تسلیم و جنده ی او شدم

چند روز بود که “یانه” منزل ما کار میکرد. همیشه کارهای خانه مارا او انجام میداد. از کارتعمیرات در و دیوار گرفته تا نصب و تعمیروسایل برقی. ٤٨ سالش بود ولی نست به سنش جوانتر میزد. ما معمولن کلید منزل را بهش میدادیم میرفتیم بیرون. شوهرم می رفت کار و من هم میرفتم کلاس. هنوز درسم تمام نشده بود. ٢٢ سالم بود. ولی چند روزی من تعطیل بودم و ماندم خونه.

 

یک شب خواب دیدم با یانه سکس داشتەام. برایم مثل کابوس و چندش آور بود. چونکه تا آنموقع با مردی با این اندازه اختلاف سن سکس نداشتە بودم . صبح همان شب رفتم کتابخانه و آنجا درس خواند. در واقع برای آنکه از ێانه دور باشم. ولی انگار روحش با من آمدەباشد، نمیگذاشت تمرکز کنم. همەش آن صحنه جلو چشمم می آمد. که با یانه سکس داشتەام. داشت ازش متنفر میشدم ولی به خودم میگفت: بیچاره او که روحش هم خبر ندارد، من خواب دیدەام.
بهر حال عصر آمدم خانه هنوز آنجا بود. شوهرم هم برگشته بود حالم را پرسید. گفت یه خورده حواسپرتی نادیا، چیزی شده؟
گفتم :نمی دونم. یه خورده اضطراب دارم…

 
شب وقتی با شوهرم خوابیدم ، در روئیایم انگار داشتم با یانه عشق بازی می کردم. یک حالت غریب داشتم اما دیگر چندشم نمی آمد. روئیا در بیداری که کابوس نیست.
روز بعد باز من منزل ماندم و یانه کار میکرد. مرد آرام و صمیمی ای بود. سرش توی کار خودش بود و نمیدانست در من چه میگذرد. خودم هم نمیدانستم چه میگذرد. نمدانستم آن خواب، روئیا بود یا کابوس. در خواب که روئیا بود؛ سکس و لذت جنسی ولی در بیداری تبدیل شده بود به کابوس. حد اقل تا دیشب هنگام همبسرتی با شوهرم فکر کردن به آن برایم کابوس بود. ولی وقتی هنگام سکس با شوهرم او هم وارد روئیایم شد، دیگر آن کابوس زائل شد. چشمانم را بستم و به خودم گفتم این یانه است که کیرشو تا ته فرو کرده تو کست، حال کن!

 
روز بعد وقتی اورا دیدم بیشتر به او گرایش داشتم تا رانش. او کار میکرد و من خانه بودم. گاهی اوقات دزدکی نگاهش میکردم. کم کم این نگاه کردنها هم بیشتر شد ند و به مرور با هوس در هم آمیخت.
شب که شد به بسترم آمد، نه جسمش بلکه همان روئیا یا روحش. انگار این شوهرم نبود که قبل از خواب مرا بوسید و شب به خیر گفت، او بود. نصف شب بیدار شدم و با فانتزی او با خودم ور رفتم. پستانهایم را مالیدم، روی کون و کپل خودم دست کشیدم، کسم را مالیدم و لبهایم را گاز گرفتم. حتی از توی یخچال خیاری برداشتم و مالیدم به کسم. سرد و بیروح بود.
روز سوم دیگر بیتاب بودم. یانه در آشپزخانه و اتاق پذیرائی کار میکرد و من در اتاق خواب با خودم ور می رفتم. جلو آینه لخت شدم و روی تخت به خودم پیچیدم.تمام بدنم شده بود خواهش و روئیا. با صدای بلند که فقط خودم میشنیدم صدایش میکردم، مثل یه ماده گربه اول بهار او را میخواندم.

 
از اتاق خواب آمدم بیرن. یانه که مرا دید گفت: انگار تب داری، سرما خوردی؟
گفتم: نه چیزی نیست.
ولی جیزی بود. تصمیم گرفته بودم هرجور شده با او همبستر شوم. نقشەش رو هم کشیدە بودم. رفتم بیرون، یک جفت ساپورت تنگ و نازک قرمز رنگ و یک تی شرت کوتاه خریدم. برای نهار خودم و یانه پیتزا سفارش دادم. دعوتش کردم به نهار.
بعد از ظهر رفتم اتاق خواب آرایش کردم، عطر زدم و ساپورت را بدون شورت و تی شرت را بدون سوتیەن پوشیدم. ساپورتم خیلی تنگ بود. حسابی رفته بود لای کس و کونم.کوتاه هم بود. تی شرتو هم تا نافم میرسید. هم پستونهام و هم کس و کونم حسابی بیرون زدە بودند.

 
آمدم توی آشپزخانه و اتاق پذیرائی و شروع کردم به تمیز کاری و ظرفشوئی و همینجوری مشغول شدن. وقتی پشتم به او بود خم میشدم از کشوها چیزی بردارم و وقتی با او روبرو میشدم با لبخند سوالی میکردم که مجبور باشه نگاهم بکند. میخواستم او کار را شروع کند. کار خودش نه، کار مرا.
متوجه شدم که دزدکی نگاهم می کند اما انگار باورش نمی شد منظوری دارم. بعدها خودش گفت که تغییر رفتار مرا دیده ولی مطمئن نبوده هدفم خود اوست.
وقت داشت می گذشت. با خودم گفتم اگر تا عصر کاری نکند دیر میشود و برنامەام زمین میماند. رفتم از انباری یک تابلو آوردم پرسیدم: میشه لطف کنی اینو تو اتاق خواب نصب کنی؟
دنبال آمد اتاق خواب. تابلو را با دو دستی گرفتم روی دیوار. پرسیدم: اینجا خوبه؟ با یک فاصله پشت سرم ایستاده بود نگاه میکرد. تابلو را کج گرفته بودم که طولش بدم و کمرم را تو برده بودم که خوب دیده شوم. تی شورتم کش آمده بود و لختی کمرم بیشتر دیده می شد. بعد از چند دفعه کج و راست کردن تابلو گفتم: میشه تو بگیریش من ببینم.
قبول کرد و من جای تابلو را پسندیدم. آمدم دوباره تابلو را نگه دارم که او جای میخ را علامتگذاری کند. گفتم همونجوری نگهدار تا من بگیرمش. میبایست از زیر بازویش رد میشدم. وقتی رد شدم عمدن باسنم را به رانش مالیدم و رفتم جلوش. یک لحظه مکث کرد و بعد از زیر بازوی چپم دست برد پستانم را گرفت و فشار داد.

 
با ناز گفتم. آە ە. نه نه،خواهش میکنم، سفت نه، دردش میاد.
گفت: نه نباید دردش بیاد. و اینبار هردو پستانم را از پشت گرفت. خم شدم که تابلو را بگذارم زمین. باسنم در بغلش قرار گرفت. قد که راست کردم مرا چرخاند و خواباند روی تخت و بلافاصله پاهایم را باز کرد و از روی ساپورت شروع کرد کسم را خوردن.
گفتم: نکن دیوونه، خوردنی نیست، دردش میا
گفت: دیوونم کردی دختر.
دست برد زیر تی شرت و کمی پستانهایم را مالید و تی شرتم را در آورد. و تمام بالا تنەام را بوسه باران کرد. من فقط ناز میکردم و لبهایم میگزیدم.
لباسهایش را در آورد و اول روی ساپورت کیرش را مالیید به کسم که حسابی تپل شده بود. بعد دست انداخت دور کمرم و لختم کرد. کیرش را گذاشت شکاف کسم و فرو کرد. جیغ کشیدم و شروع کردم با هر تلمبه که می زد یک آی، و اف گفتن. لنگهام دور کمرش بود. مرا غلطاند اول به پهلو و بعد روی شکم به خوبی گائید. ارضاء شدم.

 
کنار هم دراز کشیدیم. در بغلش بودم. پرسید: کیر من بزرگتره یا مال شوهرت؟
گفتم: کیر شوهرم کلفتره، ولی مال تو درازتره
گفت: کیر باریکتر خوبیش اینه برای همه سوراخها مناسبه.
پرسیدم: کدوم سوراخ؟
دست برد روی کونم و با انگشت کونم را مالید گفت اینجا. اگه کلفت باشه پارەش میکند. کیرمن مناسبه اینجاست. تا حالا امتحان کردی؟
– نه. تو کردی؟
– آره، میخوای امتحانش کنی؟
کیرش را گرفتم و مالیدم به کونم و فشار دادم. دوباره سفت شدە بود ولی نمی رفت تو.
گفت: اینجوری نمیشه، باید خیسش کرد. بریم تو حموم بهتره
گفتم: بیا بریم.

 
رفتیم توی حمام. آنجا اول تمام بدنم را کف مالی کرد، بعد کس و کونم را لیس زد. خیلی با حال بود. من دستم را گرفته بودم روی دیوار و او کون و کپلم را می مالید و میبوسید. برخاست. از زیر بازوهایم پستانهایم را گرفت و مالید. لیز شده بودند. کیرش میلغزید لای ران و شکاف باسنم. آنجا هم لیز بود. آخرش اول کرد توی کسم، چند بار تلمبه زد. بعد با دست هدایتش کرد ویواش یواش فرو کرد توی کونم. کمی درم آمد ولی نه آنقدر که فکرش را میکردم. چیغ کشیدم. با هر دو دست کمرم را گرفت و مرا از پشت گائید. و من مثل همیشه ناز و غمزه میکردم و در اختیارش بودم. او ارضاء شد و آبش را پاشید روی کون و باسنم ولی من ارضاء نشدم. باید بگویم من زیاد خوشم نیامد.
این بار اول بود که کون میدادم و یانه تنها مردی بود که تا حالا مرا از کون کرده. آخرینش هم خواهد بود. اگر چه بعدها به او ، فقط به او اجازه دادم کون هم بکند.
لذت دادن به پارتنر هم خودش لذتبخش است، مگه نه؟

بازدید از تبلیغات و سایت وبکم سکسی یادت نره! ممنون
پیمایش به بالا