بهترين شب زندگيم

سلام ميخوام امروز درمورد اولين سكسي كه داشتم براتون بگم اميدوارم خوشتون بياد.
5ماه از دوستي من و مازيار ميگذشت . خيلي به هم علاقه پيدا كرده بوديم . از همون روز اول مازيار تريپ ازدواج برداشته بود اما باورم نميشد تا اينكه خونوادشو در جريان گذاشت . هررو زهمديگرو ميديديم.
من تاحالا سكس از كس نداشتم هرچي بود از كون داده بودم كه اصلا دوست نداشتم عاشق اين بودم كه كسمو بخورن با چوچولم بازي كنن آبم كه اومد منو بكنن . ولي هيچوقت دوست پسري نداشتم كه بخوام بهش كس بدم و بهش اعتماد كنم .
توي اين 5ما با مازيار از كون سكس داشتيم مازيار خوب بود هم كير كلفتي داشت هم هات بود هركاري هم دوست داشتم بهش ميگفتم ميكرد.
هميشه ميگفتم بهش دوست دارم كسمو بخوري تونم نامردي نميكرد هميشه انقدر كس منو ليس ميزد كه ابم ميومد .
رفتيم تو ماه 6ام دوستيمون . بابام خارج از ايرانه تقريبا هر 2 ماه به ما سر ميزنه منم يه خواهر دارم 2 سال از خودم كوچيكتر.
مامانم هراز گاهي ميره خونه پدربزرگم مواظبشه ما هم اينجور موقع ها دور هم جمع ميشيم و مشروبي ميخوريم يا قليون ميزنيم.
يه شب اوايل زمستون بود پدربزرگم مريض شده بود مامانم گفت ميره خونه بابابزرگم شايد شب هم نياد . خواهرم اونروز مهموني دعوت داشت منم از خدا خواسته مثل هميشه از مازيار خواستم بياد خونمون.
ساعت نزديكاي 8 بود مازيار غذا گرفت و با بساط مزه و مشروب اومد پيشم.
وقتي ديد تنهاييم خيلي خوشحال شد آخه هميشه جلو خواهرم وقتي ميخوايم بريم تو اتاق خواب معذب ميشه . اومد پيشونيمو بوسيد و گفت الان بشينيم بخوريم يا ديرتر منم گفتم الان زوده بيا بريم يه دوش بگيريم يكم حشريت كنم واسه شب حالا حالا وقت هست خواهرمم دير مياد رفته خونه دوستش.
تعريف از خود نباشه هيكلم خوبه قدم 170 ميشه با كمر نسبتا باريك و سينه و باسن بزرگ خداروشكر تو اين دو مورد شانس آوردم . مازيار هميشه كسمو ميخوره ميگه كلوچه ي من آخه كسم گوشتيو تپله خودمم ار كسم خوشم مياد.
دست مازيارو گرفتم و كشوندم طرف حموم جلوي در حموم با عشوه لباسامو دراوردم وقتي دولا شدم شورتمو دربيارم مازيار دستشو كشيد رو كسم گفت كي ميشه اين كلوچه مال من بشه منم كه قند تو دلم آب شد گفتم حالا ميشه دور نيست .
داخل حموم شديم آب گرمو باز كردم تا وان پر بشه يه عالمه هم شامپو بدن خالي كردم تو وان تا كف درست كنم .
با مازيار رفتيم زير دوش هي دست ميكشيدم به كيرش . عاشق بدنش و كيرش بودم و هستم يه هيكل مردونه يقوي با قدي بلن و سينشم مو داره كه من عاشقشم .
دولاشدم كونمو ماليدم به كيرش كافي بود اين حركتو بكنم همچين سيخ ميكرد كه نگو .خوب ساك ميزدم قشنك وارد بودم چنتا ليس زدم گذاشتمش تو خماري حالا خودم از زور شهوت داشتم پاره ميشدما اما واسه فكراي خبيثانه ي شب نميتونستم فعلا خودمو لو بدم.
وان تقريبا پر شد . مازيار خوابيد كه وان بهك گفت بيا عروسكم بيا ببينم منم از خداخواسته خزيدم تو بغلش دستمو گذاشتم رو كيرش سرمو گذاشتم رو سينش هي گردنشو بو ميكردم هي از هم لب ميگرفتيم اونم عاشق زبون من بود هي زبونمو ميمكيد من خيلي حالم بد شده بود گفتم مازيار كسمو بخور ابم بياد گفت تو جون بخواه بشين لبه ي وان . منم نشستم لبه ي سه گوش وان كه جامم راحت باشه .
پاهامو از هم واكرد اب ريخت رو كسم كه كفهاش بره هميشه ميرفتم اپيلاسيون چون مازيار كس بي مو دوست داشت . اول با انگشتش لب كسمو ماليد يكم تف زد و نوازش داد من ديگه داشتم ميمردم ميخواستم بگم كيرتو بزار تو كسم ولي فعلا نميشد . زبونشو ميكرد لاي كسم ليس ميزد عقب جلو ميكرد همچين ميمكيد من فكر ميكردم الان هرچي تو كسمه ميريزه بيرون با شصتش با چوچولم ور ميرفت با زبونشم كه ليس ميزد كسمو يه 20دقيقه اي فكر كنم ليسم زد تا آبم اومد موهاي تنم سيخ شد بعد اينكه ابم اومد خودش فهميد منو كشوند تو وان و اب گرم ميريخت رو بدنمو هي بوسم ميكرد .
بهم گفت حاضري از پشت بزارم دارم از شق درد ميميرم گفتم نه باشه واسه شب ولي برات ساك ميزنم اونم از خدا خواسته نشست لب وان و من شرو ع كردم . هميشه تميز بود وقتي كيرشو ميخوردم بدم نميومد چون مو نداشت. اول خايه هاشو ليس زدم بعد كمكم كيرشو كه از سفتي داشت ميتركيد ليس زدم . هميشه وقتي ميومد پيشم قرص ميخورد و اسپري ميزد آبش دير بياد .
كيرشو ت ته ميكردم تو حلقم و با يه دستم با خايه هاش بازي ميكردم انقدر كه بالا بود سر 5 دقيقه آبش اومد همشم ريخت رو سينه هام .
بغلم كرد گفت مرسي عروسكم تو بهترين دختر رو زميني.
دريچه ي وان و برداشتم كه آب خالي شه و رفتيم زير دوش سرمونو شستيم و آب كشي كرديم اومدم تو رختكن حوله برداشتم خودمو خشك كذدم بعد دادم مازيارم خودشو خشك كنه . بعد لباسامونو پوشيديم و برگشتيم از حموم بيرون .
مازيار بيحال شده بود سريع براش با موز و شي و گردو و عسل يه معجون درست كردم تو مخلوط كن و دادم بهش بخوره حالش جا بياد.
غذاهايي كه مازيار گذاشته بود رو پيشخون اشپزخونه برداشتم ديدم ولرم شده گذاشتم تو مايكروفر و ميز شام و سريع چيدم مازيارم رو مبل نشسته بود با شبكه ها ور ميرفت تا يه آهنگ خوب پيدا كنه .
ميزو چيدم و غذارم كشيدم مشروبارم آوردم سر ميز با كلي يخ و پيك و تنقلات ديگه .
شروع كرديم سلامتي زدن و شام خوردن و پيك 4ام رسيديم دست مازيارو گرفتم گفتم ميخام يه چيزي بهت بگم گفت جونم ؟
گفتم مازيار من فكرامو كردم مگه من مال تو نيستم ؟ مگه ما نميخوايم ازدواج كنيم ؟ مگه ما همديگرو نميخوايم؟
اونم گفت چرااااااا همينطوره كه ميگي چطور؟
گفتم امشب ميخوام بكارتمو به مردي بدم كه از ته قلبم دوسش دارم الان دارم ميگم كه نگي مست كردم و بعدا پشيمون ميشم .
يكم نگام كرد گفت نه سارا نميشه اگه مامانت بفهمه چي؟
گفتم مامانم از كجا بفهمه من دلم ميخواد باهم مثل زن و شوهرا باشيم من ميخوام تورو حس كنم خواهش ميكنم .
يكم نگام كرد دستمو گرفت و بوسيد گفت مطمني پشيمون نميشي؟
گفتم نه هيچوقت پشيمون نميشم اين تصميم مال الان نيست من خيلي وقته فكر كردم …
يكم مكث كرد و گفت من كه از خدامه عروسك من دارم ميميرم واسه كس نازت .. گفتم پس همين امشب ميخوام .. دوباره نگام كرد و يه چشمك بهم زد و پيكشو رفت بالا.
پيك 7ام بود نميخواستم مست باشم ميخواستم بهترين شب زندگيمو يادم بمونه گفتم مازيار من گرم شدم نميخوام مست كنم بسه برا من نريز گفت باشه عزيزم.
يه سيگار روشن كردم و نشستم تا مازيار خوردنش تموم شه ماشالا جنبش بالاست هرچي ميخوره مست نميشه فقط كمرش سفت تر ميشه ساعت نزديكاي 10.30 بود حس ميكردم كسم داره بال بال ميزنه واسه كير ليز ليز شده بود .
رفتم دسشويي خودمو با ماي وا‍ينال شستم كه تميز شه حسابي بعد اومدم به مازيار گفتم تا تو يكم غذات هضم شه من كارامو ميكنم .
زنگ زدم خواهرم گفت معلوم نيست كي بياد بهش سفارش كردم وقتي اومد شلوغ كاري نكنه در اتاق منم نياد و گفتم ما رو كاريم مزاحم نشو اونم گفت خوب بابا تحفه راحت باش تا ميتوني امشب راحت سرصدا كن .
آخه من هميشه انقدر آه و ناله ميكردم مازيار دستشو ميزاشت رو دهنم يا هي منو ميبوسيد صدام بيرون نره از اتاق . با خواهرم صحبتم تموم شد . رفتم ميز غذا اينارو جمع كردم و يه كوكتل تو ليوان بزرگي كه داشتيم واسه مازيار درست كردم چون عادت داشت بعد سكس مشروب ميخورد .
بعد اومدم تو اتاقم . خوبيه تختم اين بود كه دونفرس و راحت ميشه توش هرروشي بخواي سكس كني. سيگار و فندك و كوكتل مازيارو گذاشتم بغل ميز عسلي .
در كمدم و باز كردم يه لباس خواب سكسي تازه خريده بودم رنگ مشكي تاحالا ملزيار نديده بود پوشيدم و عطر مورد علاقه ي مازيارو زدم به خودم و كل بدنم و با لوسيوني كه داشتم چرب و نرم كرده تا سكسي تر شم . دوباره ر‍ زدم يكم خط چشممو پررنگ كردم و گوشواره هامو در آوردم تا به صورت مازيار نگيره .
دوتا شمع رو ميز توالت داشتم روشن كردم اما نورش كم بود آبا‍ور كنج اتاقمو روشن كردم خيلي بهتر شد . از عطرم يكم به بالش و ملافه زدم و از تو جاساز كمدم يه اسپري تاخيري اوردم و گذاشتم بغل تخت .
گوشيمو سايلنت كردم تلفت اتاقمم از پريز كشيدم تا هيچي مزاحممون نشه.
صدامو بلند كرد م گفتم عشقم بيا چراغارم خاموش كن انگار مازيارم آماده بود ت اومد تو اتاق با اون اوضاع منو ديد سريع اومد طرفم و زير گوشمو بوييد و گردنمو بوسيد گفت خانومم امشب ميخواي منو ديوونه كنيا.
منم يه عشوه اومدم و گفتم نه كه تا الان ديوونم نبودي؟؟
اومد دستشو گذاشت رو سينم و اروم منو خوابوند رو تخت ميدونستم الان از بوي عطرم ديوونه شد ه . لباساشو درآورد و خودشو چسبوند به من تو چشمام نگاه كرد گفت مطمني گفتم آره شك نكن.
كش موهامو باز كرد دستشو كرد لاي موهام و ازم لب ميگرفت و گردنمو ليس ميزد منم دستم رو كيرش بود و باهاش بازي ميكردم.
بند لباس خوابمو انداخت رو شونم و لباس خوابو كشيد پايين آروم تا روي نافم دستشو كشيد به رونام و از لاي كسم رد كرد اومد رو سينه هام .
يكي از سينه هام تو دهنش بود و با دستش با اون يكي سينم ور ميرفت و فشار ميداد يه جن دقيقه سينه هامو ماليدو بقيه ي لباسمو آروم از تنم كشيد بيرون.
اومد نيم خيز شد رو صورتم و بوسم كرد زبونشو گذاشت رو گردنم و كشيد پايين از وسط سينم رد شد رسيد به نافم يكم پهلوهامو ليس زد و اومد رو كسم داشتم ميمردم ديگه .
كسمو يه زبون زد رفت پايين روي رونام ليس ميزد پشت زانومو گرفت بالا چنتا ميك زد و دوباره ليس زنان اومد رو كسم.
پاهامو از هم باز كرد و دمر شد رو تخت سرشو كرد لاي پام و ليس ميزد با همه وجودش منم هي به خودم ميپيچيدم و هي آه و اوه ميكردم گفت تا ميتوني امشب داد بزن سارا من عاشق همين صداتم .
دستشو از لاي كسم رد كردو چوچولمو ميماليد گفتم منو بكن ديگه نميتونم گفت نه گلم زوده هنوووووز.
گفت بيا 69 بخوابيم بيا روم من تورو ميليسم توام منو بخور . برعكس رفتم روش كسموگذاشتم رو دهنش انقدر حشري شده بودم فقط كسمو ميماليدم رو دهنش اونم هي زبون ميكرد تو كسم منم چنا ليس زدم به كيرش و برگشتم سمتش لباشو بوسيدم گفتم مازيار ديگه تحملم تموم شد .
كنو خوابوند دوباره كسمو ليسيد و و يه عالمه تف ريخت لاي كسم بعد رفت از روي ميزتوالت يكم كرم برداشت با تف قاطي كرد كيرشو چرب كرد اومد روم .
اروم پاهامو از هم باز كرد كيرشو گذاشت لاي كسم و بالا و پايين كرد داغ داغ بودم با اين حركتش آبم اومد .
گفت حالا شد خوشگلم حاضري ؟ منم گفتم اره عشقم بكن تو
كيرشو گذاشت سر سوراخ كسم اول آروم آروم عقب جلو كرد خيلي داشت حال ميداد مدام آه ميكشيدم و سينشو چنگ ميزدم يكم خودشو سفت كرد و يكم محكمتر كيرش رفت تو كسم . داشتم آتيش ميگرفتم چقدر داغ بود چه حسي بود واي خدايا هيچي بهتر از اين نميشه يه آه بلن كه شبيه جيغ بود كشيدم گفت جونم درد داشت؟ گفتم نه عشقم حال ميده دوست دارم م م
لبامو بوسيد و آروم آروم تلمبه ميزد خيلي حس خوبي بود داشتم جون ميدادم انقدر حسش خوب بود .
نزديك اومدن آبش بود گفت آبم دااره مياد گفتم بريز توو گفت نه ديوونه تازه پريودت تموم شده يهو حامله ميشي . تلمبه ي آخرو محكم تر زد و كيرشو در اورد كيرش يكم خوني بود ابشو ريخت رو شكمم.
بعد بغل دستم دراز كشيد و پيشونيمو بوسيد.
منم سرمو گذاشتم رو سينشو يه نفس عميق كشيدم تا عطرشو ببلعم.
يكم سوراخم ميسوخت اما لذتبخش بود .
دوتا لب ازم گرفت نشست تو جاش و يه كله كوكتلشو سر كشيد و يه سيگار روشن كرد داد دست من يه سيگارم واسه خودش رون كرد.
گفت سارا اين بهترين حسي بود كه بهم هديه دادي ازت ممنونم خانومم .
منم تو جام نشستمو دستمو زدم پشت كمرش گفتم برا منم همينطور بود عشقم مرسي .
سيگارمو كشيدم و رفتم تو حموم خودمو بشورم تا آب به كسم گرفتم يكم خون ريخت زمين بعد خودمو با شامپو شستم و با حوله اومدم كنار مازيار دراز بكشم ديدم ملافم يكم خونيه ولي اصلا مهم نبود ملافرو جمع كردم و تو بغل مازيار آروم گرفتم .
تا صبح 2 بار ديگه هم سكس داشتيم .
اونشب بهترين شب زندگيم بود اميدوارم همتون تجربه كنيد.
ببخشيد اگه خوب ننوشته بودم اميدوارم لذت برده باشيد .
نوشته: sexy lady سارا

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

1 دیدگاه دربارهٔ «بهترين شب زندگيم»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا