میمالید و میگفت کیر کلفت مهرداده.آب کس مهیا اومد.منم دیگه داشت آبم میومد ولی دلم نمیومد کیرمو در آوردمو شروع کردم به خوردن بدنش .آوردمش لب تختو آب کسشو کامل خوردم.پاهاشو گذاشتم رو شونمو کیرمو گذاشتم تو سوراخش.خیلی زود آبم اومد و همشو تو کون نازش ریختم.بعدم کنارش لالا کردم.2 بار دیگه هم بعدنا کردمش.انگاری عاشقش شدم..
نوشته:‌ مهرداد

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «گاییدن کون وسوسه انگیز مهیا جون»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا