بالاخره کردمش

 

سلام بکس :دی خوبید ؟ منم خوبم چوکس :دی

حقیقتش که تا جایی که یادمه از اول دبیرستان که بودم پدر و مادرم به خاطر شغل پدرم همیشه سالی یه بار آبان ماه میرن مسافرت .
منم به بهانه درس و این کوس شرا نمیرم :دی سال اول که بودم سرم تو عشق و عاشقی بود و کلا شوت بودم .
سال دوم هم خر بودم واقعا ! وقتی رفته بودن مسافرت به پسر داییم گفتم یه دختر جور کن بیار گفت کارت نباشه ! کنار خودم زنگ زد به یکی گفت فلانی طرف گفت آره و گفت شمارتو از فلان بی ناموس پدر گرفتم و شروع کردن به کوس گفتنو فک کنم با هم دوست شدن کلا قضیه بیخیال شد .. ولی سال سوم آدمی شدم که بهش افتخار می کنم !! بالاخره آبان شد و خونه خالی ..
از مدرسه برگشتم قورمه سبزی خوردم خیلی خوشمزه بود :پی بعدش رفتم بیرون تو محله ما که محل تلاقی عبور و مرور دانشجویان 3 دانشگاه محترم است ! :دی ( کیرم تو ادبیاتم ) نعلت بر شیطون این کوس کشا چقد تیکه بودن مثل اسب کیرم راست شد ..
هر کاری کردم دیدم چیزی گیرم نمیاد . به نیت جلق برگشتم خونه که چشمم به آرایشگاه زنونه روبرو خونمون افتاد .
چشمتون روز بد نبینه عجب فکری به سرم زد !!! دختره صاحبش خودش تیکه خوبی بود صورت زیاد جالبی نداشت ولی اندام بسیجی واری داشت حقیقتا ! یه آبجی کوچیکه داشت صورتشو میدیدی آبت میریخت خوداییش عجب چیزی بود (امسال شوهر کرد دیگه ندیدمش فک کنم زیر کیر جان سپرده ) یه آبجی بزرگ هم داشتن 40 به بالا بود . خبر موثق داشتم سه تاییشون اهل برنامه بوددن و خلاصه حتی 3نفری با هم هم دادن. ولی به جز دید زدن داخل آرایشگاه کار دیگه ای از بنده حقیر ساخته نبود. اون سال هم گذشت ..
و امسال که پیش شدم و باز هم آبان .. چند شب گذشته بود از تنهایی که دیدم فایده نداره دوباره رفتم تو نخ دختره . یه ساعتی از غروب گذشته بود که در ارایشگا تخمیشو بست و دیدم سمت خونشون نرفت . کیر به دست دنبالش رفتم یه خیابون رد کرد دیدم وایساد و زنگ زد.
 
دیدم ستمه تو این آب هوا همینجوری وایسم نگا کنم رفتم تو سوپری یه وینستون لایت روشن کردم گذاشتم گوشه لب .
دختره کوس کش وایساده بود چنتا ماشین بوق زدن محل نزاشت رفت اون طرف خیابون رفت تو یه پژو رفتن .
اینجانب کیر به دست برگشتم خونه تا 2 شب دلستر انگور خوردم و وینستون کشیدم ( عرق و الکل متنفرم لب نزدم تو عمرم )
فرداش شد و ننه بابا برگشتن ..
اما این پایانش نبود ! محرم تموم شد بازم رفتن مسافرت . مشهد .
گفتم دیگه خیلی باید بی عرضه باشم نکنمش .. یه روز عصر 1 ساعت منتظر شدم مشتری جندش بره و خانوم بیاد بیرون.
هوا تاریک بود خلاصه سر کچلتونو به درد نیارم سر کوچشون بهش رسیدم و به طرز فجیعی شروع کردم به صحبت .
واقعا من حرف زدن بلد نیستم . هرجور بود بهش فهموندم که شق درد گرفتم فردا بیا . اول یه جور حرف زد فک کردم مریم باکرس طرف
دیدم ضایع شدم دستم به هیچی نرسید گفتم باشه ولی من که دیدم با پژو نقره ای میری و .. خندید . گفت به شما ربطی نداره و ..
گفتم جون مادرت فردا تعطیل کردی من در زیر پله رو باز میزارم کوچه هم خلوته بیا 5 دقیقه ای برو . طبقه سوم بیا .
طبقه اول که خالیه طبقه دوم یه زن شوهر که فقط شبا میان خونه الانم که دارم می نویسم در حال مراوده هستن  همش برق و روشن خاموش میکنن کس کشا .
طبقه سوم هم که خود کیر کلفتم . خلاصه تعطیل که کرد اومد تو و در و بست و اومد بالا.
 
منم تخت ندارم حقیقتش چندتا پتو انداخته بودم تو اتاق اماده. سلام کردیم . راستش فیلم سکسی زیاد می بینم و همیشه دوس دارم یه جوری دختر یا بیشتر زن مقابلم بهم دستور بده . گفتم بفرمایین جلو من حرکت کرد و نگام قفل شد رو کونش . عجب سایز مناسب و هیکلی
دستمو از رو مانتو گذاشتم روش و اونم راه میرفت وای کیرم داشت می ترکید .
نشست و منم همه جاشو می مالوندم و بوس می کردم از رو مانتو شلوار . می خواستم زود تموم بشه بره چون ترسیده بودم خداییش احساس خوبی هم نداشتم زیاد ولی راغب به کردن بودم اساسی . خلاصه برگردوندمش شکم به پایین خوابید.
پدر سگ بد حشری بود ااا ، شلوارشو تا زانو کشیدم پایین و مانتوشو دادم بالا و کیرمو روغن مال کردم و زدم توش .
عجیب خوشش میومد کوس کش ، خودمو انداختم روش و تلمبه میزدم سینه هاشم دستم بود و از پشت گردنشو میخوردم .
4 دقیقه نشد که ریختم تو کونش و دور سوراخ خوشگلش . گفت برام بمال سوراخو بارش مالیدم و گفت لیس بزن و انقد لیس میزدم
باسن و سوراخشو که اونم ارضا شد و کشید بالا خودش زود رفت . منم افتادم یه ساعت خوابیدم بعد رفتم بیرون وینستون زدم به بدن .
اگه ثبت نام کردم اسمم مرد تنهاس و چوکس همگی بای بای .

نوشته: مرد تنها

 

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا