سکس منو و مامان

ده روزی میشد مریض شده بودم .تمام این مدت مامانم شبها باهام بود و کنارم روی تخت میخوابید . روزها پرستارخصوصی داشتم پدرم پزشک عمومی بیمارستان بود وشیفت های کاریش شب تا صبح بود .اون موقع من کمی بیش از 13 سال سن داشتم و تنها اولاد محسوب میشدم .مامانم زن زیبارو و خوش قد وبالایی بود . مامانم خیلی به خودش میرسید و هر چی میخواست براش مهیا میشد .دو شب مانده به اینکه حال عمومی ام خوب شود نیمه های شب با یک حس لذت بخشی خوابم پاره شد و وقتی متوجه اطرافم شدم دیدم مامانم پشتش چسبیده به من و درست باسنش بغل من و کیر من راست شده و لای کون مامانم قرار گرفته البته زیرشلواری من پام بود و مامانم هم شلوارک پارچه ای پاش بود.منکه از موقعیت پیش اومده بدم نمیومد وضعیت خودم رو تغییر ندادم و به همون شکل و چسبیده به مامانم خودم رو بخواب زدم .اما یه حس غریزی بشدت به من فشار آورده بود که کیرم رو به کون مامانم بسایم .

برای همین شروع کردم به آروم آروم تکون دادن کمرم .نمیدونم چقدر طول کشید که مامانم تکونی خورد کمی به جلوتر متمایل شد اونقدر که بدنمون چسبیده بود اما کیرم جدا شده بود من که بشدت تپش قلب پیدا کرده بودم و از اون طرف توی فضای تاریک روشن اتاق چشمم باسن قلمبه مامانم رو میدید بشدت تمایل به ادامه کارم داشتم و نمیخواستم از کون مامانم دست بکشم . دستم رو بطرف کیرم بردم و در این حین دستم به باسن مامانم خورد دستم را روی کیرم گذاشتم و کمی فشارش دادم . کیرم شاید اونوقتا در مقایسه با الان بزرگ نبود اما طوری بود که طرف رو تحریک کنه و ازش لذت ببره .در این حین مامانم با دستش روی باسنش رو دو سه بار خاروند و بعد از مکثی چند ثانیه ای دوباره باسنش رو به من چسبوند . این بار کیرم حسابی شاخ شده بود والبته دقیق روی چاک کونش نبود . منکه طاقت نداشتم آروم با دستم سر کیرم رو به چاک کون مامان هدایت کردم نبض کیرم سرعت گرفت و چند بار پشت سرهم تکونای تندی خورد. بیحرکت شدم اما چیزی نگذشت که مامانم همون طور که خودشو بخواب زده بود و بدون اینکه برگرده با دستش کیرم رو گرفت و توی چاک کونش مالوند .منکه شوکه شده بودم خودمو به عقب کشیدم و فاصله گرفتم ترس تمام وجودم رو گرفت طوریکه کیرم در عرض دو ثانیه خوابید .لحظات به کندی گذشتند .

مامانم اول به پشت برگشت بعد رو به من خوابید .دو سه بار آروم صدام زد مجبور بودم جواب بدم گفتم چیه مامی گفت دوست داری ؟ گفتم چی ! گفت کیرتو مالش بدم گفتم آخه چرا گفت خوب احساس میکنم تو خیلی دوست داری بعد معطل نشد و دستشو روی کیرم گذاشت و چند بار به آرومی فشار داد .کیرم به همون سرعت که خوابیده بود دوباره بلند شد . بعد چیزی که من در طول عمرم ندیده بودم اتفاق افتاد مامانم شلوارم رو پایین کشید و کیرم رو به دهن گرفت و شروع کرد به لیس زدنش . خیلی خوشم اومد . داشتم لذت میبردم اما همش هوش و حواسم به کون مامانم بود .حدود 5 یا 6 دقیقه ای اینکارو ادامه داد بعد کنارم دراز کشید و در حالیکه با دستش آب دهنش رو تمیز میکرد گفت چطور بود گفتم خیلی عالی بود مامی گفت تو هم میخوای این کار رو بکنی با هیجان گفتم آره ولی چطوری گفت صبر کن بعد بلند شد و شلوارکش رو پایین کشید و شورتشم درآورد و کنار تخت انداخت . موقعی که داشت دراز میکشید دستم را گرفت ومنو به روی خودش انداخت درازکش روش قرار گرفته بودم به آرومی توی گوشم گفت سرتو ببر وسط پای من و اونجای مامی رو لیس بزن مثل کاری که من کردم . من هم همون کاری که مامانم خواسته بود شروع کردم آه و ناله مامانم شروع شد هر چند توی کارم وارد نبودم اما مامانم لذت میبرد . با دو دستم از زیر باسنش رو مالش میدادم و بطور غریزی از زیر سوراخ کوسش انگشتمو به سوراخ کونش میمالیدم .

صدای ناله مامانم بلندتر شده بود دقایقی …. نمیدونم چقدر طول کشید اما مامانم به بهونه بوسیدنم منو به طرف صورتش کشید و من افتادم روش با حرص و ولع شدیدی بادست کیرم رو روی سوراخ کوسش گذاشت و قبل از اینکه من کاری بکنم با یک فشار رو به بالا کیرم رو با کوسش قورت داد . از این به بعد دیگه حرکات من غیر ارادی و غریزی بود . خوب یادمه در اون لحظات به عشق کون مامان کوسشو میکردم .الان که فکر میکنم میبینم اون شب و شبهای دیگر چیزی بعنوان آب منی به شکلی که الان دارم از من خارج نمیشد فقط خلسه میشدم وکنار میکشیدم . ولی یه چیزش خوب بود تمام بدنم غرق لذت میشد . کنار که کشیدم مامانم منو بوسید و بلند شد و به دستشویی رفت . توی تاریک روشن اتاق چشمم همش دنبال کون مامان بود .وقتی اومد لخت کنارم خوابید . من لباسامو پوشیده بودم . مامانم گفت یه آمپول به من زدی دیگه باید خوب شده باشی مگه نه . بعد گفت دیگه باید بخوابیم و همینجوری لخت پشتشو به من کرد . بادیدن کون مامانم دوباره اوج گرفتم آروم شلوارمو پایین کشیدم و کیرم رو به باسن مامانم چسبوندم مامانم سرش رو برگردوند و گفت اه سیر نشدی . گفتم نه همین جوری دوست دارم بچسبم . گفت باشه اما برای من فقط چسبیدن نبود من کون میخواستم . شروع کردم با کیرم به مالش کون مامانم .مامانم خودشو شل کرد و به گردنش قوز داد و کمرشوبیشتر به سمت من رها کرد و چاک کونشو بازتر کرد مثل اینکه منظور منو فهمیده بود .

شروع کردم به درمالی کردن . مامانم که انگار خوشش اومده بود با آب دهانش سوراخ کونشو خیس کرد . تری کون مامان رو که حس کردم شهوتم بیشتر شد .برای بار دوم با آب دهان خودم کونشو خیس کردم .دو سه دقیقه که گذشت مامانم گفت بذار یه چیزی بمالم .از توی کشوی آشپزخونه یه لوله پماد که من نمیدونستم چیه آورد همونطور که من نگاه میکردم چند قطره ای روغن کف دستش ریخت و بعد مالید به سوراخ کونش و چند لحظه ای کونشو مالید . بعد اومد کنار من دراز کشید و کونشو داد طرف من و گفت حالا امتحان کن . من شروع کردم به کار . کون مامانم لزج شده بود و کیرم مدام سر میخورد . مامانم در حالیکه سرش رو بطرف من چرخونده بود گفت با دست کیرتو بگیر وبذار روی سوراخ کونم بعد با کمرت فشار بده .دوسه بار که این کارو کردم سر کیرم سر خورد و از سوراخ کون مامانم رد شد و رفت تو .به محض اینکه کیرم تو رفت مامانم جیغ کوچولویی زد حالا دستم روی کمر مامانم بود و آروم آروم براش تلمبه میزدم . احساس میکردم مامانم داره کیف میکنه چون مدام سرشو تکون میداد.حسابی از کون مامانم خوشم اومده بود دوباره کیرمو در آوردم تا دوباره فرو کنم چون اینکار خیلی حال میداد. بعدا بود که فهمیدم اینکار کمی زنها رو اذیت میکنه البته کیر من باریک و حدود 10 یا 11 سانتی میشد برای همین بقول خودش بیشتر لذت میبرد تا درد بکشه . کون کردنم زیاد طول کشید . در آخرین لحظه سرخوشی عجیبی بهم دست داد و با تمام زورم به کون مامانم چسبیدم و بعد مثل مرده ها کنارش افتادم .

شهاب گ

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

5 دیدگاه دربارهٔ «سکس منو و مامان»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا