اولین سکس آرش

 

سلام به دوستان عزیز
من آرش 35 سالمه و خارج از ایران زندگی میکنم ، مدتیست با این سایت آشنا شدم و حالا تصمیم گرفتم خاطرات خودمو تا جایی که یادم مونده یک به یک براتون تعریف کنم…

من پسری هستم سبزه قدم 170 و در مسائل جنسی فوق العاده هات و وحشی
اولین سکس من برمیگرده به دوره ی راهنمایی که تازه حس میل جنسی داشت تووم قدرت میگرفت
خونه ی ما دوبلکس بود و اتاق من طبقه دوم بود از پنجره اتاقم خونه ی همسایه کاملا مشخص بود و خوونواده ی جدیدی که دو دختر داشتن تازه به این خونه اومده بودن یکی از دخترها دانشگاهی و دیگری هم سن و سال اون زمان من بود
کل کار من وقتی خونه بودم این بود که از لای پرده ی اتاقم دید بزنم تا ببینم این دخترا کی میان خونه تا من لباس عوض کردن و لختشونو ببینم

 
یک ماهی گذشت کم کم داشتم دیوونه میشدم وقتی اینارو لخت میدیدم
حتی یک بار اینقد پشت پنجره ورجه وورجه کردم که طاویه ی بهتری واسه دید زدن داشته باشم که پام گیر رد توو پرده و پرده با میل پرده از جاش کنده شدن ، حالا بماند با چه بدبختی این افتضاح رو جمع کردم…
کم کم دستم اومده بود که دختر کوچیکه چه ساعتی از مدرسه میاد خونه و یک روز تصمیم گرفتم هرطور شده شماره تلفن خوونمونو بهش بدم
خوب اون زمان موبایلی و اینترنتی وجود نداشت هنوز
یه نامه ی عاشقانه هم نوشتمو دو سه روز توو محل کمین نشستم تا آخرش تونستم نامه و شماره تلفن رو یواشکی بهش بدم
اومدم خونه سه چهار روز بود که دل توو دلم نبود همش فک میکردم که دختره شاکی شده از کازمو امروز و فرداست که سروکله پدر مادرش دم خوونمون پیدا بشه

 
چند روز که گذشت و دیدم خبری ازش نشد باز یه نامه دیگه براش نوشتم
با ترس و لرز بهش دادمو گفتم اگه اینبار جوابی ازش نگیرم دیگه بیخیالش میشم
نامه رو که دادو رفتم پشت پنجره و کمین نشستم ببینم آیا نامه رو میخونه یا نه
دیدم نشسته توو حیاط و داره ناممو میخونه فهمیدم خوونه تنهاست که راحت نشسته و نامه میخونه
منم واسه اینکه بهش بفهمونم من میبینمش یه آهنگ گذاشتمو صداشو زیاد کردمو رفتم خودم پشت پنجره طوری که دیده بشم
همین که چشمش به من افتاد یه بوس برام فرستاد و رفت توو خونه
دیگه کم کم با هم دوست شدیمو با هم میرفتیم توو کوچه پس کوچه های محل قدم میزدیم
من هر دفعه میدیدمش عملا تا دم ارضا شدن میرفتم و برمیگشتم
یه شب عروسیه یکی از هم محله یی ها بود من یه هفته زودتر که فهمیده بودم ناخودآگاه به ذهنم رسیده بود که بهترین موقعیت برای تنها بودن من و پریسا به وجود اومده

 
هی با پریسا قرار میذاشتم و بهش میگفتم ببین هم خونواده ی من هم خونواده ی تو میرن عروسی
من که هیچوقت عروسی نمیرم و تو هم خودتو بزن به مریزی یا بگو امتحان داری و نرو
اولش اصلا به حرفم توجه نمیکرد ولی دو روز مونده به شب عروسی یه جای دنج توو یکی از کوچه هایی که پرسه میزدیم گیر آوردمو ناغافل ازش یه لب گرفتم ، کوتاه ولی داغ بود ، لوپامون از خجالت گل انداخته بود
این حرکت من کاملا پریسا رو راضی کرده بود و خودش مشتاق شده بود که با هم تنها باشیم
شب موعود رسید ، همه رفتن پریسا زنک زد گفت الان بیام همه رفتن
گفتم درو باز میزارم زود بیا توو حیاط رو هم زود رد کن که یه وقت همسایه های اطراف نبینن
نفهمیدم چی شد ، فقط وقتی به خودم اومدم پریسا رو که دو ماهی میشد له له میزدم واسش جلو خودم توو اتاقم میدیدم
قلب جفتمون اینقد تند میزد که حتی نمیتوونستیم حرف بزنیم
من محکم بغلش کردم اونم منو یه جوری به خودش فشار میداد که انگار مشتاق تر از من بوده ، آروم زیر گوشم گفت : آرش سکس نه ، باشه؟
گفتم توو نمیکنم نگران نباش
گفت قول میدی؟
گفتم آره (آخه من تقریبا 16 سال و پریسا تازه 14 سالش بود)

 
آروم روسریشو از سرش کشیدم نشوندمش رو تختمو شروع کردیم به لب گرفتن من کیرم بلند شده بود اینقدی هم بزرگ بود که دیگه شلوارمو داشت جر میداد
همونجوری که لب میگرفتیم دکمه و زیپ شلوارمو باز کردمو دست پریسا رو گرفتمو گذاشتم رو کیرم اینقد محکم بهش چنگ انداخت که کم مونده بود ازضا بشم
منم شروع کردم دکمه های مانتوشو باز کردن دستمو انداختم زیر بلوزشو از رو سوتینش سینه هاشو حسابی مالیدم
ازش خاستم که کیرمو بخوره سعی کرد ولی نتونست منم اصرار نکردم و شروع کردم لخت کردن کامل پریسا چون فکرم هم پیش گذر زمان بود و خیلی نگران اومدن خونوادهامون بودم
وقتی سوتینشو باز کردم دیدم سینه های کال و سفتش به سفیدیه برفه چنان وحشیانه شروع به خوردنش کردم که کاملا کبود شده بود اطراف سینش و نوک یکی از سینه هاش هم زخم شد از بس گاز گرفته بودم
خودم هم لخت شدم و خوابیدم رووشو کیرمو که سرخ و داغ شده بود گذاشتم لای پاشو رو کسش بالا پایین میکردم
پریسا اولش خیلی نگران بود که کیرمو بکنم توو کسش ولی کم کم که مطمئن شد نمیکنم او هم شروع کرد به حال کردن وقتی داشت ارضا میشد اینقد بهش فشار اومد که کاملا بدنش به لرزه افتاده بود تا جایی که من ترسیده بودم
وقتی فهمیدم در حال ارضا شدن هست سریع پاهاشو باز کردم و کسشو حسابی خوردم ، هیچوقت این صحنه از خاطرم پاک نمیشه ، لحظه ای که آب پریسا ومد کلا زبونمو خیس شد از آبش و اینقد برام لذت بخش بود که قشنگترین قسمت خاطره ی من از اولین سکسم شد

 
آروم پاهای پریسا رو باز کردمو کیرمو گذاشتم رو کس خیس و داغش و شروع کردم به مالیدن کیرم رو کسش
اینقد اینکار رو کردم تا آبم اومد و خالیش کردم رو کس کوچولو و سفید پریسا
اینکار من باعث شد این اولین وآخرین بار سکس من با پریسا باشه چون اینقد چندشش شد از انکه آب منو رو تنش حس میکرد که عملا با جیغ و داد از من میخواست که زودتر اونو تمیز کنم و به سرعت لباساشو پوشید و به حالت قهر از پیشم رفت
من که توو لذت سکس غرق بودم زیاد به این موضوع توجه نکردم ولی روزهای بعد که دیدم دیگه پریسا تحویلم نمیگیره و ازم دوری میکنه فهمیدم گویا از کار اون شب من بدجوری بدش اومده و بیخیال من شده
راستش منم از اول آدم ناز بکشی نبودم
بعد از یه هفته که دیدم هرچی سعی میکنم که دلشو به دست بیار ولی اون دوری میکنه ازم بیخیالش شدم
و فقط این خاطره ازش برام موند
اما همنوز هم نفهمیدم چرا تا این حد از کاری که کردم بدش اومد چون دیگه توو عمرم کسی رو ندیدم که از اینکار بدش بیاد و حتی خیلیها رو هم دیدم که خوششون هم میومده
نظر بدید تا ببینم ادامه ی خاطراتمو بگم براتون یا نه….

نوشته: آرش

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون

2 دیدگاه دربارهٔ «اولین سکس آرش»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا