دو کنیز درخدمت یک پادشاه

سلام به دوستان عزیزم.رویا سکسی هستم وبا ادامه خاطره قبلیم اومدم.تا اون جایی واستون تعریف کرده بودم که به رضا زنگ زده بودم تا برای گاییدن من وروژان به خونه بیاد واونم درحالی که حسابی تعجب کرده بود وازطرفی هیجان زده هم بود به خونه اومد.منم روژان رو به داخل اتاق بردم وخودم همون طور که لخت بودم رفتم ودر رو باز کردم ورضا اومد ووقتی دید که خبری ازروژان نیست فکر کرد که سرکارش گذاشتم.یه کمی ناراحت شد اما وقتی بدن کاملا لخت منو دید فراموش کرد وبغلم کرد ولبش رو روی لبم گذاشت.منم بهش نگفتم که روژان رو توی اتاق بردم تا رضا رو سورپرایز کنم.رضا همین طوری که لبم رو می مکید منو به سمت اتاق حرکت داد.با هم وارد اتاق شدیم ورضا که حسابی مشغول خوردن لبم بود با دیدن روژان که لخت روی تخت دراز کشیده بود حسابی جا خورد.روژان کمی خجالت کشیده بود ورضا هم با تعجب داشت بهش نگاه می کرد.این بار منو کنار زد وروی تخت درکنار روژان قرار گرفت.بدن سکسی ودخترانه روژان عقل وهوشش رو برده بود.رضا به روژان که هم سن دخترش بود نزدیک شد وگفت:چه جیگری هستی تو روژان جون.وقتی رویا بهم گفت باورم نشد.پس تو هم خارش داری؟روژان نگاهش رو به رضا دوخت وگفت:کمکم می کنی؟رضا لبخندی زد وگفت:اره من کارم کمک کردن به خانوماییه که خارش دارن.

 

 

این حرف رو زد ولبش رو روی لب روژان گذاشت.روژان هم باهاش همراهی کرد وهردو مشغول بوسه گرفتن ازهم شدن.منم که با حضور رضا دوباره سرحال اومده بودم روی تخت دونفره درکنارشون قرار گرفتم ومشغول وررفتن با خودم شدم.رضا دیگه داشت سینه های روژان رو می مالید وهمزمان لبش رو هم می مکید وروژان هم همزمان با لب دادن به رضا دست دراز کرده بود وداشت سینه منو می مالید.رضا لباس هاش رو ازتنش درآورد ولخت شد وروژان با دیدن کیر رضا که خیلی بزرگتر ازکیر دوست پسرش بود به هیجان اومد ویک وایییییییی ناز وحشری گفت.رضا روژان رو روی تخت به پشت خوابوند وخودش بین پاهاش قرار گرفت ومشغول لیسیدن کس تر وتازه روژان شد.منم داشتم کس خودم رو انگشت می کردم وهمزمان دست هی روژان هم مشغول مالیدن سینه هام بودن.نمی دونستم که روژان واقعا داره لذت می بره یا فقط سعی داره ادای پورن استارها رو درمیاره چون ازهمون زمان که رضا مشغول لیسیدن کسش شد ناله های شهوتی روزان هم شروع شده بود وبا صدای ریز وشهوتی آه وناله می کرد.رضا هم که روژان رو خیلی هات وحرفه ای می دید با سرعت بیشتری کسش رو می مکید واین قدر با حرارت این کار رو ادامه داد که به ارگاسم رسید.این بار رضا به سراغ من اومد.

 

 

من پاهام رو ازهم باز کردم ورضا هم بین پاهام قرار گرفت اما انگار قصد خوردن کسم رو نداشت چرا که کیرش رو با کسم تنظیم کرد وبا یک فشار تمام کبرش رو تا دسته وارد کسم کرد ومن از سر لذت یک آه بلند کشیدم.رضا وروژان همزمان یک جوووننننن گفتن ورضا با قدرت مشغول گاییدن کسم شد.روژان با چشمای حشری شاهد کس دادن من به برادرم بود وداشت ازدیدن یک صحنه سکس زنده لذت می برد.رضا هم همون طور که کسم رو می گایید همزمان به سینه هام چنگ میزد واونا رو می مالید.منم فقط آه وناله می کردم واز رضا می خواستم که سریعتر ومحکمتر توی کسم تلمبه بزنه.رضا هم با قدرت مشغول گاییدن کسم بود وبه هیچ چیز دیگه ای توجهی نداشت.از اون طرف روژان هم با یک دست با کسش ور می رفت وبا دست دیگرش داشت سینه اش رو می مالید.رضا که این وضعیت رو دید رو به روژان گفت:زیاد خودتو عذاب نده جیگر.بذار ترتیب این جنده رو بدم وبعدش میام سراغ تو عزیزم.تو کونی خودمی وباید بهم کون بدی.آخ که اون کون تنگ وقلمبه ات گاییدن داره.ولی فعلا که این جنده منو این جا پابند کرده.منم که می دیدم اون منو جنده خطاب کرده وحسابی داره حال می کنه گفتم:آههههههه.بگا منو داداش خوبم.من جنده تو هستم عزیزم.جندتو بگیر بگا داداش جونم.این جنده رو بگیر جر بده داداش.به کسم رحم نکن وهرطور می خوای باهام حال کن.

 

 

رضا هم تلمبه های محکمش رو روانه کسم می کرد وبا قدرت منو میگایید.چند دقیقه ای که گذشت کیرش رو ازکسم بیرون کشید وبه کنار روژان رفت وگفت:دوست داری بخوریش؟روژان هم بدون هیچ حرفی کیر رضا رو توی دهنش گذاشت ومشغول خوردن شد.رضا هم به من گفت:تا این کونی داره ساک می زنه تو هم برو سوراخ کونش رو خیس کن بذار واسه گاییده شدن آماده بشه.منم رفتم وبین دو پای روزان قرار گرفتم ومشغول سوراخ کون تمیز وسفیدش شدم.خب ازکسی که همیشه با مادرش لز انجام می داد انتظار می رفت که سوراخ کون به این تمیزی داشته باشه.روژان خیلی ماهرانه داشت کیر داداشم رو ساک میزد ومنم داشتم سوراخ کونش رو لیس میزد.خوب که خیسش کردم یکی ازانگشتام رو وارد کونش کردم که راحت تورفت.اما وقتی خواستم دومین انگشت رو وارد کونش کنم دیدم تو نمیره.منم چند باری دستم رو خیس کردم ووارد کونش کردم تا به هر بدبختی بود دو تا انگشت وارد کون روژان شد.روژان هم که فقط آخ می گفت وداشت درد می کشید.کمی انگشتام رو توی کون روژان عقب وجلو کردم تا کمی جا باز کنه وبرای ورود کیر رضا آماده باشه.وقتی کار من تموم شد رضا هم کیرش رو ازدهن روژان بیرون آورد وازش خواست که روی تخت قنبل کنه.روژان هم همین کار رو انجام داد.منم کمک کردم وقاچ های کون روژان رو ازهم باز کردم ورضا هم کیرش رو با سوراخ کون روژان تنظیم کرد وبا یک فشار سر کیرش رو وارد کون روزان کرد که روژان یک آخ گفت وچشماش رو بست.واسه یه دختری به سن وسال اون تحمل کیر یه مرد 40 ساله مثل داداش من خیلی دردناک وسخت بود.

 

 

رضا چند لحظه ای به همون حالت کیرش رو توی کون روژان نگه داشت تا جا باز کنه وسپس خیلی آرام مشغول عقب وجلو کردن کیرش توی کون روژان شد.روژان هم درد داشت وهربار که رضا کیرش رو وارد کونش می کرد یک آخ می گفت ورضا هم هر بار یک جووووننننن می گفت.کمی که گذشت درد روژان کمتر شده بود وکم کم سرعت وقدرت تلمبه زدن های رضا درکون روژان بیشتر میشد وروژان هم داشت لذت می برد.منم داشتم سینه های روزان رو می مالیدم.سر وصدای روژان حسابی دراومده بود وآه وناله های شهوتیش به گوش می رسید.رضا هم دیگه پهلوهای روژان رو دردست گرفته بود وبا قدرت کونش رو می گایید.هر دو داشتن نفس نفس می زدن وهر دو درحال لذت بردن بودن.منم دوباره به جون کسم افتاده بودم وداشتم کسم رو انگشت می کردم.چند دقیقه ای رضا کون روژان رو گایید وسپس کیرش رو ازکونش درآورد وجلوی من قرار گرفت تا خیسش کنم.منم کیر برادرم رو توی دهنم گذاشتم ومشغول ساک زدن شدم.رضا هم سرم رو با دستاش گرفته بود ومحکم وبا قدرت داشت دهنم رو می گایید.خوب که کیرش رو خیس کردم واونم دهنم رو گایید دوباره به سراغ روژان رفت واین بار ازش خواست که به پشت دراز بکشه.روژان همین کار رو انجام داد ورضا هم بین پاهاش حاضر شد وکیرش رو با سوراخ کونش تنظیم کرد وبا یک فشار تمام کیرش رو وارد کون روژان کرد.

 

 

روژان دیگه دردی نداشت وفقط داشت لذت می برد.رضا هم ازروبه رو کیرش رو توی کون روژان فرو کرده بود ومشغول گاییدنش بود.همزمان به سینه های گرد وبزرگ روژان چنگ مینداخت واونا رو می مالید.هر دو دیگه حسابی دراوج لذت بودن وحرفهای سکسی بینشون رد وبدل میشد.رضا:آهههههه چه کونی داری تو کونی من.چقدر نرم وگوشتی کونی.هرچقدر کونتو میگام سیر نمیشم.روژان:منم هرچقدر بهت کون میدم سیر نمیشم.دوست دارم همیشه زیرت بخوابم وبهت کون بدم.رضا:من کی هستم؟روژان:تو آقای منی.تو سرور منی.تو پادشاه منی.رضا:تو کی هستی کونی؟روژان:من کونی تو هستم سرور من.من جنده تو هستم پادشاه من.من کنیز تو هستم.رضا:یه کنیز وظیفه داره چیکار کنه؟روژان:یه کنیز باید کس وکونش رو به پادشاهش تقدیم کنه.یه کنیز باید به پادشاهش بهشت رو هدیه بده.یه کنیز باید به پادشاهش حال بده.رضا:یه پادشاه باید چیکار کنه؟روژان:یه پادشاه باید دهن وکس وکون کنیزش رو بگاد.پادشه باید کنیزش رو جر بده.پادشاه باید کنیزش رو پاره کنه؟رضا:خب کنیز من آماده پاره شدن هستی؟آمادگی جر خوردن رو داری؟روژان:آره سرور من.کنیز شما آماده جرخوردنه.کنیزتون آماده پاره شدنه پادشاه من.این کنیزتون رو جر بدین وبهش رحم نکنین.کنیز که رحم کردن نداره.تا می تونین جرش بدین پادشاه من.باورم نمیشد که دختری به سن وسال روژان این قدر سکسی وحشری باشه وبتونه توی سکس همچین حرفهایی بزنه.من که کاملا بر اثر حرفهای سکسیشون کسم خیس شده بود.رضا هم که با حرفهای روژان دراوج بهخ سر می برد سرعت وقدرت ضرباتش رو درکون روژان بیشتر کرده بود وداشت کونش رو با قدرت می گایید.چند تلمبه محکم که توی کون روژان زد کیرش رو بیرون کشید وبالای سر روژان حاضر شد وآب کیرش با فشار زیاد روی صورت روژان خالی شد وخودش بی حال روی تخت ولو شد.

 

 

منم با دیدن صورت پر ازمنی روژان به جونش افتادم وتمام منی روی صورتش رو لیس زدم وسپس هر دو همدیگرو بغل کردیم.روژان حسابی حال کرده بود وبه همین خاطر منم بهش قول دادم که اگر این موضوع بین خودمون بمونه بازم سکس های سه نفری رو با هم انجام بدیم.می ترسیدم که اگه سمیرا یا شوهرشون ازسکس دخترشون با من ورضا مطلع بشن ناراحتی وکدورتی به وجود بیاد. دوستان عزیزم خوشحال میشم نظراتتون رو درمورد این خاطره بدونم.این رو هم بگم که خاطرات من با خانواده سکسی وحشری دوستم همچنان ادامه داره ومطمئنن نظرات دلگرم کننده شما منو برای نوشتن اون خاطرات هم تشویق می کنه.بازم بابت لطف ومحبتی که بهم دارین ممنونم.

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

16 دیدگاه دربارهٔ «دو کنیز درخدمت یک پادشاه»

  1. سلام داستانت خیلی قشنگ بود منم همیشه دوست داشتم سکس اینجوری رو تجربه کنم اما نشود

  2. جالب بود دختر ازشهر بوشهر كير مخواد خبر بده همه جورش هستيم
    09337320290
    كيرم كلفته كمي هم بزرگ!نه زياد.بزرگ كه بترسين.

  3. سلام دختر باور کن با اینکه روشی که مینویسی یک نوع خاطره نویسی روزانه هست تا داستان به جرات میگم که شاید خودت هم خبر نداری که یک روشی تازه و سبکی نو در داستان نویسی بصورت خاطرات شخصی رو ابداع کردی که فوق العاده هست و لذت میبرم که بعضی با فهش و چرت و پرت متلک نمیکویند , شاید دیگران هم مثل من حال کردن , حتما ادامه بده و کمی هم بیشتر فضا سازی کن تا بتوانیم با محیطی که اتفاقات شکل میگیرند بیشتر خودمون رو تطبیق بدهیم و تصور کنیم , مرسی گلم واقعا خوب و عالی هست من که حتی با سکس تل و این اراجیف نمیتونم حال کنم با داستانت یک سره حشری و شهوتی شده بودم طوری که تو خیالم یادم میرفت داستان هست و میخواستم وقتی رضا روژان رو میگائید بیام روی تخت و از پشت شروع کنم سوراخ کون و کس تورو بلیسم و یا شروع به گائیدن کون تو کنم , متشکرم هزار بار

  4. داستانهات مثل خودت بی نظیره
    رویا جان دوست دارم تو و خانواده دوستت را بگایم
    جووووووووووووووون

  5. سلام من هم میخوام تو وروژان روهمزمان بکنم قول میدم بهتر از داداشت بکنمت مایل بودی پیام بده

  6. salam.
    dastanat harf nadaran.
    kash khodeto mididam bebinam mesle dastanhaiii ke gofti ghashangi ya na.
    rohe_azad61

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا