كون دادن آبجيم به پسرهاي همسايه

با سلام من امير ٢٥ سالمه اين داستاني كه ميگم مربوط ميشه به ٢ سال پيش و واقيي هستش اولين باره داستان مينويسم پس اگه بد بود ببخشيد من ٤ تا آبجي دارم كه ٣ تاشون ازدواج كردن يه آبجيم هنوز ازدواج نكرده اسمش مريم ٢٦ سالشه قدش١٧٣ وزنش٧٦ سينه هاش ٨٠ بدنش خيلي سفيده تو خونه هميشه با لباس هاي باز ميگرده يا تو خونه سوتين نميبنده يه دامن كوتاه ميپوشه كونش خيلي بزرگه من هميشه يواشكي ديد ميزنمش يه كس سفيد و تپل داره كونش اينقدر بزرگه كه هر وقت تو خيابون راه ميره همه مي افتن دنبالش يا بهش متلك ميگن تو عروسي ها همه سعي ميكنن كونشو بمالن يا بهش ميچسپيدن يه خال مشكي رو باسنشه كه آدمو ديونه ميكنه من با مريم راحت بودم مثلا ميدونستم دوست پسر داره ولي باهاش كاري نداشتم ما تو يه ساختمان ٣طبقه بوديم كه طبقه اولش ما بوديم و طبقه دوم يه خانواده بودن كه يه پسر داشتن به اسم محسن وطبقه سومم كه اسم پسرشون رضاست ٢٦ سالشه رو پشت بوم هم يه اتاق كوچك بود كه خالي بود،،،مريم هروز ظهر ساعت ٢ميرفت بيرون و ساعت ٤ يا ٥ بر ميگشت ميگفت ميرم پيش زن همسايه وقتي هم بر ميگشت مستقيم ميرفت حمام منم اصلا مشكوك نبودم كه،،،تا اينكه يه روز صبح ساعت ٩ مريم حمام بود مبايلش رو ميزجا گذاشته بود كه ديدم يه اس اومد نوشته بود كوني امروز ناهار نخور تا شكمت خالي باشه كثيف نشي ساعت ١بيا رو پشت بوم شاخ در آوردم شماره رو زدم تو گوشيم ديدم اسم محسن سيوه
 
يه حس عجيبي باعث شد شهوتي شم هنش پيش خودم فكر ميكردم چند وقته با هم رابطه دارن از اين فكرا كه ديدم مريم اومد بيرون يه شلوارك پوشيده بود كه كون تپل و گندش داشتن شلواركو جر ميدادن با يه تاپ كه نصف سيته هاش معلوم بودن بهش نگاه ميكردم كونش ديوونم ميكرد تا ساعت ١آروم و قرار نداشتم ساعت ١٢ ناهار خورديم من گفتم سرم درد ميكنه ميرم بخوابم رفتم تو اتاق خودمو به خواب زدم ديدم ديدم مريم كنار اتاق داره يا تلفن صحبت ميكنه از حرفاش معلوم بود داره با محسن حرف ميزنه ميگفت تو نامردي هر روز همينو ميگي،،،صحبتهاش تموم شد ساعت نزديك به ١بود ديدم مريم با همون لباس چادرشو برداشت رفت بيرون ٥دقيقه صبر كردم بعدش آروم درو باز كردم از رو پله ها رفتم بالا يه دفه ديدم رضا در پشت بومو باز كرد و رفت بالا منم يه كم صبر كردم بعدش آروم رفتم بالا ديدم در قفله سري برگشتم خونه و كليدو برداشتم رفتم بالا اروم درو باز كردم رفتم كنار اتاق يه هوا كش بالاي اتاق بود رفتم رو اتاق سر هواكشو برداشتم واي چي ميديدم مريم رو يه صندلي كهنه كه تو اتاق بو نشسته بود و رضا و محسن با هم اونجا بودن چون اتاق كوچك بود قشنگ صداشونو ميشنيدم رضا داشت فرش مينداخت محسن رفت كنار مريم دستشو گرفت مريم دستشو كشيد گفت شما نامردين هميشه قول ميدين عكسامو با صدامو بهم بدين ولي هر سري ميگين بعد ميديم محسن با اهن بد گفت جنده اگه عكسارو بهت بديم كه ديگه بهمون كون نميدي مريم گفت ميدم قسمشون داد كه عكسارو پاك كنن اينجور كه معلوم بود مريم با محسن بوده و ازش عكس يواشكي گرفته الانم مجبورش كردن هروز بهشون بده
 
باز محسن دست ابجيمو گرفت كه بلندش كنه ولي مريم دستشو كشيد محسنم عصبي شد گفت جنده ناز نكن كاري نكن عكساتو پخش كنم تو كه به همه كون دادي بعد به زور بلندش كرد چادرشو برداشت بي اختيار دستمو بردم تو شلوارم رضا هم اود كنارشون روسريشو برداشت گردنشو ليس زد محسنم داشت كونشو ميماليد همش ميگفتن جون چه كوني شاه كوني بعدش تاپشو در آوردن مريم هيچي نميگفت محسن سوتينشو باز كرد سينه هاي سفيد ابجيم افتاد بيرون رضا سينه هاشو گرفتو كرد تو دهنش محسنم شلوارك ابجيمو از پاش در اورد شرت نپرشيده بود موهاي كسشو زده بود كس تپلشو ميديدم محسن داشت دست ميكرد تو كونش داشتم ديونه ميشدم ٢تا پسر حشري هيكلي افتاده بودن به جون ابجيم محسن از پشت ديتشو رد كرد بين رونهاي سفيد و گنده ابجيم و كسشو ميماليد رضا هم داشت سينه هاشو ميخورد ابجيم هيچي نميگفت او ٢تا هم كار خودشونو ميكردن دست ابجيمو گرفتن نشوندنش رو فرش رضا اومد ازش لب گرفت بعد ٢تاشون لخت شدن مريم رو فرش زانو رده بود محسن و رضا اومدن بالا سرش و كيراشونو دادن دست ابجيم گفتن بخورش اونم هيچي نگفت كير رضا رو كرد تو دهنش معلوم بود كارشو خوب بلده همينجور كه كير رضارو ساك ميزد داشت با كير محسن بازي ميكرد كير رضا خيلي بزرگ بود شايد ٢١سانت ميشد و كلفت بود مال محسنم كلفت بود ولي طولش كمتر هيكل سفيد و برفي ابجيم بين محسن و رضا كه سبزه بودن ميدرخشيد مريم پشت سر هم كير هر ٢تاشونو ساك ميزد اونا هم تو دهنش وحشيانه تلمبه ميزدن مريم داشت خفه ميشدگفت بسه بعد رو زانو خمش كردن مريم پشتش به من بود
 
محسن باسن ابجيمو باز كرد سوراخ كونشو ديدم باورم نميشد خيلي گشاد بود سوراخش كبود و باز بود معلوم بود خيلي كون داده محسن بدون اينكه كون ابجيمو خيس كنه كرد تو كونش مريم اصلا درد نكشيد محسن گفت تو هم مثل خواهرجندت كونت خيلي گشاده  نفهميدم كودوم خواهرمو گفت ولي معلوم بود يكي از ابجيامو كردن محسن داشت تو كون ابجيم تلمبه ميزد رضا هم كيرشو كرده بو تو دهن ابجيم بعدش جاهشونو عوض كردن كير محسن يه كم كثيف شده بود مريم گفت تميزش كن كه گفت نميخواد و به زور كرد تو دهنش رضا هم داشت با اون كير گندش سوراخ گشاد ابجيمو ميكرد معلوم بود مريم داره حال ميكنه فكر كنم ٢بار ارضا شده بود بعد بلندش كردن محسن رو زمين خوابيد مريم رو كيرش نشست و يه كم كه تلمبه زد همينجور كه كير محسن تو كون مريم بود رضا خواست بكته من فكر كردم ميخواد بكنه تو كسش ديدم رضا هم كيرشو راحت كرد تو كون ابجيم وايييي دو تا كير تو كونش بود هيچ دردي نكشيد بيشتر از نيم ساعت به حالتهاي مختلف كردنش بعدش رضا ابشو ريخت تو دهن ابجيم همشو خورد محسنم ابشو ريخت تو كونش همينجور از كونش اب ميريخت چند بار ديدم ابجيم گوزيد  دوباره مجبورش كردن كيراشونو ساك بزنه و كير هر دو تاشون بلند شد و درباره يك ساعت ديگه به مدلهاي مختلف كردنش اخرشم همه آب شونو خورد محسن گفت اگه دختر خوبي باشو هر روز زيرمون بخوابي عكساتو پخش نميكنيم فهميدم كارشون تموم شده من سريع برگشتم خونه بعد ١٥دقيقه مريم اومد ديدم مستقم رفت حمام بعد از اين كه از حموم اومد بيرون رفتم تو حمام شلواركشو نگاه كردم بو اب كير و انش قاتي شده بود خيلي بو بد ميداد خيس خيس بود بعد از اون ماجرا فهميدم ابجيم به خيليها ميداده و ميده هروز به محسن و رضا كون ميداد منم بيشتر وقتا نگاه ميكردم اين قضيه رو براي بهترين دوستم امير تعريف كردم چون اونم از ابجيش برام ميگه بعد از اون اميرم الجيمو كرد منم يواشكي تو خونشون ديد زدم   الان مريم ٣ماهه  با پسر عموم نامزد كرده ولي هنوز محسن و رضا ميكننش و خودمم با ابجيم،،،اگه خوشتون اومده بگين قضيه اون ٣تا ابجيام با اين كه شوهر دارن ولي باز،،، و قضيه خودمو مريم و براتون بنويسم لطفا نظر بدين

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

7 دیدگاه دربارهٔ «كون دادن آبجيم به پسرهاي همسايه»

  1. این آی دی یه کس آب دار داره که میتونه در اختیارتون بزاره pesar_khoshkelle

  2. منم یه بار دیدم پسرخالم کون خواهرم گذاشته بود
    خواهرم 14 سال داشت اون 23 سال
    اولش شوکه شدم ولی صدامو در نیاوردم
    بعدها کلی به یادش حال کردم
    [email protected]

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا