هیچکی خواهرزن نمیشه

 
یه خواهرزن دارم عالی. اولاش احساس خاصی نداشتم. بعدها فهمیدم به خاطر قرار گذاشتن با دوست پسرش از مدرسه اخراج شده و بعد با وساطت برگشته. یه روز ازم خواست براش انشا بگم بحث رو کشیدم به طرفی که برام ماجرای دوست پسر و اخراجش رو بگه ولی طفره میرفت.
 
خلاصه گذشت تا روز 12 فروردین 89 که تو خونشون فوتبال نگاه میکردیم بین دو نیمه بود که خواستم برم بیرون و یه هوایی عوض کنم از کنجکاوی در یکی از اتاقها رو باز کردم که دیدم داره لباس عوض میکنه زود در رو بستم که خجالت نکشه و بعد وسوسه شدم که موقعیت اینجوری کم پیش میاد. برگشتم تو اتاق و در رو بستم و تکیه دادم به در. ازش خواستم پیشم بیاد که بدون هیچ حرفی اومد و کنارم ایستاد که فقط یه لباس نازک زیر داشت. دستم و دور گردنش انداختم و یه بوس کوچک زدم و ازش خواستم که موضوع بین خودمون بمونه و قبول کرد. گفتم میشه سینه هات رو ببینم که گفت خجالت میکشه. آروم دستم رو از یقه اش بردم توی سینه هاش انقد نرم و لطیف بودند که مستم میکرد. از ترس اومدن کسی زود یه بوس هم به سینه هاش زدم و از اتاق اومدم بیرون و ادامه فوتبال رو نگاه کردم. فرداش همه با هم واسه سیزده بدر زدیم بیرون. توی جمع هم دزدکی همدیگه رو نگاه میکردیم و لبخندی هم میزد. تا یه مدت که خونه شون میرفتم و اکثراً هم خلوت بود کارمون فقط بوس و مالوندن سینه و لاپایی شده بود که خیلی هم خوشش میومد. یکی از روزای خرداد بود که با مادرزنم اومدن خونه و به زنم گفتن که با هم بریم پارک. اونا حاضر شدند و خواستند که با اونا برم گفتم تا شماها برید من لباسهام رو عوض میکنم و با خواهرزن بعد میاییم. اون روز تصمیم گرفته از کون بکنمش.
 
مادرزنم اینا رفتند و من موندم و خواهرزن. در رو قفل کردم و فوری کل لباسهاش رو درآورد و لخت مادر زاد شد. گفتم میخوام از پشت بکنمت که قبول کرد به شرطی که زیاد اذیتش نکنم. اول کمی صابون زدم و تا از حموم به اتاق رفتم داشت خشک میشد زود رفتم و از کمد کرم آوردم و سر کیرم و چرب کردم و به حالت سگی انداختم و گفتم هرچقد خودت رو سفت کنی بیشتر دردت میاد و بعد گفتم از زیر یه دستش رو روی سوراخ کوسش بذاره که یه وقت لیز نخوره و اشتباهی بره توی کوسش. چند بار فقط سرش رو میکردم توش که میگفت دردش میاد و یواش یواش تا آخر کردم توش. انقد تنگ بود که احساس میکردم یه چیز محکم ته کیرم رو فشار میده و قلبم اومده توی کیرم. به زور تحمل میکرد و خواهش میکرد درش بیارم. یهو خودشو رو کمی جلو کشید و کیرم اومد بیرون فوری کیرم رو روی پشت کونش گذاشتم و آبم انقد با فشار اومد که تا موهاش رفت. بعد هم زود رفت و موهاش رو تمیز کزد و لباس پوشید و با هم رفتیم پارک.تا حدود شش هفت ماه که با هم بودیم 5 بار از کون کردمش که فقط بار اول و آخر خیلی حال داد. تو این فاصله که با هم بودیم دوست پسرش هم از سربازی اومده بود و بعد فهمیدم چون با دوست پسرش در ارتباط نبوده با من بوده و آخرین باری هم که کردمش ازم قول گرفت که آخرین بار باشه و قبول کردم. که اون هم اینجوری بود که شلوارش رو درآوردم و دامنش رو زدم بالا و به پشت خوابوندمش و پاهاش رو دادم بالا و باز هم سر کیرم رو کرم زدم و دو تا سوراخ جلوم بود که حتی پرده ش رو هم میدیدم. آروم گذاشتم رو کونش و آروم تا آخر کردم توش چند باری که تلمبه زدم و خواستم تا کسی نیومده زود تموم کنم همینجوری که پاهاش بلند بود رو شکمش دراز کشیدم و سینه هاش رو محکم کرفته و لبام و رو لباش گذاشتم و در اوج لذت تموم آبم رو ریختم توش. که آخرین باری بود که کردمش و خدائیش خیلی لذت داره و هنوز هم با دوست پسرشه که اصلاً هم هیکل و قیافه ای نداره.
نوشته: ناشناس

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا